گفتوگو؛ گمشده در هیاهو
تأکید کارشناسان اجتماعی بر شکلگیری بسترهای پاسخگویی به مردم و ادبیات گفتوگو در فضایی دور از خشم در جامعه
«شنیده شدن صدای مردم» و «پاسخگویی و گفتوگو با مردم» کلید واژهای است که در پی اعتراضات روزهای گذشته در شهرهای مختلف کشور بارها از سوی مسئولان، کارشناسان و فعالان مدنی و اجتماعی مطرح و بر آن تأکید شده است. اما نکته مهم این است که شکلگیری فضای گفتوگو چه بسترهایی لازم دارد و ادبیات گفتوگو و مطالبهگری چگونه باید باشد؟
مرور حوادث سالهای گذشته نشان میدهد که بعد از اعتراضات دیماه سال1396 و درپی آن هم کارشناسان بر شکلگیری فضای گفتوگو و شنیده شدن صدای مردم و پاسخگویی به آنها تأکید داشتند ولی عملا اتفاق خاصی رخ نداد تا اینکه با افزایش قیمت بنزین اعتراضات جدید در کشور شکل گرفت و حالا باز به همان خانه نخست یعنی شنیدن صدای مردم و گفتوگو با آنها بازگشتهایم. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور 3روز پیش در بخشنامهای به وزرا و استانداران دستور داد تا با مردم ارتباط مستمر و مستقیم برقرار و گفتوگو کنند. اما سؤال این است که آیا بسترهای شکلگیری گفتوگو در کشور ما فراهم است؟
به اعتقاد کارشناسان بیاعتمادی کنونی، فضای عصبی و خشم گسترده، سیاستبازیها و سیاستزدگیها و نبود آموزشهای لازم برای شنیدن صداهای دیگر و تابآوری حرفها و نقدها همه و همه باعث شده که به جای گفتوگو شاهد منولوگ و فریاد و تخریب باشیم. حدود یکماه پیش محمد فاضلی، جامعهشناس در گفتوگو با همشهری گفت: «هیچوقت عزمی برای گفتوگو احساس نکردهام. بدون گفتوگو هم اتفاقی نمیافتد. مستقرکردن نظم در یک گفتوگو رخ میدهد. حتی هر جنگی با دیپلماسی و هر جنگ داخلی با گفتوگو خاتمه پیدا میکند، مسائل جامعه هم باید از طریق گفتوگو حل شود.
گفتوگو ضروری است اما باید بسترهایش مشخص باشد که چهکسی با چه کسی گفتوگو میکند و آیا شفاف هست یا نیست؟» همشهری در ادامه بررسی موضوع بسترهای لازم برای شکلگیری گفتوگو با کارشناسان درباره ادبیات گفتوگو و نیازهای اساسی شکلگیری بسترهای آن صحبت کرده است. کارشناسانی که میگویند نباید فضای گفتوگو به سمت تخریبهای سیاسی و پرخاشگری برود و بر آموزش گفتوگوی سالم تأکید دارند.
غلامرضا ظریفیان، جامعهشناس با اشاره به فضای متلاطم و غبارآلود گفتوگو در کشور میگوید: «متأسفانه کمتر شاهد شکلگیری فضای مناسب برای گفتوگو در کشور هستیم و بیاعتمادی در سطوح مختلف به این موضوع دامن زده است. اما در زمانهایی که گفتوگویی هم شکل میگیرد، مثلا در فضای دانشگاهی، میزگردها و... میبینیم که دوطرف بدون اینکه دقت کنند طرف مقابل چه سخنانی را بر زبان میآورد، بهدلیل پیش فرضی که در ذهنشان درخصوص منطق غلط طرف مقابل وجود دارد میخواهند تنها پاسخ بدهند و خودشان را به دیگری ثابت کنند، این مسئله را میتوان در «بگم،بگم»هایی که در سالیان گذشته در جامعه راه افتاد هم مشاهده کرد.»
ظریفیان میگوید: «در بسترهای گفتوگو مهمترین قسمت ماجرا این است که طرفین بهدنبال کشف حقیقت و حل مشکلات، بیان نقدها و دیدگاهها باشند و نخواهند اندیشههای بسته خود را به دیگران القا و شروع به تخریب طرف مقابل کنند.» او با ابراز تأسف از اینکه گاهی اوقات در گفتوگو شاهد هیچ نوع سندیتی نیستیم، میگوید: «افراد باید در گفتوگوهای خود به منبع اصلی استدلالهایشان اشاره کنند و نهتنها به اصول گفتوگو وارد باشند، بلکه فرق بین برهان، دلیل و مغلطه را بدانند. اما متأسفانه در برخی گفتوگوها شاهد این هستیم که برای منکوب کردن طرف مقابل به سراغ مسائل شخصی وی رفته و وارد حریم خصوصی فرد، گروکشی و تخریب میشوند.»
به گفته این استاد دانشگاه، در برخی مناظرات و کرسیهای آزاداندیشی میبینیم که به جای توسعه آزاد اندیشی، کشتن آزادی مدنظر است که حاصل آن کدورت، کینه و جدایی و اختلاف بیشتر است درحالیکه یک گفتوگو باید ارزش افزوده اخلاقی و علمی داشته باشد و به شکلگیری اعتماد متقابل منجر شود.»
