• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53890
+
-

چگونه زیر پوست یک بیمار روانی برویم؟

ذهن زیبای یک بیمار اسکیزوفرنیک

بازخوانی یک مصاحبه قدیمی با راسل کرو درباره بازی‌اش در نقش نابغه اسکیزوفرنیک، جان نش در فیلم یک ذهن زیبا

شبنم سیدمجیدی

ظاهر او همه‌‌چیز داشت: قیافه خوب، همسر و فرزندی که وقف او بودند و یک ذهن نابغه که باعث شد احترام بزرگ‌ترین مغز متفکرهای دنیا را به‌دست آورد. اما در اوایل دهه چهارم زندگی‌اش، این ریاضی‌دان باهوش و عجیب به یک نوع بیماری روانی دچار شد. اسکیزوفرنی باعث شد تا او دیگر نتواند به شکل خلاقانه یا منطقی فکر کند. هر چه وضعیتش وخیم‌تر می‌شد، بیشتر در تاریکی فرومی‌رفت. اما جان فوربس نش بعد از چند دهه طولانی مبارزه با بیماری بالاخره بر آن غلبه کرد و دوباره از جا بلند شد. و در سال1994 توانست جایزه نوبل در اقتصاد را از آن خود کند. فیلمی از روی زندگی او در سال2001 ساخته شد با نام «یک ذهن زیبا». نقش جان نش را راسل کرو بازی کرد. شاید خیلی واضح باشد که چرا راسل می‌خواست این نقش خاص را بازی کند. جان .نش فوق‌العاده بود؛ مصمم، متمرکز، قوی و رنج‌کشیده. اما بیماری اسکیزوفرنی او که هنوز تشخیص داده نشده بود، باعث شد تا تارک دنیا شود. در ادامه یک مصاحبه قدیمی با راسل کروی 37ساله را مرور می‌کنیم. او در این گفت‌وگو درباره اینکه چطور نقش یک روانی دچار اختلال اسکیزوفرنی را بازی کرد، صحبت می‌کند؛ نقشی که در نهایت باعث شد تا راسل کرو جایزه گلدن گلاب بهترین بازیگر مرد را بگیرد. 

کرو درباره چگونگی رسیدن به شخصیت نش می‌گوید: این کار برای من شبیه سفری ترسناک‌ بود؛ چرا که اطلاعاتی که بخواهم درباره این شخصیت به‌دست آورم، به سادگی در دسترس نبود. اگر چه نش در حلقه‌های علمی و آکادمیک شناخته شده بود، اما باید بگویم که از این ذهن تحلیلگر حتی یک دقیقه فیلم وجود نداشت که بتوانم او را به‌عنوان یک مرد جوان ببینم و بدانم که مثلا چطور راه می‌رود. هیچ صدایی از او وجود نداشت تا نوع صحبت کردنش را بشنوم. هر چیزی که درباره زندگی و ظاهر او می‌خواستم باید از روی عکس‌ها به‌دست می‌آوردم.

کرو دلش نمی‌خواست زمان زیادی را با نش 70ساله بگذراند. او می‌گوید: به‌نظرم نش در 35سالگی که تحت درمان بود یا در بیمارستان بستری می‌شد، یک شخصیت دیگر داشت و با این نش 70ساله متفاوت بود. کرو چندین‌بار برای کارگردان یعنی ران هاوارد سؤال‌هایی را نوشت تا به جان نش تحویل دهد. هر چند که به‌نظرش جواب‌های نش که حالا پیر شده بود، قابل اعتماد نبودند: «مثلا در یکی از سؤال‌ها پرسیده بودم آیا هرگز سیگار کشیده است و جواب منفی شنیدم. اما در مورد اینکه نش سال‌ها سیگاری بوده است، شواهد عینی وجود دارد.» البته آنها یک‌بار همدیگر را دیدند. زمانی که نش سر صحنه آمد. کرو می‌گوید: از او یک سؤال ساده پرسیدم که 15دقیقه طول کشید تا جواب دهد. از او پرسیدم چای می‌خواهد یا قهوه. در نهایت جواب او را در قسمتی از فیلم هم به‌کار بردیم. در صحنه‌ای که یک نفر از من می‌پرسد آیا یک فنجان چای می‌خورم و من شروع می‌کنم در مورد این موضوع می‌گویم که نمی‌دانم چه نوع چای سرو می‌کنند و آیا این نوع چای برای معده من مناسب و سازگار است، آیا طعم آن مورد علاقه من است. او برای رسیدن به شخصیت نش، عکس‌هایش را مطالعه کرد. بعد از آن روی بیماری روانی مطالعه کرد و البته کتاب بیوگرافی نش نوشته سیلویا ناصر را خواند.

کرو درباره اینکه آیا برای نزدیک شدن به شخصیت روانی نش به بیمارستان‌های روانی سر زد، می‌گوید: نه، اصلا دوست ندارم مزاحم آدم‌ها شوم. خیلی راه‌های مختلفی وجود دارد تا بتوانی راجع به بیماری‌های روانی و رفتار این نوع بیماران اطلاعات به‌دست آوری. اصلا دلم نمی‌خواهد به زندگی خصوصی افراد تجاوز کنم. به‌خصوص اینکه خودم دائماً از آدم‌ها می‌خواهم در زندگی‌ام سرک نکشند. تحقیق یعنی مشاهده، نه اینکه بچسبی به ناف آدم‌ها! من از روش استنتاج و شهود برای بازی کردن نقش یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی استفاده کردم. من قبل و بعد آدم‌های مبتلا به اسکیزوفرنی را مطالعه کردم. درباره شروع بیماری و غروب آن تحقیق کردم. و تغییراتی که در رفتار و فیزیک و گفتار آدم‌ها در طول این بیماری به‌وجود می‌آید را بررسی کردم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :