خدیجه نوروزی
با درنظر گرفتن این حقیقت که نیمی از مردم جهان از فضای مجازی استفاده میکنند، دیگر در تماس بودن بهمعنای ارتباط چشمدرچشم نیست و ارتباط صفحه به صفحه است. فضای مجازی، برای خودش جامعهای شده که کاربرانش را تحتتأثیر ارتباط درونی خود قرار داده است؛ فضایی که زندگی دوم ما را شکل داده، اما باید دید درگیر شدن با آن، ذهن ما را چگونه تحتتأثیر خود قرار داده؟ چه تأثیراتی روی هوش افراد گذاشته و چه تغییراتی در عملکرد مغز بهوجود آورده است؟
در تحقیقات جدید دانشگاه یوسیالای، محققان مشاهده کردهاند که در اینستاگرام با هر «لایک» بخشی از ذهنشان فعال میشود؛ مخصوصا بخشی که به آن «مرکز پاداش ذهن» میگویند. آنها بر این باورند که این فضا روی ذهن ما تأثیر میگذارد، زیرا نحوه رشد مغز پس از تجربه اتفاقاتی متفاوت تغییر میکند.
محرکهای محیطی
هوش و فرایندهای ذهنی براساس محرکهای محیطی رشد پیدا میکند. در واقع یکی از فاکتورهای تبلور هوش و بهروز آمدی آن بحث فاکتورهای محیطی است. دکتر شهید شاهمیر –روانشناس- میگوید: «محرکهای محیطی شبیه اینترنت و شبکههای اجتماعی، بهعنوان یکی از فاکتورهای تبلور و ظهور هوش محسوب میشوند. بنابراین این محرکها نهتنها موجب کند ذهنی نمیشوند و بهره هوشی را کاهش نمیدهند بلکه در مواردی منجر به ارتقای سطح آگاهی، بینش، دانش یا حتی هوش اکتسابی خواهند شد».
وی در ادامه میافزاید: «اگر مغز بخواهد فقط صرفا یک محرک محیطی داشته باشد به اسم فضای مجازی، طبیعتا محرکهای محیطی دیگری در پیرامون ما مانند آموزش میدانی و فضای بصری(که خودش هوش بینایی و شنوایی را ایجاد میکند) کم و کسر میشود. تکبُعدی نگاه کردن به موضوعات و ایجاد و تبلور هوش اکتسابی میتواند بهعنوان عواملی باشد که ما را از سایر فاکتورها محروم میکند ولی باعث کندی ذهن، عقبماندگی یا عدمتبلور هوش نمیشود».
شبکههای اجتماعی و اینترنت
شاهمیر در پاسخ به این سؤال که شبکههای اجتماعی مفیدتر هستند یا اینترنت، میگوید: «همه عواملی که در محیط هستند بهعنوان عناصر و فاکتورهای یادگیری ما محسوب میشوند. هر چه دانش ما بالاتر برود بخشی از هوش تقویت میشود؛ بنابراین شبکههای اجتماعی نیز میتوانند بهعنوان عنصری در ارتقای هوش، مؤثر و مفید باشند، چون محتوا و موضوع سازنده میدهند. اما اینترنت هم بهمعنای استفاده از فضای مطالعاتی و دانشی شاید یک پله بالاتر از شبکههای اجتماعی باشد؛ گرچه درنهایت بازهم هر دو بهعنوان یک فاکتور و عامل برای تقویت هوش اکتسابی و یادگیریهای ما هستند».
عقبماندگی محیطی
علم روانشناسی افرادی را که از فضاهای مجازی دور نگه داشته میشوند دچار عقبماندگی محیطی میداند. شاهمیر در اینباره توضیح میدهد:« اگر کودکی تحتتأثیر محرکهای محیطی چون فضای مجازی و بازیهای اینترنتی و همچنین محرکهای محیطی اجتماعی قرار نگیرد طبیعتا در چنین محیطهایی رفتارهایی از خود نشان میدهد که یک کودک عقبمانده محیطی انجام میدهد. این کودک، عقبمانده ذهنی نیست بلکه عقبمانده محیطی است و اگر در معرض چنین محرکهایی قرار گیرد هوش ذاتی و اکتسابی وی متبلور میشود».