ظریفیان ادامه داد: «نیاز به آموزش یکی از مسائلی است که باید در گفتوگوها آن را رعایت کنیم و افرادی که قرار است در گفتوگوها شرکت کنند از منطق استفاده کرده و با رقیب خود تعامل داشته باشند. در اصول اخلاق اسلامی نیز جدلهای بیمنطق و بگمبگمهایی که انسان تلاش میکند تا خود را به اثبات برساند بهشدت نهی شده است. از نگاه دینی اساس گفتوگو باید برای کشف حقیقت و بدون پیشداوری باشد. در قرآنکریم و سوره مبارکه نحل آیه125 به صراحت درباره گفتوگو اشاره شده است. « ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. این تأکیدی است که قرآن به بهترین شیوه ممکن برای گفتوگو بیان کرده است.»
پرخاشگری ارتباطی
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه بسیاری از گفتوگوها و تعاملات اجتماعی در کشور ما به پرخاشگری و عصبانیت ختم میشود میگوید عوامل متعددی باعث بروز پرخاشگری در گفتوگو میشود و ادامه میدهد: افراد برای به کرسی نشاندن حرف خود بهطور مستقیم با دیگران دست به یقه نمیشوند بلکه طرف مقابل خود را عصبی کرده و خشم خود را از طریق کلام به دیگری منتقل میکنند، بنابراین برای شکلگیری بسترهای گفتوگو در کشور باید در ابتدا فضایی برای شنیده شدن صداها و حرفها فراهم شود و بعد گفتوگو شکل خواهد گرفت. وی ادامه داد: «تخریب، بلند حرف زدن، عصبانیت، بیاعتمادی، اجازه صحبت به دیگری ندادن و خشم در گفتوگوی متقابل از عوامل «پرخاشگری ارتباطی» است که در جامعه ما از فضاهای کوچک خانوادگی و دوستانه تا فضاهای سیاسی و کلان دیده میشود و باعث شده شاهد گسترش حس بیتفاوتی اجتماعی و کاهش رفتارهای همدلانه و نوعدوستی بین شهروندان باشیم.»
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با اشاره به اینکه عوامل متعددی میتواند باعث بروز پرخاشگری ارتباطی شود، میگوید: «احساس تبعیض اجتماعی، مشکلات اقتصادی، فشار کار و زندگی، ازدحام در شهرهای بزرگ، ترافیک، آلودگیهای زیستمحیطی و نبود سلامت اجتماعی و روانی ازجمله مواردی است که میتواند باعث بروز پرخاشگری ارتباطی شود.»
مجید صفاری نیا با بیان اینکه مردم ما امروز در شهرها ناکام زندگی میکنند، گفت: زمانی که ناکامی زیاد شود افراد به پرخاشگری و عصبانیت روی میآورند و این پرخاشگری را در مکانهای مختلف ازجمله دانشگاه، ادارات و... در هنگام گفتوگو با یکدیگر بروز میدهند و عملا در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که بسترهای سالم برای گفتوگو شکل بگیرد.»
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران میگوید برای اینکه شاهد شکلگیری بسترهای سالم و به دور از خشم در گفتوگو باشیم باید اعتماد عمومی افزایش یابد و سطح سلامت اجتماعی بالا برود؛ «مردم ما سالهای سال متاثر از اثرات جنگ، بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و... بودهاند، حاکمیت باید با بالا بردن سطح رفاه و استانداردهای زندگی، افزایش کیفیت و کمیت آموزش و سلامت و... صدای اعتراضات مردم را بشنود و در مرحله بعد بسترهای گفتوگو را فراهم کند.»
ضرورت آموزش گفتوگو
جعفر بای، جامعهشناس نیز با اشاره به اینکه گفتوگو ابزاری برای بیان افکار ، اندیشه و گفتمان و یکی از شاخصهای فرهنگی است، گفت: گفتوگو پل ارتباطی بین مردم با مردم و مردم با مسئولان است، اما در جامعهمان نتوانستهایم به درستی انتقال فرهنگی داشته باشیم و به همین دلیل گفتوگو شکل نمیگیرد و علت اصلی تند شدن گفتوگوها بین افراد بهخصوص در جامعه این است که ما آموزشهای لازم برای حرف زدن، بیان دیدگاه و گفتوگو را نیاموختهایم و خلأ این موضوع بهخصوص در جوانان دیده میشود.
ما خشونت و کمبودهایی که در زندگی جوانانمان وجود داشته را نتوانستهایم رفع کنیم و مظاهر اثرگذاری این کمبودهای تربیتی همین گفتوگوهای تند با دیگران است. زمانی که غذای روح و روان تامین نشود و در تنگنا باشند سر به طغیان میگذارند و با بیان کلمات نامتعارف و رفتارهای خشمگین سعی میکنند حرف خود را به کرسی بنشانند.
این جامعهشناس میگوید: افراد جامعه بهخصوص جوانان برای اثبات خود و با لذتبردن از تخریب دیگران بهدنبال مچگیری هستند. این اشکال به خلأهایی بر میگردد که افراد در زندگی خود داشتهاند و به هر تدبیری تلاش میکنند تا طرف مقابل را سرکوب کنند. افراد جامعه و بهخصوص نسل جدید حس رضایت، سازش، نقدپذیری، عقبنشینی از مواضع خود و تجربه شنیدن دیگران و شنیده شدن را تجربه و تمرین نکردهاند و برای همین تنها بهدنبال نفی دیگران هستند.
غلامرضـا ظریفیـان، جامعهشناس با اشاره به فضای متلاطم و غبارآلود گفتوگو در کشور میگوید: «متأسفانه کمتر شاهد شکلگیری فضای مناسب برای گفتوگو در کشور هستیم و بیاعتمادی در سطوح مختلف به این موضوع دامن زده است.»