• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 28 دی 1396
کد مطلب : 4504
+
-

جسارت جوان‌ترها

سیامک احصایی

گفت وگو
جسارت جوان‌ترها

وصال بناری: بازیگر و طراح صحنه و لباس است. او فارغ‌التحصیل نقاشی از دانشگاه کلیولند اوهایو آمریکا است. احصایی فعالیت سینمایی را با طراحی صحنه و لباس فیلم «شمن» (۱۳۷۴) به کارگردانی عباس بابویهی آغاز کرد. او اینک با نمایش  «آکواریوم» مجوز ورود به جشنواره سی و ششم تئاتر فجر را دریافت کرده است.

درباره جشنواره چه نکته خاصی دارید؟

پرسشی است بسیار کلی ‌که ساعت‌ها بحث می‌طلبد‌ اما سعی می‌کنم نگاه مثبتی به جشنواره و ماحصل آن داشته باشم. البته پیش از برگزاری جشنواره نمی‌توان نظری خاص در ارتباط با آن ارائه کرد، زیرا نمی‌دانیم قرار است چه ببینیم یا چه اتفاقی را شاهد باشیم. باید اتفاق بیفتد تا بدانم و بتوانم در ارتباط با آن بگویم. در نتیجه گفتن در ارتباط با آثار به نمایش در آمده، شیوه برگزاری و چه و چه و چه، منوط به برگزاری جشنواره است.

درهر حال این جشنواره شعار ویژه خود را دارد. جشنواره‌ای که داعیه گفت‌و‌گو دارد و باید دید به راستی این گفت‌و‌گو در کجا و چگونه صورت می‌پذیرد یا چه تبادل نظری در آن صورت خواهد گرفت. این موضوع مهمی است که گذر زمان، دیدن جشنواره و برگزاری آن، می‌تواند آن را تعیین کند. با تمام این احوال حسم این است که وجود جشنواره برای مقاطع مختلف همه رشته‌های هنری این مرز و بوم، یک الزام است و در ارتباط با برگزاری هر جشنواره باید پیش‌داوری‌ها را کنار بگذاریم و فرصت دهیم تا جشنواره، برنامه‌های خود را به انجام برساند.

اجرای «آکواریوم» تفاوت خاصی در جشنواره خواهد داشت؟

آکواریوم حدود یک‌ماه روی صحنه به اجرا گذاشته شد. مخاطب‌ها کار را دیده‌اند و منتقدان نیز نقدهای خود را نوشته‌اند. به شکل معمول، برای اثری که می‌سازم، یک زیرنویس یا توضیح واضحات درنظر نمی‌گیرم؛ چراکه معتقدم هرچه را که گفتنی است باید در خود اثر گفت. برای جشنواره نیز‌‌ همان کاری را که برای مخاطب به اجرا گذاشته‌ایم، روی صحنه خواهیم برد، بدون هیچ تغییری در قصه، نوع روایت، صحنه و بازی‌ها. خوشحال می‌شوم مخاطب‌ها کار را ببینند و نظر‌های‌شان را منعکس کنند تا من نیز با بررسی نظرهای مختلف به این اجماع برسم که نقاط قوت و ضعف کار، در چه بخش‌هایی بوده است.

این اسامی برای شما چه معنایی دارند: مهدی هاشمی و گلاب آدینه، محمد رحمانیان، محمد چرمشیر، پری صابری، هما روستا و حمید سمندریان، محمود استادمحمد و بهرام بیضایی؟

این معمولا جزو کارهایی است که انجامش نمی‌دهم یعنی نظری درباره کسی نمی‌دهم؛ چراکه در اتفاقات، پیش آمد‌ها ‌ یا انتخابات شخصی دیگران، نمی‌توانم دخیل باشم. من حسرت قصه‌ها را نمی‌خورم؛ چراکه برایم قصه به این صورت است که برای مثال آقای سمندریان تا بودند، محترم بودند، کار‌های‌شان را به خوبی انجام داده و شاگردهای بسیاری تربیت کردند و آنچه تولید کردند در نهایت زیبایی بود و آن را برای نسل‌های بعد گذاشتند. بنابراین قصه اینگونه نیست که ایشان نیستند.‌ای کاش‌ وقت خود را صرف این موضوع کنیم که هنوز جوان‌هایی وجود دارند که- نه با توانایی علمی استادان گذشته اما با جسارت و پیگیری خاص خود- مشغول به‌کار هستند و با دیدن‌شان می‌توان شادمان شد. آنها در آینده می‌توانند جای استادانی را که نیستند به سهم خود پرکرده و مسیر هنر را طی کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید