به نام شهر
6 روستای حاشیهای در شرایطی به کلانشهر تبریز پیوستند که بضاعت شهر نشینی نداشتند
مریم سرخوش /خبرنگار
سال 82 بود که زمزمه الحاق 9 روستای نزدیک به کلانشهر تبریز شنیده شد. پس از طرح این موضوع، شورای روستاها منحل شد، اما این طرح طی 10 سال تنها یک طرح کاغذی روی میز بود و ساکنان این مناطق نه روستایی بودند و نه شهری. خدمات روستایی قطع شد و خدمات شهری هم ارائه نمیشد تا اینکه سال 92 در نهایت 6 روستای خلجان، کرکج، کجاآباد، آناخاتون، فتحآباد و الوارعلیا رسما قبای شهر را به دوش انداختند و تحت نظارت شهرداریهای تبریز قرار گرفتند. هر چند از آن سال هم تغییر چندانی در این مناطق ایجاد نشد و روستاها با حذف نشدن کد روستا همچنان در بلاتکلیفی به سر میبردند. در نهایت خرداد امسال وزارت کشور با الحاق این 6 روستا موافقت و کد روستاییشان را حذف کرد؛ اتفاقی که مردم این مناطق را به بهرهمندی از خدمات شهری امیدوارتر کرد.
درآمد روستا کفاف نمیدهد
یکی از ساکنان روستای خلجان از بیم و امیدهای الحاق این روستا در میان اهالی میگوید. از خدماتی که رضایت اهالی را در پی داشته است و از جرائمی که مشمول مردم روستا شده در حالی که از هیچ کدام از آنها خبر نداشتهاند.
محمد اعتماد میگوید: «در سالهای گذشته اطلاعرسانی درباره قواعد ساختوساز و کسب پروانه ساخت در روستاها صورت نگرفت. مردم برای بسیاری از ساختوسازهایشان پروانه نگرفتند و حالا با الحاق روستا به شهر همه مشمول جرائم ماده 100، عقبنشینی نکردن و نداشتن پارکینگ شدهاند.»
وی با بیان اینکه ارگانهای دولتی خدماترسانی به روستا را قطع کردهاند، میافزاید: «به عنوان مثال بنیاد مسکن تا پیش از این با کمک اداره ثبت استان، املاک بدون سند را با هزینهای کم سنددار میکرد، اما دیگر این خدمات را هم به ما نمیدهند. همچنین وامهای کمبهره روستایی هم قطع شده است. هزینه وصل انشعاب آب، برق، گاز و تلفن هم مانند سایر مناطق شهر از ما گرفته میشود که با توجه به درآمد کمتر اهالی روستا غیرمنطقی است.»
اما اتفاق خوبی هم در این روستا رخ داده است؛ راه دسترسی به روستا تا قبل از این طرح، تکبانده بود و روشنایی نداشت. حوادث رانندگی یکی از مهمترین مشکلاتی بود که مردم این منطقه با آن مواجه بودند. شهرداری منطقه 7 این راه را 2 بانده کرده است. هر چند روشنایی هنوز تامین نشده.
روستای خلجان در جنوب غرب تبریز اکنون یکی از محلههای منطقه 7 شهرداری است. اسماعیل حقپرست، از اهالی این منطقه که از این اتفاق اظهار رضایت میکند، میگوید: «در خلجان قبرستانی داریم که مربوط به دوره ایلخانی است و 800 سال قدمت دارد. برج کبوترخانه، غار قدیمی، 40 قنات و حمام قدیمی به تنهایی برای ثبت تاریخی این منطقه از شهر تبریز کافی است. مردم نگران بیتوجهی به این ظرفیتهای تاریخی هستند.» وی میافزاید: «در میان همه خدماتی که دریافت کردهایم و همه خدماتی که از دست دادهایم مردم از طرح الحاق راضی هستند مشروط به اینکه هویت تاریخی روستای ما حفظ شود.»
رضایت آناخاتونیها
از فرودگاه شهید مدنی سوار تاکسی میشوم. خودش سر صحبت را باز میکند. در میان حرفهایش اسم آناخاتون را به زبان میآورد. آناخاتون جزو همان 6 روستایی است که مصوبه الحاق به شهر تبریز را دریافت کردند. محمدرضا صلاحی حرفهایش را با گلایه از مسئولان قبلی شروع میکند و میگوید: «اگر عکسهای سال 74 آناخاتون را با عکسهای سالهای 80 به بعد کنار هم قرار دهید، متوجه خسارتی میشوید که آب آلوده به درختان و باغهای منطقه زد. محصولاتی که میکاشتیم، ثمر نداشت و اسید، شیرابهها آنها را از بین میبرد. ابتدا قرار بود با توجه به شکایت اهالی روستا غرامتی به اهالی پرداخت شود، اما پس از روی کار آمدن شوراها و ملحق شدن آناخاتون به شهر قرار شد که خدمات عامالمنفعه از جمله ساخت خانه بهداشت، مدرسه و آسفالتریزی انجام شود.»
