رفتار فراقانونی سازمان جنگلها در اجرای طرح تنفس
سازمان جنگلها با وجود قانونی بودن برداشت درختان شکسته و افتاده، اجازه جمعآوری این درختان را نمیدهد
اشکان جهانآرای | ساری-خبرنگار
طرح تنفس جنگلها طبق پیشبینیهایی که منتقدان این طرح از زمان آغاز اجرای آن و حتی پیش از اجرایی شدن مطرح میکردند، با چالش مواجه شده است.
از نگاه برخی افراد مشکل در خود طرح است و از نگاه عدهای دیگر ایراد در شیوه اجرای آن است که سبب شده طرح با چالش مواجه شود و امروز مخالفانی داشته باشد.
از اواخر سال 1396 که طرح تنفس قرار شد برای نجات جنگلها و توقف برداشت شرکتهای بهرهبرداری از طرحهای جنگلداری اجرا شود، سخنان زیادی درباره این طرح عنوان شد.
عدهای بر این باور بودند که این طرح به دلیل نداشتن پشتوانه علمی آسیبزا خواهد بود و برخی باورشان این بود که برداشت از جنگلها به هر شکل ممکن باید متوقف شود تا سرعت تخریب جنگلها کاهش یابد.
حالا با شنیدن زمزمه بیکاری هزاران کارگر حقوقبگیر از طرحهای جنگلداری در شمال کشور، باز هم ناکارآمدی و شاید هم ضعف در اجرای این طرح سر زبان مخالفان و منتقدان آن افتاده است.
جامعه جنگلبانی ایران نیز اعلام کرده که کمیسیون کشاورزی مجلس اخیرا در استعلامی از آنها خواسته تا مستندهای خود از چالشها پس از اجرای این طرح را برای بازنگری در اجرای این طرح در دورههای آتی گردآوری کنند و ارائه دهند.
چهارشنبه هفته گذشته نیز در ساری نشستی با حضور مخالفان طرح تنفس جنگلها و کارشناسان باسابقه جنگلداری برگزار شد، اما موافقان اجرای طرح میگویند چالش در خودِ طرح نیست، بلکه در درست اجرا نشدن آن است.
«علیمحمد شاعری» عضو هیات رئیسه کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی و نماینده شرق مازندران در خانه ملت، یکی از همین افراد است. وی در گفتوگو با همشهری به پرسشهایی درباره طرح تنفس جنگلها و دلایل حاشیهساز شدن آن پاسخ داد.
شنیده شده که کمیسیون کشاورزی استعلامی از جامعه جنگلبانی انجام داده تا مستندهایشان درباره طرح تنفس را ارائه کنند. درست است؟
طرح تنفس جنگلها یک قانون در حال اجراست. پس به قانونی بودن آن شک نداریم. عدهای هم دنبال این هستند که به بهانه بیکاری صدها نفر که ما هم میگوییم نباید بیکار شوند، بگویند این طرح اشتباه است. در حالی که سازمان جنگلها باید توان و عرضه داشته باشد که این کارگران را بیکار نکند و در طرحهای احیا و حفاظت و آموزش به کار بگیرد.
کمیسیون میگوید اگر نیاز به بازنگری و تقویت باشد، استقبال میکنیم. مشروط بر اینکه هم به سود کارگران و جنگلنشینان و هم منابع طبیعی و جنگل تمام شود. ما هم به دنبال این هستیم که هم کارگران بیکار نشوند، هم جنگل حفظ شود و از درختان شکسته و افتاده و ریشهکن شده نیز بهرهبرداری کنیم.
اما ماههاست که اجازه استفاده از درختان شکسته و افتاده هم داده نمیشود. مخزن چوب شرکت بزرگی مانند چوب و کاغذ کاملا خالی است.
طرح تنفس جنگلها دو بعد فنی و اجتماعی دارد. بعد فنی این است که درخت زنده و ایستاده قطع نشود و بعد اجتماعی هم اینکه کارگران بیکار نشوند. سازمان جنگلها این طرح را کاملا یکبعدی اجرا میکند. پس مشکل از قانون نیست، از اجرای آن است.
برای بیکار نشدن کارگران، علاوه بر طرحهای احیا و حفاظت و آموزش، در قانون طرح تنفس جنگلها به صراحت اعلام شده که شرکتهای بهرهبردار از درختان ریشهکن شده و افتاده میتوانند استفاده کنند.
یعنی نکاچوب، چوب و کاغذ، فریم، شفارود و تعاونیهای محلی از همین شکسته و افتادهها میتوانند استفاده کنند، اما سازمان جنگلها فقط به بعد فنی طرح چسبیده است و توجهی به ملاحظات اجتماعی نمیکند. تمام حرف این است که ضمن اجرای طرح، هیچ کارگری نباید بیکار شود. اشکال در قانون نیست، قانون درست نوشته شده است.
در مورد جنگلها 2تفکر وجود دارد؛ عدهای میگویند از جنگل کاملا بهرهبرداری شود. برخی هم میگویند کسی داخل جنگل نرود. در حالی که باید از جنگل به صورت مدیریت شده استفاده کنیم. باقی ماندن درختان شکسته میتواند موجب ایجاد سیل، آتشسوزی و حتی افزایش قاچاق شود.
به همین دلیل مجلس اجازه داده از درختان شکسته و افتاده استفاده شود، اما وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان جنگلها در این زمینه فراقانونی عمل میکنند. اگر طبق قانون عمل میکردند حتی یک کارگر هم بیکار نمیشد و امروز کارخانهای با مشکل مواجه نبود.
همین حالا صدها هزار مترمکعب درخت شکسته و افتاده در جنگلهای شمال وجود دارد که اجازه برداشت آنها به شرکتهای بهرهبردار داده نمیشود.
وقتی قانون میگوید درختان شکسته و افتاده بهرهبرداری شوند، پس دلیل مخالفت سازمان جنگلها چیست؟
میگویند به مجریان طرحها اعتماد نداریم و ممکن است در صورت ورود به جنگل برای جمعآوری درختان شکسته و افتاده، درختان سرپا و زنده را هم قطع کنند.
این پاک کردن صورت مساله است. ما میگوییم شما باید نظارت درست داشته باشید تا آنها تخلف نکنند. نباید به خاطر ضعف نظارت سازمان جنگلها طرح را غلط و ناقص اجرا کنیم تا امروز شاهد این چالشهای اجتماعی و محیطزیستی پس از اجرای طرح تنفس باشیم.
در این بین کارخانهها هم باید تلاش کنند با واردات، زراعت و پیگیری برای صدور مجوز جمعآوری درختان شکسته و افتاده از این مرحله عبور کنیم. مجوز بهرهبرداری از درختان شکسته و افتاده را بگیرند و اگر کمبودی داشتند به سمت واردات چوب بروند و زراعت چوب را هم گسترش دهند.
در همین شرایط کنونی کارخانههای صنایع سلولزی بزرگی مثل آرین سینا را در استان داریم که هنوز فعالیت دارند. نه تعطیل شدند و نه کارگری را اخراج کردند.
صنعت را نوسازی کردند و واردات چوب و خمیر کاغذ را انجام دادند و فراوردههای صنعتی تولید کردند. با پیگیریهایی که انجام شد، چوب در دسته کالاهای مشمول ارز یارانهای قرار گرفته است و میتوانیم بدون تعرفه از روسیه و سایر کشورها به صورت ارزان و فراوان چوب وارد کنیم.
اما شرکتهای فعال در این زمینه گفتهاند بانک مرکزی به آنها ارز یارانهای نمیدهد و میگوید که اولویتهای مهمتری وجود دارد.
اگر وارکنندگان مشکل دارند به خودم مراجعه کنند تا پیگیر شوم. در حال حاضر از اینچهبرون چوب وارد میشود. پیگیر این هم هستیم که در امیرآباد مرکز قرنطینهای ایجاد کنیم تا از این منطقه هم با توجه به زیرساختهای مناسب بتوانیم چوب وارد کنیم.
از گمرک امیرآباد میخواهم این موضوع را پیگیری کند. از وزارت جهاد کشاورزی هم میخواهم مجوز یک واحد قرنطینه و واردات چوب به امیرآباد بدهد. پیگیر آسانسازی روند واردات چوب برای کمک به صنایع وابسته هستیم.
با این روند که برای اجرای طرح تنفس جنگلها در پیش گرفته شده، فکر نمیکنید که وجهه طرح در جامعه در حال آسیب دیدن است؟
قانون که مشکلی ندارد. با عمل به اصل طرح، هم میتوانیم جنگل را حفظ کنیم و هم صنعت را نگه داریم تا کسی بیکار نشود. وزارت جهاد کشاورزی اگر به صورت جامع طرح تنفس جنگلها را به اجرا در بیاورد هیچ تنشی ایجاد نمیشود.
