
نقش سیاست در ایجاد یأس و امید

محمدجواد غلامرضاکاشی| دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی:
جامعه ایران بهتدریج با واقعیت نگرانکننده رشد یأس و ترس از فروپاشی اجتماعی و سیاسی مواجه میشود. تحلیلگران معمولا واقعیت را اینطور تفسیر میکنند: گروههایی که از نظر اقتصادی و فرهنگی در وضعیتی طاقتفرسا قرار گرفتهاند، اعتراض و خشونت را تنها راه ممکن برای خود مییابند. بنابراین، مسئله اساسی جامعه ایران آن است که یأس در عرصههای گوناگون بهسرعت میتواند به نیرویی سیاسی تبدیل شود. اگرچه این تفسیر بخشی از واقعیت جامعه ایران را بهخوبی ترسیم میکند، واقعیت روی دیگری هم دارد: عرصه سیاسی ایران، طی 4 دهه گذشته، نقش مهمی در تولید ذهنیت جمعی همراه با یأس و سرخوردگی در جامعه داشته است؛ازطرفی، احساس ناامیدی و آینده شومنیز نقش مهمی در بحرانهای اقتصادی و فرهنگی داشته است. برایناساس، یأس و امید که از عاملیت عرصه سیاسی سرچشمه گرفته، در ظهور بحران اخیر نقش اساسی داشته است. نقش عرصه سیاسی در ایجاد یأس اجتماعی را از طریق 5 مؤلفه باید بررسی کرد:
کمرنگشدن ارزشهای دینی در جامعه و کاهش ظرفیت دین برای ایجاد امید به آخرت
افزایش احساس انزوا بهدلیل تضعیف انجمنها و اجتماعات تاریخی که باهدف اولویت وفاداری به دولت اتفاق افتادند
ناکامیهای فزاینده بهدلیل گسترش آموزش و اقتصاد بازار ازیکطرف و کمبود فرصتهای شغلی از طرف دیگر
بنبست یا بیمعناشدن روایتهای کلانی که در عرصه سیاسی ساخته شدند
بهخطرافتادن چشمانداز آینده بهدلیل تکیه بر الگوی حفظ انسجام داخلی در مقابل خطر خارجی
جامعه امروز ایران از ذهنیت جمعی همراه با ترس از آینده و یأس از بهبود اوضاع رنج میبرد. عرصه سیاسی در تولید این ذهنیت جمعی نقش مهمی داشته است.
چنانکه میبینیم، نارضایتی از اوضاع فردی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بهسرعت به پدیدهای سیاسی تبدیل میشود و اساس نظام سیاسی را هدف میگیرد. همانطورکه یأس و بیثباتی سیاسی به مسئله اصلی جامعه ایران تبدیل شده است، امید و ثبات نظام نیز بههم گره خوردهاند. بهنظر نویسنده، حرکت بهسوی الگویی از نظم سوسیالدمکرات میتواند تصمیمی راهگشا برای بازگرداندن امید و ثبات به جامعه ایران باشد. حرکت بهسوی نظم دمکراتیک باعث تقویت مؤلفههای امیدبخش زیر خواهد شد:
از فرایند مخرب استحصال بیرویه ذخایر ارزشهای دینی جلوگیری میکند
باپذیرش کثرت اجتماعی و فرهنگی، از انزوای اجتماعی و فرهنگی خواهد کاست
توزیع منصفانه فرصتهای اقتصادی و اجتماعی را ممکن میکند و از احساس تبعیض و محرومیت میکاهد
عرصه سیاسی را به عرصه رقابت روایتهای کلان متکثر تبدیل خواهد کرد. هریک از این روایتها، در رقابتی منصفانه، تاحدی موفق خواهند شد و چشمانداز جدیدی را برای نیروهای اجتماعی خواهند گشود
با تکیه بر الگویی از انسجام که از درون جامعه سرچشمه میگیرد، نیاز به تکیه بر منابع پرخطر خارجی را رفع میکند.