• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
شنبه 27 بهمن 1397
کد مطلب : 47836
+
-

نوشابه‌ات را بنوش قهرمان!

تیتر یک
نوشابه‌ات را بنوش قهرمان!

لیلی خرسند 

 بازی‌های مقدماتی جام‌جهانی2002 است، ایران به بحرین باخته. حال همه خراب است، مگر می‌شود فوتبال ایران با باخت به تیمی در حد بحرین فرصت صعود مستقیم به جام‌جهانی را از دست بدهد؟ همه دنبال دلیل می‌گردند، دنبال مقصر شکست هستند... یک مصاحبه همه را شوکه می‌کند. یکی می‌گوید بازیکنان روز بازی کشک بادمجان خورده بودند و به‌خاطر همین نتوانستند خوب بازی کنند.
مسابقات شمشیربازی قهرمانی نوجوانان جهان در بلغارستان است، بازیکنان نرسیده هوس مک‌دونالد کرده‌اند. قیمت غذاهای دیگر بالاست و مک‌دونالد در ردیف غذاهای ارزان. شام همه دور میزهای مک‌دونالد نشسته‌اند، با یک همبرگر دوبل، سیب‌زمینی و نوشابه سیر نمی‌شوند و یکی دیگر سفارش می‌دهند. برنامه شام همین است و برای ناهار هم یک رستوران ارزان پیدا کرده‌اند، هر کسی هر غذایی که باب میلش باشد، انتخاب می‌کند؛ یکی دلمه می‌خورد و یکی مرغ سرخ شده و...کرم‌ کارامل‌های بلغاری هم حرف ندارد.
مسابقات کبدی قهرمانی زنان آسیاست در هند. باز هم مک‌دونالد انتخاب اول است، با همان سیب‌زمینی سرخ کرده و نوشابه و همبرگر. هتل هم هتل گرانی نیست، بازیکنان تیم هم مثل مهمانان عادی از غذای منو می‌خورند. بستنی هم از روی غذاهای تند و چرب هندی بد جور می‌چسبد.
چند تیم برای بازی‌های آسیایی پکن در آکادمی تیم‌های ملی در مجموعه ورزشی انقلاب تمرین می‌کنند. رستوران ناهار زرشک‌پلو دارد و کوبیده. هر ورزشکاری که می‌آید، غری می‌زند، غذایش را با ماست و نوشابه‌اش می‌گیرد و سر میز می‌نشیند. یکی داد می‌زند که سیر نشده و غذای اضافه می‌خواهد.
فرقی نمی‌کند کجا باشی، چه تیمی باشد، مسابقه باشد یا تمرین، سفره‌ای که برای ورزشکار پهن است، با سفره‌ غذای یک آدم معمولی فرق چندانی ندارد. شاید نخستین‌بار در همان مقدماتی جام‌جهانی2002 و بازی با بحرین بود که نظرها به غذای ورزشکاران جلب شد؛ جایی که بعد از یک باخت غیرمنتظره، مرحوم بهزاد کتیرایی که در آن بازی، نماینده حراست بود، به یکی از خبرنگاران ورزشی گفته بود که بازیکنان تیم چند ساعت قبل بازی کشک‌بادمجان خورده بودند. هر کسی که برای یک‌بار هم کشک‌بادمجان خورده باشد، می‌داند که چند دقیقه بعد تشنگی امان می‌برد و سنگینی معده پلک‌هایت را هم سنگین می‌کند. سؤالی که آن روزها خیلی‌ها از خودشان و بعضی‌ها از مسئولان فدراسیون فوتبال می‌پرسیدند این بود که مگر کسی نیست که کنترل کند بازیکنان چه می‌خورند و چه نمی‌خورند؟ آن روزها ناهار جنجالی بازیکنان بارها تکذیب شد ولی نه کسی این تکذیب‌ها را قبول کرد و نه کسی باخت به بحرین را فراموش. بعد از آن بازی تصور این بود که از آن پس توجه به غذای ورزشکار در اولویت است و فرقی نمی‌کند این ورزشکار در چه رشته‌ای باشد. 2 دهه از آن بازی و قصه کشک‌بادمجان گذشته ولی هنوز در خیلی از تیم‌ها و اردوها ‌اتفاق خاصی نیفتاده و بشقاب ورزشکار تغییر چندانی نکرده است.
خیلی‌ها کنجکاو بودند که بدانند مایکل فلپس در کنار تمریناتش چه برنامه‌ غذایی داشته که توانسته به کلکسیون مدال در المپیک برسد. یا اینکه برنامه غذایی مسی و رونالدو چیست یا آنها برای بهتر شدن عملکردشان چه تغییراتی در برنامه‌های غذایی‌شان داشته‌اند. اما اخباری که امروز در مورد غذا خوردن ورزشکاران ایرانی هست، بیشتر جنجالی است، اعتراضاتی که ورزشکاران به نبود ماست و دوغ در اردو داشته‌اند، یا اینکه چرا ناهار کتلت داشته‌اند. سال‌ها قبل هم بیشتر اخبار تغذیه ورزشکاران مربوط به این می‌شد که حسین رضازاده روزی چند پرس غذا می‌خورد و برای صبحانه چند تخم مرغ برایش نیمرو می‌کنند. در یکی از سفرهای تیم ملی فوتبال بلاژویچ به خواست بازیکن محبوبش علی کریمی که هوس مک دونالد کرده بوده، برنامه را تغییر داده و گفته همه شام مک‌دونالد بخورند و... .