در این شرایط سخت و با وجود بیکاری، وزارت جهاد کشاورزی باید واقعیت را درک کند و از ظرفیت قانونی مجلس برای بهرهبرداری از درختان شکسته و افتاده، استفاده درست کرده و همان اجازه را به فرصت تبدیل کند، نه اینکه با بخشنامههای افراطی قانون را دور بزند.
طبق قانون قرار است طرح جایگزین بعد از 3 سال تهیه و به مجلس ارائه شود. در طرح جایگزین نیز به دنبال این هستیم که درختان شکسته به نفع واحدهای تولیدی استفاده شود.
ضمن اینکه بهکارگیری کارگران در طرحهای پرورشی و احیایی و حفاظتی، زراعت و واردات چوب و استفاده از درختان شکسته و افتاده جنگلی 3 رویکرد جدی ما در طرح جایگزین هستند.
باید وزارت جهاد کشاورزی این 3 را در دستور کار قرار دهد. همه درختانی که به طور طبیعی شکسته میشوند در طرح جایگزین باید در اختیار مجریان طرحها و تعاونیها قرار بگیرند.
محور مهم دیگر طرح جایگزین این است که مجریان طرحها و واحدهای تولیدی و صنعتی طرح زراعت چوب را با تشویق و حمایت وزارت جهاد گسترش دهند.
اما همه اینها مستلزم اعتبار است. دولت هنوز نتوانسته اعتبار اولیهای که برای اجرای طرح تنفس جنگلها پیشبینی کرده بود، تامین کند. کمیسیون کشاورزی در این زمینه نظارت و پیگیری میکند؟
ما معتقدیم که اگر دولت اعتبار طرح تنفس جنگلها را به اندازه کافی ببیند به درستی پیش میرود. 80 میلیارد تومان به هیچ عنوان برای این طرح کافی نیست. سازمان جنگلها و وزارت جهاد کشاورزی باید پیگیر افزایش سهم این طرح مهم در لایحه بودجه دولت باشند.
البته کمیسیون کشاورزی نیز پیگیر خواهد بود که در لایحه بودجه سال 1399 این کاستیها را رفع کند، اما از وزارت جهاد کشاورزی میخواهیم اعتبار طرح تنفس را به گونهای در لایحه تعریف کند تا مشکلات طرح تنفس رفع شود.
برخی منتقدان طرح تنفس جنگلها میگویند اگر طرح جامع صیانت از جنگلهای شمال که سال 1382 تدوین و تصویب شد، به درستی اجرا میشد، امروز نیازی به طرح تنفس جنگلها نبود. با این رویکرد چه تضمینی وجود دارد که این طرح هم مانند طرح صیانت با شکست مواجه نشود؟
ابعاد طرح صیانت با ابعاد طرح تنفس کاملا متفاوت است. در طرح صیانت امکان بهرهبرداری از درختان ایستاده هم وجود داشت، اما در طرح تنفس امکان بهرهبرداری از درختان زنده وجود ندارد و فقط برداشت شکسته و افتادهها مجاز است.
بنابراین 2 طرح تفاوتهایی دارند، اما موافقم که بیشتر طرحهای ما در کشور به دلیل همین دیدگاه ناقص و یکبعدی که برخی مدیران دارند ضربه میبینند و شکست میخورند.
زمینخواری و جنگلخواری را مدیران ما هنوز با وجود قوانین نتوانستند خوب مدیریت کنند. این یعنی از سوءمدیریت در این حوزه رنج میبریم. اگر مدیریتها درست انجام شود طرحها را میتوانیم کامل اجرا کنیم، اما اکثرا طرحها ناقص اجرا میشوند و واکنشهای مردمی را به دنبال دارند و طرحها شکست میخورند.
امروز هم در مورد طرح تنفس جنگلها معتقدم که سازمان جنگلها فراقانونی عمل میکند و نتیجهاش همین چالشهای اجتماعی و طبیعی است.
از استاندار و شورای تامین استان میخواهم در مورد چنین مسائلی که پیامدهای اجتماعی دارد و برای جلوگیری از ایجاد تنش در جامعه، ورود جدی داشته باشند.
گاهی لازم است که استانداری یا شورای تامین استان بر رفتار سازمان جنگلها نظارت کند و از یکجانبهگرایی این سازمان جلوگیری شود. این طرح باید به شکل جامع و با تدبیر کامل اجرا شود تا منافع مردم و کارگران به خطر نیفتد.