شبکههای اجتماعی، اینترنت، شبکههای دوستی، فضاهای آموزشی پیشرفته و... همه عواملی هستند که در کنار هوش ذاتی کمک میکنند تا ما بتوانیم بگوییم یک فرد، آدم باهوشی شدهاست یا کمهوش یا عقبمانده محیطی است.
سرعت پردازش اطلاعات
هرقدر مغز و سیستم عصبی تحتتأثیر محرکهای محیطی بیشتری قرار گیرد زمینه یادگیری و دانش، بیشتر برایش ایجاد میشود. بینش زمانی در شما اتفاق میافتد که اطلاعات بسیار بالایی در مورد یک موضوع داشته باشید. اینجاست که میگویید «یافتم»!؛ درواقع یک چیز را بهصورت شهودی کسب میکنید. بنابراین تمام فرااطلاعات شما، همه تحتتأثیر محرکهاست. شاهمیر معتقد است: «هرقدر این محرکها و زمینههای ایجاد آن فراهم باشد در پردازش و تحلیل اطلاعات و محتوا و رسیدن بهخودشکوفایی مغزی بسیار مؤثر است. هرچه ما بیشتر تحتتأثیر اطلاعات قرار گیریم سرعت، دقت وتحلیل این فاکتورها و فرایندهای ذهنی و همچنین بینش ما نسبت به موضوعات قوی و قویتر میشود».
حافظه
این روانشناس بالینی در مورد تأثیر فضای مجازی در میزان ذخیره اطلاعات در حافظه نیز میگوید: «با رشد و پیشرفت تکنولوژی ضرورتی ندارد بسیاری از اطلاعات در حافظه ذخیره شود، چون موضوعات مهمتری پیش خواهد آمد که ضروری است و نیاز هست که ما را بهروزتر کند و روی آن مسائل تحلیل و تمرکز بهتری داشته باشیم. شاید در 10سال گذشته روی بحث هوش ذاتی نکاتی گفته میشد اما به مرور بحث هوش هیجانی(ایکیو) مطرح شد. شاید 10سال دیگر فاکتور جدیدی از هوش مورد توجه قرار گیرد که استفاده از هوش را برای حفظ جدولضرب و بسیاری از مطالب غیرضروری دورتر کند و چنین مواردی قدیمیتر شود. بنابراین اینکه فضای مجازی ممکن است تنبلی ذهن و حافظه را بهدنبال داشته باشد از نظر روانشناسی کاملا مردود است».
فضایی محدود
از آنجا که ما در شبکههای مجازی خودمحور، محدود و تنها هستیم چنین فضایی برای ابراز احساس و هیجانات ما صرفا از جانب خودمان تحلیل میشود؛ بنابراین من همانی هستم که خودم فکر میکنم؛ یعنی اگر مخاطب مقابل من یک انسان یا شبکهای از دوستان نباشد که در برابر خطای من، ضعف من، یا حتی نقاط قوت من بازخورد دهد من خودمحور میشوم؛ من هستم و شبکه. بنابراین اگر ما محدود شویم در شبکه و محدود شویم در فضا، بازخوردهای محیطی و انسانی نسبت به ما کمتر خواهد شد و ارتقایی که قرار است در مهارتهای ارتباطی و فردی رخ دهد را شاهد نخواهیم بود که این، نوعی آسیب در استفاده از این فضاها محسوب میشود.
شاهمیر میافزاید: «این نکته را باید مدنظر داشت که نور، دما، محیط و آب و هوا در احساسات و حالات هیجانی ما تأثیر میگذارد. بنابراین اگر ارتباطات محدود به شبکههای مجازی شود ما سایر فاکتورهای محیطی را از دست دادهایم. همه این فاکتورها ما را از برخورداری هوش هیجانی یا هوش کنترل خود و دیگران محروم میکند و ما را به یک فرد گوشهگیر و کنارهگیر تبدیل میکند که مزیت اجتماعی بودن را از ما سلب میکند».
یکشنبه 12 اسفند 1397
کد مطلب :
49582
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/5ovB
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved