ریزش ترس و التهاب و آغاز بهبود حال بورس
سیدحمیدرضا علوی _ کارشناس بازارهای مالی
بازار سرمایه ایران مدتی طولانی را به سکون و یکنواختی گذراند، اما طی روزهای اخیر اتفاقاتی در صحنه اقتصاد ایران رخ داد که به واسطه آن بازار سرمایه اهمیت و برتری خودش را به رخ بازارهای دیگر کشاند.
بازار مسکن به خواب طولانی رفت. دلار و سکه نیروی جاذبه گذشته را حداقل در میانمدت از دست دادند و در این وضعیت، زنگ تحرک بازار بورس به صدا درآمد تا جایی که صف طولانی شهروندان برای گرفتن کد بورسی بهعنوان عکس چشمنواز بر پیشانی رسانهها نشست و رئیسجمهور در نشست خود با اصحاب رسانه صعود شاخص بورس را نقطه امیدبخش برای اقتصاد ایران خواند.
لکن در اوج هیجان سهامداران قدیم و جدید بازار سرمایه، شاخص بورس یکباره سیر نزولی در پیش گرفت تا حدی که دامنه ریزش آن تا پله 300هزار ادامه یافت. این اتفاق بهویژه برای خیل سهامداران نورسیده یک شوک روحی بود.
در این سوی صحنه، مهمترین پیامد «شوک جابهجایی شاخص» این بود که سنجشگران و تحلیلگران معادلات بورسی را به اشتباه انداخت. در واقع این بار نگرانی از سقوط بورس به لایههای ذهنی بازیگران اصلی میدان رسوخ کرد. گواه این ادعا، خروجی مطالب سایتها و کانالهای بورسی است که اگر فقط در بازه زمانی نیمه دوم مهرماه تحلیل محتوا شود، به روشنی آثار شتابزدگی در واکنش برخی از مدعیان هدایتگری در بازار بورس نمایان خواهد شد. تا جایی که برخی با ترسیم نمودارها و چارتهای تحلیلی گفتند که موسم خزان بازار سرمایه ایران آغاز شده است.
این در حالی است که نشانهها و قراین، چیزی غیر از این حدسیات را نشان میداد. عوامل بیرونی مؤثر بر بازار چنان نبود که صاحبان سهمهای بزرگ و بنیادی را نگران سازد. زیرا فرضیه جنگ بهویژه از خلیجفارس رخت بربست، قیمت نفت، آهنگ متوازنی پیدا کرد و در داخل ایران نیز ثبات نسبی بر سیاستهای بانکی و پولی حاکم شد.
اکنون وقت آن است که نقدها و نظرات خویش درباره امروز و فردای بورس را به عیار واقعیت محک بزنیم و بپذیریم که برخی تصورات درباره فصل خزان بورس بیش از حد بدبینانه بود و تغییراتی که برخی آن را تندباد و توفان میپنداشتند، محقق نشد. گرچه شاخص بورس تحتتأثیر هیجان سهامداران تازهوارد تا مرز 300هزار تنزل کرد، اما از این هفته، بازار بورس، خیز دوباره خویش را بهصورت آرام و منطقی آغاز کرد و احتمال میرود دوباره به سطح اوایل مهرماه ارتقا یابد.
یکی از درسهای این دوره از تحولات بورسی این است که موج تازه اصلاح «درونزای بورس» در دستگاه ذهنی برخی لیدرهای بازار بهدرستی تجزیه و تحلیل نشد و تعداد کثیری از سهامداران خردهپا تاوان قابلتوجهی پرداختند و ای بسا بخشی از شهروندان را که با دریافت کد بورسی، سرمایههای خود را به این بازار کشانده بودند، دچار سردرگمی کرد.
