تربیت ذهنی کودکان با فولکلورهای آذری
نویسنده و پژوهشگر ادبیات آذربایجان: قصههای اصیل آذربایجان مانند «جیرتدان» خودآگاهی و خودباوری را به کودک اردبیلی منتقل میکنند
سهیلا صاحبقران| اردبیل - خبرنگار:
فولکلور به ادبیات شفاهی گفته میشود که مولف خاصی ندارد و مردم پس از شنیدن، بخشهایی از آن را گلچین میکنند تا سینه به سینه بین نسلها منتقل شود. ادبیات منطقه آذربایجان هم فولکلورهای ارزشمندی دارد که به مطالعه و حفظ و نگهداری برای انتقال به نسلهای آینده نیازمند است. «عباد ممیزاده» پژوهشگر اردبیلی بیش از 40 سال است که در حوزه فولکلور و ادبیات آذربایجان فعالیت میکند.
وی پس از اتمام دوره دانشگاه در حوزههای زبانشناسی، فرهنگشناسی، ادبیات و جامعهشناسی به مطالعه و پژوهش پرداخته و کتابهایی به چاپ رسانده است. این نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت - علاوه بر آثار تحقیقی - در عرصه شعر، داستان و رمان نیز فعالیت داشته است. پای صحبتهای استاد ممیزاده مینشینیم تا از ادبیات فولکلور برای ما بگوید.
ویژگیهای فولکلور چیست؟ و چه عناصری را در بر دارد؟
بخشی از فولکلور از درون داستانها، حکایتها و رویدادها برخاسته است. فولکور برای تمامی گروههای سنی به کار برده میشود. فولکلور 2 صورت قهرمانی و عاشقانه دارد. «اصلی و کرم» جزو داستانهای عاشقانه یا «لیریک» محسوب میشود و «کوراوغلو»، «دده قورقود»، «قاطیرممد» و «قاچاق نبی» داستانهای قهرمانانه هستند. افسانه و اساطیر نیز در ادبیات شفاهی و فولکلور هر منطقه جایگاه خاصی دارند. در افسانه، آرزوها و در اساطیر، باورها و اعتقادات انسان در خصوص جهان و آفرینش منعکس میشود. قسمتی از کوراوغلو افسانه است و قسمتی دیگر اسطوره. مثلها، «بایاتی» و «یانیتماجی» نیز جزو ادبیات شفاهی آذربایجان محسوب میشوند.
آیا یانیتماجی صرفا برای تفریح نقل میشده است؟
یانیتماجی به این منظور بود که افراد با پشت سر هم گفتن یک جمله دچار اشتباه شوند و اسباب خنده دیگران را فراهم کنند. جنبه تفریحی یانیتماجی به این کار لذت میبخشد. اما هدف اصلی یانیتماجی تقویت نطق و تمرین تکلم است.
در حال حاضر ادبیات فولکلور در آذربایجان چه جایگاهی دارد؟
بشر با فولکلور به زندگی امیدوار میشود و به باوری از آینده دست مییابد. فولکلور کودکان را از نظر ذهنی و تکلم تربیت واز طرفی، مخاطب را به تفریح مشغول میکند. در گذشته که رادیو و تلویزیون وجود نداشت و کتاب هم چندان در دسترس نبود، فولکلور نقش اصلی در تربیت داشت. اما با ورود رادیو و تلویزیون به خانوادهها، استفاده از ادبیات شفاهی به تدریج کمرنگ و در برخی زبانها فولکلور به مرور زمان کاملا حذف شد اما در آذربایجان فولکلور همچنان پرقدرت باقی ماند. قصهگویی پدربزرگ، مادربزرگها و عاشیقها در زنده ماندن فولکلور آذربایجان سهیم بوده است به طوری که فولکلور ما امروز نیز شنونده دارد.
در خود استان اردبیل چقدر به حفظ فولکلور اهمیت داده میشود؟
خانوادهها هر کدام بسته به آگاهیشان به کودکان خود شعر و داستان و ادبیات فولکلور را انتقال میدهند. وقتی قصههای اصیل آذربایجانی مانند «جیرتدان» را برای کودکان تعریف میکنیم، خودآگاهی و خودباوری به آنها منتقل میشود و اینکه در کنار باور خود، دیگران را نیز باور داشته باشد و این یعنی شکلگیری
جامعه مدنی.
به نظر شما نقش چه کسانی یا چه نهادهایی میتواند در تکلم افراد جامعه به زبان مادری پررنگ باشد؟
تبلیغ و ترویج زبان مادری در درجه اول بر عهده رسانهها و آموزش و پرورش است و در قانون اساسی کشور نیز پیش بینی شده است. از نقش خانواده نیز نمیتوان غافل شد. در اندک خانهای میتوان کتب ادبیات کلاسیک آذربایجان مانند نسیمی، فضولی، خطایی و دده قورقود و... را یافت. اما این یک طرف مساله است. من معتقدم هر انسان در مقابل زبان مادری خود مسئول است و وظایفی بر عهده دارد. یادگیری زبانهای مختلف صد درصد یک امتیاز است و تکلم به چند زبان نشان از توانایی افراد دارد. اما یادگیری زبانهای دیگر نباید موجب غفلت از زبان مادری شود. در حال حاضر فرزندان ما چندزبانه هستند و باید در کنار آموزش زبانهای دیگر، فولکلورهای ادبیات غنی خود را نیز یاد
بگیرند.
آیا نگرش مسئولان میتواند در فاصله گرفتن از زبان مادری نقش داشته باشد؟
من فکر نمیکنم مسئولان در این زمینه نقشی داشته باشند. ما باید حفظ زبان مادری را از خودمان شروع کنیم. حفظ فرهنگ به آگاهی خود فرد بستگی دارد. جالب است که بدانید فولکلورهای زبان انگلیسی هماکنون حفظ میشود.
در طول 40 سال فعالیت خود در زمینه ادبیات آذربایجان چه تالیفاتی داشتهاید؟
آثار من شامل رمان «شامان، دده قورقود»، «ادبی تنقید» و «آذربایجان توپونیم شیناسالیغی» به زبان ترکی است. کتاب چهارمم 2 جلد دارد و محتوای آن اصول و قواعد است. جلد دوم فرهنگ نامهای روستاهای 4 شهرستان اردبیل، نیر، نمین و سرعین تالیف شده است. یکی از آخرین آثارم «آذربایجانجا- فارسجا اؤز تعلیم» نام دارد که خودآموز آذربایجانی – فارسی است. علاوه بر اینکه چندین بار مقالاتم در مطبوعات داخلی چاپ شده است، سال گذشته مقاله «دده قورقود» در ژورنال خبری آکادمی علوم آذربایجان انتشار یافت.