• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 9 مهر 1397
کد مطلب : 32339
+
-

روح سرگردان سرخ

روح سرگردان سرخ

رابطه محسن مسلمان و باشگاه ذوب‌آهن خیلی زودتر از حد انتظار خراب شد. در حقیقت از زمانی که این بازیکن توسط پرسپولیسی‌ها کنار گذاشته شد و به اجبار سر از اصفهان درآورد، خیلی‌ها حدس زدند که او نمی‌تواند موفقیت‌های چند سال اخیرش را تکرار کند. با وجود این حتی منفی‌نگرترین هواداران فوتبال هم عمری طولانی‌تر از 8‌هفته را برای حضور مسلمان در ذوب متصور بودند. به هر حال محسن که نیمی از مسابقات این فصل تیمش را از دست داده،بعد از قرار نگرفتن در لیست 18نفره برای بازی با نفت آبادان وسایلش را جمع کرد و به تهران برگشت. روز شنبه هم مدیرعامل و سرمربی ذوب‌آهن مصاحبه‌های تندی علیه او انجام دادند که می‌تواند به منزله نزدیک شدن دو طرف به قطع همکاری باشد. لب کلام ذوبی‌ها این است که مسلمان هنوز در حال و هوای پرسپولیس نفس می‌کشد و نتوانسته برای بازی در ذوب‌آهن تمرکز کافی داشته باشد. این مشکل اما فقط مختص مسلمان نیست و بسیاری از دیگر بازیکنان جدا شده از پرسپولیس در این سال‌ها هم به نوعی با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند. عجیب اینکه بعضی از این بازیکنان تا زمانی که پیراهن پرسپولیس را به تن دارند قدر این شرایط را نمی‌دانند و اصول حرفه‌ای و اخلاقی را رعایت نمی‌کنند، اما وقتی این موقعیت را از دست دادند مدام ابراز دلتنگی می‌کنند یا برای باز پس‌‎گیری‌اش به آب و آتش می‌زنند.
  پیام صادقیان: مصداق بارز یک یاغی پشیمان است. او خیلی زود در پرسپولیس جا افتاد و به ستون این تیم تبدیل شد،اما حاشیه‌های پرشمارش باعث شد کمتر از 2فصل در پرسپولیس حضور داشته باشد و به یکی از نخستین بازیکنان تصفیه شده توسط برانکو تبدیل شود. در 3 سال گذشته صادقیان شاید 300 بار از سرخ‌ها فرصتی برای بازگشت خواسته اما این موقعیت را به او نداده‌اند و بعید است که به این زودی‌ها هم در اختیارش قرار بگیرد.

  محمد نوری: کاپیتان پرسپولیس بود اما به زعم خودش در اشتباه‌ترین تصمیم عمرش ابتدای لیگ پانزدهم به لیگ قطر پیوست و پیراهن پرسپولیس را از دست داد. او پایان همان فصل و پس از آن چندین بار در مقاطع مختلف خواهان فرصتی برای بازگشت به پرسپولیس شد اما این بخت را به او نداده‌اند و حالا هم دیگر سن و سالش برای چنین رجعتی مناسب به‌نظر نمی‌رسد.

  محمد عباس‌زاده: پدیده سرخ‌ها در لیگ سیزدهم، خیلی زود در ظواهر شهرت غرق شد و ناباورانه از پرسپولیس کنار رفت. او در همه این سال‌ها به دفعات واسطه‌هایی نزد برانکو فرستاده تا در موردش تجدید نظر کند، اما این اتفاق رخ نداده است. عباس‌زاده که مهم‌ترین هدفش از ادامه فوتبال را بازگشت به پرسپولیس توصیف کرده، در سایپا هم در تمام مسابقات با مچ‌بند قرمز به میدان می‌رفت.

  رامین رضاییان: نماد یک سیکل معیوب است. هر‌بار که به پرسپولیس آمده با رفتارهاش همه را آزار داده و هر بار از پرسپولیس رفته، ابراز دلتنگی کرده است. نیازی به گفتن نیست که او چقدر دوست دارد دوباره به جمع قرمزها برگردد. برخی بر این باورند که تعلل فعلی رضاییان در انتخاب تیم و پاسخ منفی او به پیشنهاد نجومی تراکتورسازی هم به‌دلیل اندک امیدش برای بازگشت به پرسپولیس است.

  رضا حقیقی: حیف است اسم او در این فهرست نباشد. تا زمانی که در پرسپولیس توپ می‌زد، هر روز به‌خاطر عدم‌وصول مطالباتش غرولند می‌کرد و از پیشنهادهای اوکراینی‌اش سخن می‌گفت، اما از وقتی رفت، هر 8 ساعت یک‌بار مصاحبه کرد و خواهان بازگشت به جمع قرمزها شد. او شاید رکورددار ابراز پشیمانی در تاریخ معاصر فوتبال ایران باشد اما گاهی ندامت سود چندانی ندارد.

  محسن بنگر: سن و سالش بالا رفته بود و کارایی لازم را نداشت. به همین دلیل با بازگشت جلال حسینی به پرسپولیس، او از جمع سرخپوشان جدا شد اما هیچ‌وقت نتوانست این تیم را فراموش کند؛ آنقدر که در بازی رودررو با پرسپولیس، از سوی هواداران تراکتورسازی به خیانت متهم شد. بنگر بعدها در رفتاری عجیب یکی از مسابقات پرسپولیس را از جایگاه 36ورزشگاه آزادی بین تیفوسی‌های سرخ تماشا کرد!

  جلال حسینی: خود جلال هم در این فهرست می‌گنجد؛ بازیکنی که ابتدای لیگ چهاردهم دست علی دایی را لای پوست گردو گذاشت و به لیگ قطر رفت. او البته خیلی زود پشیمان شد،اما با غضب و بی‌توجهی برانکو، برای بازگشت به پرسپولیس یک سال پشت خط ماند.

این خبر را به اشتراک بگذارید