مردم با صبوری و افزایش آگاهی خود از تشدید شرایط بحرانی بکاهند
احمد صادقی_مدیر سابق مدیریت بحران شهر تهران
بارش نخستین برف پاییزی در تهران و بروز شرایط حاد و بحرانی برای شهروندان این شهر، در سایه ترافیک سرسامآور ایجادشده، همه و همه حکایت از عدممدیریت بحران در این شهر داشت. وقتی صحبت از عدممدیریت بحران میشود همه نگاهها به سمت سازمان مدیریت بحران شهرداری و مسئولان شهری میرود. هر چند با توجه به وظایف و سیاستهای کاری تعریفشده در این بخش، این نشانهرفتن خیلی دور از انصاف نیست، اما در این میان نمیشود به نقش شهروندان در مدیریت بحران بیتوجه بود. اینکه با نخستین بارش برف در پایتخت، تمامی مسیرهای دسترسی شهری مسدود شود و بزرگراههای شهر مملو از خودروهای به انتظار نشسته برای رهایی از ترافیک باشند، قصه رنجآوری است که علل بروزش را هم باید در کمکاری مسئولان جستوجو کرد و هم در ناآگاهی مردم از رفتاری که باید هنگام بروز چنین بحرانی از خود نشان دهند. وقتی ما هر روز شاهد پیشرفت علم هستیم و با پیشبینی هواشناسی میتوانیم از بروز این شرایط بحرانی در سطح شهرهای خود جلوگیری کنیم بیتوجهی به هشدارهای هواشناسی و عدماطلاعرسانی به شهروندان، حکایت از بیتوجهی به این مسائل دارد. پیشبینی یک هفته گذشته هواشناسی از بارش برف در ارتفاعات و ورود یک توده هوای سرد به کشورکافی بود تا مسئولان خدمات شهری پایتخت ابزار و امکانات مقابله با شرایط بحرانی را در بخش فنی فراهم و با اطلاعرسانی به مردم درخصوص احتمال افزایش ترافیک در برخی محورها از تردد شهروندان در این محورها جلوگیری کنند. دردسرهایی که مردم تهران در نخستین بارش برف پاییزی تجربه کردند حکایت از آن دارد که مردم ما هنوز نقشه مشخصی در اختیار ندارند که هنگام بروز چنین شرایطی مسیرهای فرعی و باز را جایگزین راههای اصلی و مسدود کنند. خیلیها معتقدند مردم در بروز این شرایط نقش داشتند، اما واقعا اگر ما به مردم اطلاعرسانی دقیق از شرایط احتمالی کرده بودیم شاهد چنین وضعیت اسفباری بودیم؟ ما در گذشته شاهد بارشهای سنگینتری در جایجای کشور بودهایم، اما این شرایط هیچوقت اتفاق نیفتاده بود، چون اولا خودروهای شخصی سهم زیادی در شهرها نداشتند، ثانیا سطح صبوری مردم ما بیشتر بود.
آری در نخستین روز برفی امسال ما شاهد صفهای طولانی خودروها در ترافیکهای سنگین شهر بودیم؛ شرایطی که ضمن افزایش آلودگی هوا، افزایش مصرف سوخت و هدررفتن یک روز کاری اغلب شهروندان را به دنبال داشت، این در حالی بود که میشد این شرایط را از روز گذشته با ارسال یک پیامک به شهروندان کنترل کرد. در واقع ما برای اینکه بتوانیم شرایط بحران شهری در پایتخت را کنترل کنیم باید مردم را جزئی از مدیریت شهر بدانیم. مردم وقتی احساس کنند مسئولان آنها را جزئی از خود میدانند، در اداره امور شهری یاریگر مدیران شهری میشوند. این کار با یک دعوت ساده به همکاری مردم از سوی مسئولان امکانپذیر است. این همکاری میتواند در قالب پرهیز از استفاده از وسایل شخصی، حفظ آرامش و پیشهکردن صبوری از سوی افراد اتفاق بیفتد.
بله برای کنترل شرایط بحرانی مشابه، اولا نیازمند کنترل هیجانات روانی مردم هستیم. معطلماندن در صفهای طویل و دراز ترافیک و بیقراریکردن در میانه ترافیک ایجادشده به بهانه نرسیدن به محل کار و... نهتنها کمکی به افراد برای برونرفت از این شرایط نمیکند بلکه با زمینهسازی درگیری افراد با هم، شرایط را حادتر هم میکنیم. البته مسئولان هم در این میان بیتقصیر نیستند. کافی است فقط مسئولان مردم را از خود بدانند و از آنها بخواهند در شرایط بحرانی با رعایت برخی نکات از تشدید شرایط بحران جلوگیری کنند.
اطلاعرسانی به مردم از طریق پیامک و دعوت از آنها برای استفاده از وسایل حملونقل عمومی بهجای وسایل شخصی میتواند بخش قابل توجهی از ترافیک سرسامآور در خیابانها و معطلی شهروندان هنگام بارشها را کاهش دهد. در واقع ما در مدیریت بحران شهری نیازمند تقویت حوزههای آموزشی و اطلاعرسانی دقیق هستیم. ارائه مباحث آموزشی به مردم و آگاهسازی آنها نقش مهمی در آرام کردن فضای شهری برای ارائه خدمات بهتر به شهروندان دارد.
مسئولان شهری باید روی آموزش راههای اضطراری به شهروندان تمرکز کنند و بستری فراهم کنند که در آن مردم بدون هیچ دغدغه و نگرانیای در ایام سرد سال و هنگام بارشهای زمستانی در سطح شهر تردد کنند. از سوی دیگر، مردمی که ساعتها در خودروهای خود محبوس در ترافیک مانده بودند نیز بهدلیل فشار عصبی با مشکلاتی روبهرو شدند. عصبانیت، پرخاشگری، درگیری با رانندگانی که بهدلیل ناتوانی در کنترل وسیله نقلیه روی یخ با آنها تصادف جزئی کردند نیز موضوعی است که مسئله تابآوری اجتماعی را پررنگتر از هر زمان دیگری میکند؛ تابآوری که به آن بهای کمی داده شده است و باید برای تقویت آن به هر شکل ممکن با کمک نهادها، دستگاههای مؤثر و تصمیمساز اقدامی جدی شود.