   ملی‌پوشی که نوشابه و ماکارونی چرب می‌خورد
غزاله خلج در بازی‌های آسیایی جاکارتا عضو تیم ملی کبدی بود و با این تیم قهرمان شد. او 4سال قبل از تیم کنار کشیده بود و قبل از جاکارتا دوباره به تیم ملی دعوت شد. خلج که خودش مربی باشگاهی است، از غذاهایی که در اردوهای تیم ملی به بازیکنان می‌دهد، متعجب است: «من درس‌های تغذیه خوانده‌ام و چون خودم مربی هم هستم، روی غذا خوردن خیلی حساسم. در اردوهای تیم‌های ملی خیلی توجهی به تغذیه ندارند و این بی‌توجهی مختص یکی، دو رشته هم نیست. خواهرم مدتی در اردوی تیم ملی بسکتبال بود، به بازیکنان آبمیوه پرشکر، برنج چرب و نان لواش می‌دادند. در اردوی تیم ما هم وضعیت همین بود. روزهای اولی که من به اردو دعوت شده بودم، دیدم کنار غذا نوشابه می‌دهند. این برنامه غذایی در اردویی است که در آکادمی کمیته ملی المپیک تشکیل شده بود، نه جای دیگری.»
خلج مدعی است اگر تغذیه ورزشکاران درست باشد، 50درصد عملکردشان بهتر می‌شود: «نوشابه به‌خاطر قند زیادی که دارد، سرعت ‌عکس‌العمل و چابکی را می‌گیرد. در ورزش مبتدی می‌گویند رژیم غذایی 70درصد و ورزش 30درصد روی بدن تأثیر می‌گذرد ولی در ورزش حرفه‌ای تأثیر ورزش و تغذیه 50-50 است. اگر تغذیه ورزشکارانی که در اردو هستند، درست باشد، مطمئن باشید 50درصد عملکردشان بهتر می‌شود. غذای ورزشکار باید پروتئین زیادی داشته باشد و روی زمان مصرف کربوهیدرات‌ها دقت شود. می‌گویند بهترین کربوهیدرات برای ورزشکار ماکارونی است، درست است ولی ماکارونی خالی نه ماکارونی‌هایی که در آکادمی برای شام به ما می‌دادند و چربی ازش می‌چکید.»
ورزشکارانی که در تورنمنت‌های بین‌المللی با غذا خوردن همدیگر آشنا می‌شوند، مدل غذا خوردن ایرانی‌ها برای خارجی‌ها عجیب بوده. خلج همین بازی‌های آسیایی جاکارتا را مثال می‌زند و مواد غذایی که ایرانی‌ها بعد از مسابقه می‌خوردند را با مواد غذایی کشورهای دیگر مقایسه می‌کند: «بعد از مسابقه ورزشکاران خارجی مثل ورزشکاران کره و تایلند، پروتئین  مصرف می‌کردند، شکلات‌هایی می‌خوردند که 70درصدش پروتئین بود و 20درصدش شکلات ولی به ما شیرکاکائو و کیک می‌دادند. بعضی وقت‌ها هم آبمیوه صنعتی جای شیرکاکائو را می‌گیرد. برای خارجی‌ها عجیب بود که چرا ما این غذاها را می‌خوریم.» 

   غذا برای فدراسیون‌ها مهم نیست؟
اگر به اردوهای تیم ملی سری بزنید یا اینکه در یکی، دو سفر داخلی یا خارجی همراهشان باشید، حرف‌های خلج را تأیید می‌کنید. لازم نیست راه دوری بروید، اگر یک ناهار در همین ورزشگاه انقلاب مهمان رستوان آکادمی کمیته ملی المپیک، جایی که برای ورزش و ورزشکاران تعریف شده، باشید می‌بینید که غذای این رستوران هم با غذای دیگر رستوران‌های شهر فرقی ندارد، غذا به همان اندازه چرب است و نوشیدنی‌هایی هم که تعارف می‌کنند، همان نوشابه و دلستری است که همه می‌خورند. سؤال این است که برای فدراسیون‌ها، کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش تغذیه ورزشکاران اهمیتی دارد؟ محمود عبداللهی، مدیر روابط عمومی کمیته ملی المپیک به همشهری می‌گوید:‌ «خود فدراسیون‌ها هستند که با رستوران قرارداد می‌بندند. رستوران هم چند منو دارد. فدراسیون‌ها بخواهند تغییراتی را هم در منو می‌دهند.» 
برای فدراسیون‌ها تغذیه ورزشکاران مهم است؟ پرس‌وجوی همشهری برای پیدا کردن متخصص تغذیه ورزشی به نتیجه‌ای نرسید. در بیشتر تیم‌ها مربیان هستند که با تجربه‌خودشان غذای روزانه ورزشکاران را هم تنظیم می‌کنند. حتی در تیم ملی والیبال که در این سال‌ها با حضور در لیگ جهانی و المپیک، خودش را به‌عنوان تیم حرفه‌ای معرفی کرده است، متخصص تغذیه‌ای وجود ندارد. همان آشپزخانه‌ و سرآشپزی که هر روز برای کارمندان فدراسیون والیبال غذا می‌پزد، غذای بازیکنان ملی را هم آماده می‌کند، فقط روزهایی که تیم ملی در اردوست، پروتئین ناهار و شام بیشتر می‌شود و چند تغییرات کوچک دیگر در منوی غذا داده می‌شود، این تغییرات هم بستگی به این دارد که چه‌کسی سرمربی تیم ملی است. در هر دوره‌ای که مربیان تیم ملی عوض می‌شوند، کیفیت غذا هم تغییر می‌کند. بعضی از مربیان حساسیت بیشتری روی غذایی که ورزشکار می‌خورد، دارند وبعضی حساسیت کمتر. مثلا گفته می‌شود سختگیری‌هایی که رائول لوزانو روی غذای تیم داشته خیلی بیشتر از بقیه مربیان دیگر بوده است.
در رشته‌های دیگر و حتی فوتبال هم وضعیت همین است. یا خود مربیان یا پزشکان و مربیان بدنساز، توصیه‌های تغذیه‌ای به ورزشکاران دارند و تقریبا اجباری روی اینکه چه غذایی را بخورند و چه غذایی نخورند، وجود ندارد. در فوتبال با توجه به حرفه‌ای‌تر شدن باشگاه‌ها، تغذیه هم بیشتر از قبل مورد توجه است، بعضی از تیم‌های لیگ برتری از مشاوره متخصصان تغذیه استفاده می‌کنند ولی بیشتری‌ها به تجربه مربیان متکی هستند. در لیگ یک این حساسیت‌ها و توجه‌ها کمتر است. به هر حال در همه تیم‌هایی هم که متخصص تغذیه یا حتی پزشک حضور ندارد، بیشتر توصیه‌ها هم این است یکی، دو روز قبل از بازی چه بخورند و چه نخورند. یا اینکه اگر به شهری می‌روند که در ارتفاع است، چه غذاهایی در رژیم غذایی باشد. غذاهایی هم که سفارش می‌شود حتما خورده شود، تقریبا مشترک است، ماکارونی و پوره سیب‌زمینی در بیشتر منوهای غذایی هست، روز مسابقه هم وعده صبحانه و ناهار یکی می‌شود و همه یک وعده سبک می‌خورند.
   برنامه کی‌روش سکرت بود
مربیان خارجی را در همه زمینه‌ها متفاوت از مربیان داخلی می‌بینیم شاید تصور این باشد که آنها در بحث تغذیه ورزشکاران حرفه‌ای‌تر باشند، ولی آنها هم بیشتر به علم خودشان متکی هستند، نمونه‌اش کارلوس کی‌روش، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران. برنامه غذایی که تیم ملی فوتبال داشته، سکرت بوده است. تنها چیزی که گفته می‌شود این است که کی‌روش وسواس زیادی روی تغذیه بازیکنان داشته است با این حال متخصص تغذیه‌ای کنار تیم نبوده. پرهان خانلری پزشک، علیرضا شهاب فیزیوتراپیست و دیاگو مربی بدنساز تیم زیرنظر کی‌روش برنامه‌ غذایی تیم را تنظیم می‌کردند. گفته می‌شود بازیکنان تیم بیرون از اردوی تیم ملی هم موظف بوده‌اند که این برنامه غذایی را رعایت کنند و در اردوی بعدی باید تست می‌دادند تا مشخص شود دستورات غذایی اجرا شده یا نه. اینکه این برنامه چه بوده و بازیکنان چقدر آن را رعایت می‌کردند، مشخص نیست.

   ورزشکاران خودشان مقصرند
بیشتر بازیکنان حرفه‌ای خودشان بیش از هر کس دیگری به تغذیه و آمادگی بدنی‌شان اهمیت می‌دهند. خسرو خرم که سال‌ها قبل پزشک تیم ملی و پرسپولیس بود، می‌گوید: «بازیکنانی که قبل از حضور در فوتبال زندگی معمولی داشته و بیشتر از قشر ضعیف جامعه هستند، در یک شب قرارداد میلیاردی می‌بندند، همه فکرشان این است که این پول را چطور از باشگاه بگیرند، چه جور خرج کنند و کجا سرمایه‌گذاری کنند. یک ساعت و یک ساعت و نیم تمرین پرفشار انجام می‌دهند، نیرویشان از دست می‌رود به جای اینکه آن را جبران ‌کنند، سوار ماشین‌شان می‌شوند و دنبال این هستند که کجا قلیان بکشند، خوش بگذرانند و وقتشان را تلف کنند. حالا وقتی هم شد غذایی هم می‌خورند.» 
خرم 3 عامل را در مؤثر بودن توصیه‌های تغذیه‌‌ای، تعیین‌کننده می‌داند: «کسی که این توصیه‌ها را می‌کند، تئوری خوانده باشد و عملگرا باشد. بلد باشد این تئوری را پیاده کند و اینکه بازیکنان به او اعتماد داشته باشند و به حرف‌هایش گوش بدهند.» با این حال او تأکید می‌کند خواست خود بازیکنان از هر چیزی مهم‌تر است:‌ «در یکی از اردوهای تیم ملی فوتبال به بازیکنان گفتم که ناهار نوشابه نخورند. موقع ناهار گوشه‌ای ایستاده بودم که آنها من را نمی‌دیدند. 2 بازیکن، به گارسون پول دادند که برایشان نوشابه ببرد. چند تا نی را به هم وصل کرده بودند و نوشابه را هم زیر میز گذاشته بودند تا بتوانند نوشابه بخورند. بقیه هم که به اتاق‌هایشان برگشتند از کافی‌شاپ نوشابه سفارش دادند. بعد از یک مدت با صحبت‌هایی که کردیم فقط 20-15 درصدشان نوشابه نمی‌خوردند.»‌
اما چرا خود ورزشکاران اهمیتی به تغذیه یا حتی آمادگی ورزشی‌شان نمی‌دهند؟ خرم پول را دلیل این اتفاق می‌داند و ورزشکاران ایرانی را با اروپایی‌ها مقایسه می‌کند: «در هر شغل دیگری، باید 15-10 سال کار کنی تا بتوانی ارتقا بگیری، اما در فوتبال در یک سال می‌توانی ستاره بشوی. در اروپا تلاش می‌کنند که 60-50 درصد عملکردشان را بالا ببرند تا یک بازیکن معمولی بتواند دستمزدی که بازیکنان رده بالا دارند بگیرد، برای آنها پرکردن این فاصله مهم است اما در بین بازیکنان ایرانی این انگیزه برای پیشرفت وجود ندارد. در اروپا نه‌تنها خود بازیکن بلکه برای خانواده هم مهم است که بچه‌هایشان را از نظر جسمانی برای حرفه‌ای شدن آماده کنند و از این نظر روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کنند.» 


   برنامه غذایی که باید رعایت شود
علی بخشی که از کارشناسان تربیت بدنی است، با کلاس‌های تغذیه‌ای که رفته حالا در بعضی از تیم‌ها مثل تیم ملی هندبال نقش متخصص تغذیه را دارد. او چند نکته را تأکید می‌کند که باید ورزشکاران آن را رعایت کنند:
  ورزشکاران می‌توانند از غذاهایی که مردم عادی می‌خورند، بخورند اما نمی‌توانند مثل همه غذا بخورند. مثلا ورزشکار نمی‌تواند فست‌فود بخورد. چربی و نمک این نوع غذاها بالاست و ممکن است عواقب بدی داشته باشد. ورزشکاری اگر شب فست‌فود بخورد، سنگین می‌شود و نمی‌تواند بخوابد.
   نوشابه برای هیچ‌کسی خوب نیست. میزان قند خون را بالا می‌برد و اجازه نمی‌دهد کلسیم جذب شود. وقتی غذای سنگین خورده می‌شود، گردش خون روی دستگاه گوارش متمرکز می‌شود، همین موضوع بدن را شل می‌کند و نمی‌تواند تحرک لازم را داشته باشد.
   برای ورزشکار مهم است که چی، ‌چقدر و کی غذا بخورد. وعده صبحانه خیلی مهم است و وعده اصلی است. اگر تمرین ساعت 11صبح است، نیم ساعت قبل تمرین باید کربوهیدرات پیچیده خورده شود. سیب، خرما و موز به مقدار کم می‌توانند مناسب باشند. اگر شدت تمرینات بالا باشد می‌شود قهوه یا کافئین هم خورد. نوشیدنی‌هایی هم برای حین تمرین باید درنظر گرفت؛ نوشیدنی با 4 تا 7درصد کربوهیدرات و یک لیتر آب، یک قاشق مرباخوری شکر، یک دوم قاشق نمک و آبلیمو می‌شود این نوشیدنی را درست کرد. نخستین چیزی هم که بعد از تمرین باید خورد یک غذای شیرین است، غذایی با شاخص قند ساده بالا که سریع جذب بدن شود. شکلات، عسل با قندی با کیفیت بالا مناسب است. 20دقیقه بعد از تمرین هم باید کربوهیدرات و پروتئین خورده شود. اکثرا ماکارونی را با سفیده تخم مرغ یا جوجه می‌خورند.
   وعده‌های ناهار و شام هم که در جای خودشان هستند. مهم این است که ورزشکار در طول روز 6-5 وعده غذایی داشته باشد. هیچ کدام حجیم نباشد. آبگوشت و فست‌ فود نباید خورد. معده ورزشکار نباید حجیم و سنگین شود. مثلا نباید در یک وعده غذایی چند پرس غذا خورد.
   ورزشکاری که مسابقه دارد یا باید وزن کم کند، باید وعده غذایی سبک‌تر بخورد. 
   شام ساعت 6 و 7 خورده شود. تا صبح بدن پروتئین کم می‌آورد و برای اینکه از عضلات استفاده نکند، قبل خواب حتما شیر استفاده شود. در طول روز از میوه‌ها هم استفاده شود.
   خیلی وقت‌ها ورزشکاران مدام حالشان بد است. همه غذاها را با هم قاطی می‌کنند. شیرکاکائو، بستنی، ‌تخمه و... را در فاصله کم با هم خورده. بین وعده‌های غذایی فاصله بیفتد تا معده فرصت استراحت داشته باشد.
   ورزشکاری هم که در یک تورنمنت طولانی‌مدت شرکت می‌کند نمی‌تواند انرژی از دست رفته‌اش را با کالری جبران کند و نیاز است که حتما از مکمل استفاده کند.
   کیک و آبمیوه گزینه مناسبی نیست. قبل از مسابقه می‌شود میوه‌هایی مثل سیب، ‌موز، خرما یا آجیل بدون نمک خورد. بدن خوراکی با کیفیت می‌خواهد. با خوردن نوشابه، کیک و آبمیوه کارایی بدن نصف می‌شود. ویفر با کیفیت یا ساقه طلایی هم برای بالا رفتن قند خون می‌شود استفاده کرد.
   روز مسابقه خوردن ماکارونی توصیه می‌شود، اما بعضی از جاها ماکارونی چرب می‌دهند که اصلا درست نیست. اگر ماکارونی در دسترس نیست برنج یا سیب‌زمینی تنوری و آب‌پز هم می‌شود خورد.

این خبر را به اشتراک بگذارید