• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 11 آذر 1397
کد مطلب : 39381
+
-

پیاده‌روهای تهران و ایران، از نظر معماری و شهرسازی چطور ارزیابی می‌شوند؟

در نکوهش اهمیت از دست‌رفته پیاده‌روی

گپ‌وگفت با وحید آریان، دکترای شهرسازی و مدرس دانشگاه

در نکوهش اهمیت از دست‌رفته پیاده‌روی

عیسی محمدی

پیاده‌روها جزو بخش‌های مهم زندگی فیزیکال شهری محسوب می‌شوند.  اما آیا پیاده‌روهای تهران و دیگر شهرهای ایران، چنین امکانی دارند؟ آیا معماری و چیدمان و نحوه ساخت آنها، ما را به چنین هدف‌هایی می‌رساند؟ در این مورد، نظرات وحید آریان خواندنی است. آریان، دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه، آرشیتکت و طراح شهر است. نگاه او به مقوله پیاده‌روها، در قالب تک‌نگاری‌هایی پیش ‌روی شماست.

همه فایده‌های پیاده‌محوری

جنبش‌های نوینی در حوزه حمل‌ونقل شهری با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده ایجاد شده است که هدفش، کاهش تسلط خودروها بر شهر است. این جنبش ها را با عنوان سیاست‌های پیاده‌‌محوری و پیاده‌راه‌سازی می‌شناسیم. با توجه به تغییرات پیش آمده در شهرهای جدید، البته تغییر آنی سبک جابه‌جایی به الگوهای پیاده‌محور خیلی مشکل شده است. باید نگاه فرایندی به آن داشته باشیم و طی این مسیر، منافع و فواید این ایده را بررسی کنیم؛ ازجمله کاهش بار ترافیکی سواره، کاهش آلودگی، افزایش ایمنی و راحتی عابران پیاده، بهبود اقتصادی، سرزندگی بافت‌های شهری و در نتیجه افزایش کیفیت محیط و رضایت شهروندان.

اینکه پیاده‌راه نیست

اینکه صرفا سر و ته خیابانی را ببندیم و ورود سواره‌ها را ممنوع کنیم، الزاما به مفهوم موفقیت چنین ایده‌ای نیست. در این مسیر موانعی وجود دارد که باید رفع شود. یکی از مهم‌ترین موانع، امنیت است. پیاده‌راه‌ها ممکن است حاوی پیام‌های ناامنی برای پیاده‌ها باشند. وقتی شما در مسیری که سواره هم می‌تواند عبور کند، نور خودرویی را از دوردست می‌بینید، خیالتان راحت‌تر است تا وقتی‌که فقط پیاده‌ها حق رفت‌وآمد دارند و اگر مشکل امنیتی برایتان پیش بیاید، امکان کمک‌خواهی‌تان کم خواهد بود. از دیگر موانعی که باعث شکست پروژه پیاده‌سازی می‌شود، فعالیت کم پیاده‌ها به‌دلیل کمبود زیرساخت‌های لازم، محدودیت در مسیرهای جایگزین اتومبیل، مشکلات جابه‌جایی کالاها و... است.

توجه به مبلمان شهری

در بحث معماری پیاده‌روها، باید بیشتر تمرکزمان روی مبلمان شهری باشد؛ چرا که عناصری که پیاده‌روها را تشکیل می‌دهد، همین مبلمان شهری است. در پیاده‌روهای استاندارد اروپا، از نقطه ابتدایی تا انتهایی پیاده‌روها، یک مسیر مشخص و تدوین شده و از پیش اندیشیده‌شده‌ای وجود دارد. حتی افراد نابینا و کم‌بینا هم راحت می‌توانند تردد کنند. اما در پیاده‌روهای تهران و ایران، این مسیر یا توسط موانع یا شیب‌ها و ارتفاع‌ها  و یا چهارراه‌ها و خیابان‌ها قطع می‌شود و یکپارچگی‌اش را از دست می‌دهد. از نقطه نظر معماری، مبلمان شهری را به 3 قسمت تقسیم می‌کنیم؛ اول به لحاظ معماری است که باید شامل عناصر گذران اوقات فراغت باشد؛ مانند نیمکت، سکو، سایه‌بان، فواره، وسایل بازی کودکان و... . دوم به لحاظ عناصر زیستی- بهداشتی؛ شامل سطل زباله، گلدان و گل‌جای، شبکه حصار دور درخت‌ها و...  و سوم عناصر اطلاع‌رسانی؛ مانند انواع تابلوهای کسبه، تابلوهای ایستگاه اتوبوس و تاکسی و علائم راهنمایی و رانندگی و شبیه آن. وجه اشتراک این سه، در یک الگوی طراحانه از پیش تعیین‌شده برای پیاده‌روها می‌تواند باشد.

از چهارباغ تا ولیعصر

در چهارباغ اصفهان، قرار بوده چنین اتفاقی بیفتد ولی فرسنگ‌ها با این استاندارد و معماری اصولی فاصله دارد. پیاده‌ها دچار سختی استفاده از این پیاده‌رو و پیاده‌راه می‌شوند و در نتیجه از پیاده‌روهای اطراف استفاده می‌کنند. در شهر تهران نیز از حیث معماری، خیابان ولیعصر و پیاده‌روهای آن را می‌توان مثال زد. البته این پیاده‌روها هم یکپارچگی ندارند. ما در بحث طراحی شهری، موضوع کاربردهای اولیه و ثانویه را داریم. در کاربردهای اولیه، شما مثلاً از مترو به سمت کتابخانه می‌روید چون وقتی از خانه خارج شدید، هدف شما رسیدن به کتابخانه یا یک مرکز خرید و یا... بوده است؛ پس این کارکردها اولیه محسوب می‌شوند. طی این مسیر،  اگر شما امکانی برای استفاده‌های دیگر هم داشته باشید، موضوع کاربردهای ثانویه مطرح می‌شود. مثلاً اگر شما برای رسیدن از مترو به کتابخانه، از یک بوستان هم عبور کنید، برایتان جاذبه خواهد داشت. یا از یک بازارچه محلی و یا... . البته این مسیر، نباید بیش از 500متر باشد وگرنه جاذبه‌های خودش را از دست خواهد داد. نکته مهم‌تر بعدی آن است که بیش از آنکه نوع معماری پیاده‌روها جذابیت ایجاد کند، این، نوع کاربردها و کاربری‌های آن است که ایجاد جاذبه می‌کند. پیاده‌روهای خیابان ولیعصر به ظاهر خوب هستند، اما همگنی لازم را ندارند. در مسیرهایی شدت پیاده‌روی زیاد و در جاهای دیگر کم است. مثلاً مسیر پیاده‌روی پارک‌وی تا تجریش، ظاهراً مسیر جذابی است اما از پارک‌وی تا باغ‌فردوس، شدت پیاده‌روی کم و بعد از آن شدت پیاده‌روی زیاد است.

فضای ایستا، فضای حرکت و فضای حائل

در یک تقسیم‌بندی دیگر، معماری پیاده‌روها شامل 3 قسمت فضای ایستا، فضای حرکت و فضای حائل یا جداکننده می‌شود. در فضای ایستا، میز و صندلی‌های کافه‌ها و رستوران‌های سیار و سر باز و جگرکی‌ها و... قرار دارد. کف‌سازی و معماری و خطوط عمودی و افقی استفاده شده در این فضاها، باید القاکننده حس ایستایی باشد. در فضای حرکت، خطوط افقی و نیز متریال و نوع معماری خاص، القاکننده حرکت خواهد بود. نوع نورپردازی در شب نیز می‌تواند مناسب این فضا باشد. در قسمت حائل یا جداکننده نیز بخش پیاده و سواره از هم جدا می‌شوند؛ به‌وسیله تجهیزاتی خاص و پوشش گیاهی و نیمکت و درختان و نورپردازی و امثال آن.

دوری از اغتشاش بصری

موضوع بعدی، فضای بیرونی مغازه‌ها و ساختمان‌های مشرف به پیاده‌روهاست. طبق قانون هر جایی که در تیررس نگاه شهروندان باشد، فضای عمومی خواهد بود. متأسفانه در این زمینه، از یک اغتشاش بصری رنج می‌بریم و اغتشاش بصری هم مقدمه اغتشاش رفتاری است. طبق نظریه پنجره شکسته، اگر جداره بیرونی دیوارها و فضای بیرونی مغازه‌ها و ساختمان‌های مشرف به پیاده‌رو از نظم و هماهنگی و رنگارنگی متناسب و منظمی تبعیت کند، القاکننده این است که نگهدارنده‌ای داشته و رفتار شهروندان رسمی‌تر و جدی‌تر خواهد بود. چرا معتادان برای مصرف مواد به ساختمان‌های مخروبه پناه می‌برند؟ چون به واسطه اغتشاش بصری ناشی از آنها و پنجره‌های‌شکسته و در و دیوار کثیف، می‌دانند که کسی نیست که از آنها نگهداری کند؛ پس متروکه‌اند. چرا معتادان و کارتن‌خواب‌ها به جاهای تمیز نمی‌روند؟ پس حتما باید فضا و جداره بیرونی مغازه‌ها و ساختمان‌ها مدیریت شود که القاکننده اغتشاش بصری نباشد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید