4 آسیب در کمین دانشآموزان
مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش در گفتو گو با همشهری خشونت، خودکشی، مصرف مواد و دخانیات و مباحث مربوط به انحرافات اخلاقی را بهترتیب اصلیترین آسیبهای اجتماعی در مدارس میداند
فهیمه طباطبایی/خبرنگار
خبرهای مربوط بهخودکشی دانشآموزان و پخش فیلم برخی از آسیبهای اجتماعی در مدارس در رسانهها و شبکههای اجتماعی، انتشار عکس از نوجوانانی که موادمخدر و مشروبات الکلی مصرف میکنند، ترند شدن آزار جنسی گروهی از دانشآموزان توسط مربی مدرسه معروف در تهران، ازدواج زودهنگام کودکان در نقاط روستایی و دهها آسیب اجتماعی دیگر در این دو گروه سنی بالاخره باعث شد آموزش و پرورش سپر انکار و مقاومت چندین ساله خود در این حوزه را به زمین بیندازد و بعد از 4دهه بپذیرد که باید این آسیبها را ببیند و برای آن فکری کند؛ معضلاتی که روزبهروز ابعاد جدیدتری پیدا میکنند و سلامت روان کودکان و نوجوانان که آیندهسازان کشور هستند را در معرض خطر جدی قرار دادهاند.
انتقاد برخی از کارشناسان به آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی فراوان است. آنها میگویند که رشد بخشی از کودکان و نوجوانان بدون هدف امروز، نتیجه کمکاریها و اهمال برنامهریزان تربیتی و آموزشی و عقب ماندن آنها از موج تغییرات در جامعه است و در مقابل مسئولان وزارت آموزش و پرورش معتقدند که آنها تنها بخشی از پازل تربیت کودکان و نوجوانان کشور را در اختیار دارند و خانوادهها و نهادهای انتظامی و فرهنگی دیگر هم باید وارد عمل شوند. در اینباره با نادر منصور کیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
خروجی دهه 70و 80 مدارس نشان میدهد که میزان آسیبها در قشر کودک و نوجوان نهتنها کاهش پیدا نکرده بلکه در همه زمینهها رشد قابلتوجهی داشته است. خودکشی، اعتیاد، رابطه جنسی، خشونت، پرخاشگری و... همه رو به افزایش است و واکنش آموزش و پرورش بهعنوان مهمترین و بزرگترین دستگاه تربیتی فقط سکوت و انکار است. چرا مدیران آموزشوپرورش نمیخواهند واقعیتها را بالاخره بپذیرند و فکری کنند؟
تا یک زمانی این نگاه وجود داشت و آموزش و پرورش خیلی مستقیم به این موضوعات وارد نمیشد اما در طول 3-2 سال اخیر ما درخصوص بحثهایی مانند اعتیاد، خود مراقبتی، استرس و خشونت وارد شدیم و در قالب کارگاههای آموزشی، نشریه، شبکه تعاملی، درسنامه، جشنوارهها و مسابقات بهدنبال ایجاد مهارت در دانشآموزان هستیم و امروز به زعم تمام دستگاهها، وزارت آموزش و پرورش یکی از دستگاههای پیشرو در مبارزه با آسیبهای اجتماعی است و این براساس مستنداتی که گفتم قابل پیگیری است.
اما منتقدان آموزش و پرورش با اشاره به آمارهای قدیمی که از سوی دفتر شما درخصوص آسیبهای اجتماعی مختلف مانند اعتیاد یا خودکشی منتشر میشود، میگویند که این وزارتخانه نهتنها به رصد آسیبها در بین دانشآموزان علاقهمند نیست بلکه انگیزهای برای شناسایی ریشهها و حل آنها نیز ندارد.
نه اصلا اینطور نیست، گفتم که ما نه آسیبها را انکار میکنیم نه در قبالشان سکوت اختیار میکنیم. آمارها هم تغییر پیدا کرده و ما آنها را به دقت رصد کرده و برایشان برنامه داریم.
پس چرا طرحهایی که نام بردید و میلیونها تومان هزینه صرف آن شده، خروجی مناسبی ندارد؟
این سؤال را بارها از ما میپرسند که چرا با وجود این همه برنامه و فعالیت وضع اینگونه است؟ این سؤال چند پاسخ دارد؛ دلیل اول این است که نرخ پوشش این برنامهها پایین است و باید افزایش پیدا کند تا مطمئن شویم هیچ فردی در مدرسه بدون آموزش نمیماند، دوم اینکه ما نهادهای رقیب زیاد داریم. بگذارید صادق باشیم سبک زندگی، بهداشت روان، مشکلات متعدد خانوادهها، وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور، رسانههای نوپدید و...همه در این فرایند مؤثر هستند؛ مثلا شبکههای اجتماعی فیلمی را در حد 2 دقیقه منتشر میکنند که تأثیر آن از دهها ساعت کلاس ما بیشتر است و باید اعتراف کرد که رقیب قویتر عمل میکند.
خب چرا آموزشوپرورش خودش را به روز نمیکند و به پای رقیب نمیرساند؛ مثلا همین فیلمی که میگویید را چرا شما نمیسازید و در برنامههایتان جذابیت ایجاد نمیکنید؟
حرف ما تنها توانایی و ظرفیت نهادهای رقیب نیست. ما میگوییم که بهداشت روان، سبک زندگی و وضعیت خانواده تغییر کرده و خوب نیست و با آنچه ما در مدرسه ارائه میدهیم، مغایرند. ولی به هر حال کارهایی را با همکاری ستاد مبارزه با موادمخدر و چند دستگاه دیگر در حوزه شبکههای اجتماعی شروع کردیم -مثلا شبکه تعاملی سینا که راهاندازی شد- در همین راستاست.
آمارهایی که در حوزه آسیبهای اجتماعی در بین کودکان و نوجوانان منتشر میشود، همه قدیمی است؛ مثلا در مورد اعتیاد دانشآموزی، آمار 30هزار دانشآموز معتاد را در کشور داریم که تازه آن را هم ستاد مبارزه با موادمخدر در سال 87ارائه، داد نه آموزش و پرورش. با چه ابزارها و روشهایی آسیبهای اجتماعی در مدارس را رصد میکنید؟ مثلا چطور میفهمید که آمار اعتیاد در بین دانشآموزان چقدر افزایش یا کاهش پیدا کرده یا آمار خودکشی الان چه وضعیتی دارد؟
ما در بررسی وضعیت خطرپذیری دانشآموزان و آسیبهای اجتماعی رایج اولا یک سامانه پایش داریم که همه مدارس به این سامانه دسترسی دارند و آنجا فرمهایی هست که مسئولان مدارس باید آن را تکمیل کنند. این دادهها بهصورت کاملا نرم افزاری جمعآوری میشود و مدیران و مسئولان مدارس در سراسر کشور از آن استفاده میکنند. روش دیگر رصد ما، فوریت در آسیبهای اجتماعی دانشآموزان است که کاملا میدانی است. در این روش مواردی که نیاز به درمان دارند به سرعت معرفی میشوند و آمارشان مستمرا جمعآوری و تحلیل میشود و این هم یک راه برای شناسایی خطرپذیری دانشآموزان است.
اما از این دو طرح جامعتر « نظام مراقبت اجتماعی دانشآموزان» یا نماد است که در آن یک سامانه جامع نرمافزاری طراحی شده که یکی از پیشرفتهترین شیوههای ثبت داده و غربالگری است. در این سامانه دادهها 3 دسته هستند؛ یک دسته از آنها دادههای پایه هستند و پرسشنامههای استانداردی برای آن طراحی شده که معلمان، والدین و خود دانشآموزان در مقطع متوسطه آن را پاسخ میدهند. شیوه دوم نشانهگان محور است که معلمان باید به محض مشاهده این نشانهگان در دانشآموز آن را در سامانه ثبت کنند که این دادهها توسط نرمافزار تحلیل و ثبت میشود. شیوه سوم پنجره فوریتهای اجتماعی است که در آن چک لیستی ارائه شده که معلم و سایر مسئولان مدرسه پس از مشاهده موارد حاد در دانشآموز، آن را وارد سامانه کرده و اقدامات فوری برای او آغاز میشود. ما بهدنبال این هستیم که نماد را جایگزین همه ابزارهای موجود کنیم.
اما این طرح که آزمایشیاست و ملاک خوبی برای برآورد آسیبهای اجتماعی محسوب نمیشود.
بله، هماکنون این طرح در 516مدرسه به شکل آزمایشی اجرا میشود ولی برای سال تحصیلی جدید برنامه داریم که سایر طرحهای خود را در سامانه نماد تلفیق کنیم تا تمام مدارس کشور وارد سامانه شوند.
با توجه به سامانههای مختلفی که در طول این سالها در اختیار دارید و پایشهای مختلفی که بهوسیله آن انجام دادهاید، بگویید که خطرناکترین آسیب اجتماعی در بین دانشآموزان چیست؟
گزارشهای ما نشان میدهد که خشونت، خودکشی، مصرف مواد و دخانیات و مباحث مربوط به انحرافات اخلاقی بهترتیب در رده اول آسیبهای اجتماعی قرار دارند. البته خشونت دامنه گستردهای دارد؛ از پرخاشگری و برخوردهای کلامی گرفته تا دعواهای بین فردی و قلدری که در همه مقاطع مختلف تحصیلی زیاد اتفاق میافتد و ریشه در بهداشت روان، سبک زندگی و رسانههای نوپدید دارد؛ مثلا یکی از عوامل خشونت استرس و اضطراب بالا بین کودکان و نوجوانان ماست یا متغیرهای جمعیتی مانند فقر، بیکاری، بزهکاری در اینباره مؤثر است.
خشونت البته در 2 سال اخیر آمار ثابتی داشته اما خودکشی بالا رفته و نشان میدهد که باید آن را جدی گرفت؛ بهطور مثال خودکشی نوجوانان نشان میدهد که تابآوری کودکان و نوجوانان ما پایین است و مهارت لازم را برای روبهرو شدن با بحرانها نیاموختهاند یا خودکشی در برابر نمرات پایین که بین دانشآموزان بسیار زیاد شده است. متأسفانه باید بگویم هماکنون دامنه خودکشی به سنین پایین و به مرز هشدار رسیده است.
درباره اعتیاد هم انجمنهای فعال اجتماعی میگویند که در وضعیت هشدار قرار داریم و سن ابتلا به موادمخدر به زیر 13سال رسیده است.
اینکه میزان استفاده از موادمخدر و دخانیات در دانشآموزان افزایش پیدا کرده، درست است اما بهمعنای اعتیاد نیست. ما در آمارهای اعتیاد کل اختلال در مصرف موادمخدر را درنظر میگیریم که مراحل مختلفی از یکبار مصرف تا اعتیاد کامل دارد، بنابراین اگر دامنه اختلال را از مصرف داروی ریتالین و ترامادول، سپس داروهای انرژیزا و قرصهای آرامبخش و بعد از آن مصرف قرصهای پان و در نهایت موادمخدر مانند تریاک، هروئین و مواد صنعتی بگیریم بله، آمار کودکان و نوجوانان بالای 130هزار نفر است ولی کسانی که معتاد هستند و نیاز به درمان دارند کمتر از 10هزار نفر میشوند.
ولی الان خیلی کم به این شیوهنامه عمل میشود و دانشآموزان معتاد را اخراج میکنند.
به هر حال دستورالعمل و شیوهنامههای ما این است و ممکن است تخلفات موردی هم صورت بگیرد ولی در کل مدیران مدارس مانع از تحصیل این دانشآموزان نمیشوند.
کدام استانها در رده اول آسیبهای اجتماعی قرار دارند؟
اینکه فکر کنیم مثلا خودکشی در چند استان خاص بیشتر است، بله ممکن است در چند استان مثل ایلام بیشتر باشد اما درباره سایر آسیبهای اجتماعی الان الگوی خاصی نداریم و هماکنون یک سیمای مشابهی از این آسیبها در بیشتر کودکان و نوجوانان داریم و نمیتوان گفت که مثلا اعتیاد در یک استان بیشتر است یا انحرافات اخلاقی در فلان استان بالاتر است. اینطور نیست و وضعیت تقریبا مشابه است.
پس چطور تشخیص میدهید که در هر استان تمرکزتان را روی حل چه آسیبی قرار دهید؟
مدیران استانها به سامانه دسترسی دارند و براساس تحلیل آمارها، بهطور ویژه برای دانشآموز، مدرسه و حتی منطقه تصمیم میگیرند و برنامهریزی میکنند.
آیا این اطلاعات فردی باعث پروندهسازی برای دانشآموزان نمیشود؟ مثلا کسی که انحرافات اخلاقی، رابطه جنسی، اعتیاد و... داشته؟
خیر! سطح دسترسی مدیران متفاوت است اما به هر حال ناگزیریم که مثلا مورد خودکشی را با مشخصات کامل ثبت و تا بهبود کامل آن را همراهی کنیم؛ این دادهها در اختیار هیچ پایگاهی قرار نمیگیرد و ما بارها راجع به ملاحظات اخلاقی این طرح صحبت کردهایم. اطمینان میدهم که هیچ استفادهای غیراز درمان و مددکاری از این سامانه صورت نمیگیرد و حتی راجع به این فکر میکنیم که در بازه زمانی معینی این دادههای فردی از بین بروند.
معمولا طرحهایی ازایندست بهدلیل آماده نبودن زیرساختها و اعتبارات لازم محکوم به شکست میشوند بهخصوص در آموزش و پرورش که همواره دچار کمبود بودجه است؛ دولت چه میزان اعتبار برای این طرح درنظر گرفته است؟
دولت امسال در لایحه بودجه کل کشور مبلغ 27میلیارد تومان برای کمک به اجرای طرح نماد سرمایهگذاری کرده و قرار است کمکهای شورای اجتماعی وزارت کشور هم ادامه پیدا میکند. سرانه نماد در هر مدرسه باید 90میلیون باشد اما چون توانایی تأمین اعتبار نداشتیم آن را به 15میلیون کاهش دادهایم.
پس با این اوصاف امکان زمینخوردن طرح وجود دارد؟
امیدواریم اینطور نباشد و بتوانیم آن را با جدیت دنبال کنیم.