اما منشا این خطای تحلیل کجا بود؟
صاحبان کرسی مشاوره و لیدر گروههای بورسی، مقوله «اصلاح» شاخص بورس را با «ریزش» شاخص اشتباه گرفتند. بورس از 2هفته پیش بهصورت جدی وارد فرایند بازیابی و اصلاح درونی شد؛ اگر در همین بازه زمانی، عناصر دخیل در فرایند اصلاح درونی بورس بهخوبی واکاوی میشد، شاید دیگر شاهد این سطح از نگرانی نبودیم. کافی بود سهامداران تازهوارد از سوی رسانهها و تریبونهای کارشناسی به این واقعیت پی ببرند که نتیجه نهایی اصلاح شاخص این بار به بهبود و تحرک بازار میانجامد نه رکود و وخامت آن.
کما اینکه در همین روزهای تعطیل، شاهد بازگشت نسبی توازن به محور عرضه و تقاضا و نیز کاهش چشمگیر صفهای فروش و حراج از سوی سهامداران هستیم.
روی سخن این نوشته در شرایط حساس اقتصاد ایران بهویژه دوران خطیر بازار سرمایه، با افرادی است که در جایگاههای حساس مشاوره، نقش گروه مرجع را برای شهروندان علاقهمند یا متمایل به فعالیت در بورس ایفا میکنند. بزرگترین آفت بازار سرمایه، «رفتارهای غریزی» است. پیامد پدیده هیجان و «جوّ زدگی» فقط «هدررفت» سرمایه شهروندان سهامدار بورس نیست، بلکه در مقیاسی وسیعتر اگر این رفتار هیجانی دامنگیر لیدرهای بازار شود، در این صورت خسارت آن پرشمار خواهد بود. اتفاقات اخیر بازار بورس ایران باید ما را به این باور رسانده باشد که در بازار آنلاین امروزی که سرشار از هیجان و التهاب ناشی از استرس سرمایهگذاران است، نباید گرفتار هیجان شد و تابع جوّ بازار، نسخه پیچید!
در بازار پرشتاب امروز نمیتوان سهامداران را در حالت برزخ «شاید و باید» معلق گذاشت. تکنیکها و ابزارهای نوین علم اقتصاد، بازار بورس را تا حد زیادی قابل پیشبینی و محاسبهپذیر کرده است و برخی از متر و معیارهای سنتی در تحلیل بورس کارایی خود را از دست دادهاند؛ مثلا اگر در گذشته ضرباهنگ معاملات و کفه سود و زیان در این بازار صرفا با معیاری مثل «گزارش فصلی و سالانه شرکتها» تعیین میشد، اکنون در بازار پرشتاب و آنلاین امروز، عناصر متعدد، از اتفاقات قیمتی تا «رفتار جمعی» و روانشناختی سرمایهگذاران همینطور از عوامل محیطی تا پدیدهای بهنام «افکار عمومی» بر بالا و پایین شدن ارزش سهمها اثر میگذارند. پس اگر تحلیل و پیشبینی ما در این فصل از فعالیت بازار سرمایه ایران به خطا رفته است، باید دید که کدامیک از آن چند عناصر تعیینکننده، مورد غفلت قرار گرفته است؟
بازار بورس در دنیای امروز دیگر متکی بر گمانهزنی و حدسیات ذهنی یک عده خاص پیش نمیرود بلکه عرصهای است که مثل ارگانیسم زنده و بهصورت دینامیک به همه فعل و انفعالات محیطی واکنش نشان میدهد. دستکم در این برهه، بازار سرمایه ایران با روی گشاده به اتفاقات صحنه اقتصادی واکنش مثبت نشان داده است.
طبق برآوردهای علمی، بازار سرمایه ایران، هنوز ظرفیت بالقوه بسیاری برای رشد در خود نهفته دارد و همین ظرفیت درونی باعث شده «اصلاح شاخص» به جای زمینگیر کردن بازار، تا حدی زمینهساز تحرک آن شود تا جایی که بهنظر میآید بعد از اصلاح شاخص، سیر بازگشت به سمت صعودهای یکماه پیش تا حدی آغاز شود و امید میرود سهامداران در این مرحله به جبران بخشی از ضررهای ناشی از «فروشهای هیجانی» مهرماه نایل شوند.