این راننده تاکسی میافزاید: «یکی از مشکلاتی که در این سالها با آن مواجه بودیم، افزایش جمعیت منطقه است. در گذشته جمعیت آناخاتون حدود هزار نفر بود، اما در این سالها به 6 هزار نفر رسید و این مساله موجب شد در نبود بسیاری از خدمات از جمله آب و برق و گاز، مشکلات زیادی برای اهالی ایجاد شود. هیچ انشعاب جدیدی به روستا نمیآمد و برای برقرسانی به یک خانه جدید از برق خانههای قدیمی استفاده میکردند. این مشکلات بعد از الحاق منطقه به شهرداری منطقه 6 تبریز، تا حدودی رفع و خدماتی از جمله آسفالتریزی، لولهکشی با ظرفیت آبرسانی برای 7 هزار نفر، انشعابهای برق و گاز به روستا واگذار شد.»
این راننده تاکسی تاکید میکند: «صددرصد مردم روستا از الحاق آناخاتون به تبریز راضی هستند. هر چند جرائم ماده 100 مشکلاتی برای اهالی روستا ایجاد کرد، اما با تعامل دوطرفه با شهرداری توانستیم بخشی از جرائم را به صورت نقد و بخش دیگر را به صورت اقساط پرداخت کنیم.» وی البته نبود فضای آموزشی کافی، فضای سبز و مسجد را از مشکلات منطقه میداند که هنوز حل نشده است.
کسی برای سکونت به اینجا نمیآید
در جنوب غرب تبریز در محدوده شهرداری منطقه 7 هم یکی دیگر از روستاهای ملحق شده به شهر قرار دارد. منطقهای که قبلا به کجاآباد معروف بود و امروز کجوار خوانده میشود؛ روستایی تاریخی جنب پالایشگاه و پتروشیمی. حسین کاظمینژاد و هدایت دهقانی از ساکنان این منطقه هستند که درباره شهرنشینی روستاییان صحبت میکنند. آنها معتقدند چیزی از شهرنشینی در اینجا دیده نمیشود. نه مشکلی حل و نه معضلی اضافه شده است. کاظمینژاد میگوید: «10 سال شرایط همین است و تقریبا هیچ تغییر خاصی به وجود نیامده. تنها هوای اینجا به دلیل فعالیت پتروشیمی و پالایشگاه بسیار آلوده است. مسئولان منکر این مساله هستند، اما اگر واقعا از تکتک مردم سوال کنید همین جواب را میشنوید.»
دهقانی هم کم و بیش متوجه ماجرا شده است، اما نمیتواند به زبان فارسی از مشکلات بگوید. صحبتهایش درباره حرفهای ضد و نقیض مسئولان برای رفع شدن مشکلات آلایندگی این 2 واحد صنعتی است. او تاکید میکند: «حتی اگر به شهر هم ملحق شده باشیم، تغییری را احساس نکردهایم. کسی برای سکونت به اینجا نمیآید و هر کسی هم شرایط بهتری داشته باشد، کوله بارش را میبندد و میرود.»
اکثر ساکنان کجوار در کارگاههای صنعتی مشغول تولید لوازم خانگی و صنعتی از جمله اجاق گاز، بخاری گازی، کولر آبی، یخچالفریزر و کابینت فلزی هستند. بیش از ۳۰۰ واحد در این منطقه وجود دارد. به گفته یکی دیگر از ساکنان، این محله در گذشته باغها و مزارع فراوانی را در خود جای داده بود که منبع درآمد ساکنان محسوب میشد، اما به دلیل صنعتی شدن کجوار و فعالیت کارخانههای تولیدی و صنعتی شهر تبریز در این منطقه و آلودگی هوا، اکثر این باغها و مزارع کشاورزی از بین رفتهاند.
حسین دهقانی به مشکلات مردم این منطقه هم اشاره میکند و میافزاید: «غیر از مردم و جوانان کجوار، روزانه 8 هزار کارگر در کارگاههای این منطقه مشغول به کار بودند، اما با الحاق کجوار به شهر تبریز بسیاری از این واحدها مشمول جرائمی شدند که شهرداری برای آنها در نظر گرفته است. این مساله موجب شده است بسیاری از آنها نیمهفعال یا حتی تعطیل شوند. تعیین این جرائم در حالی صورت میگیرد که شهرداری این منطقه را با مناطق بالای شهر تبریز همسان در نظر میگیرد و این مساله مشکلات مالی بسیاری را به وجود آورده است.» دهقان که خودش دانشجوی ارشد مکانیک است، ادامه میدهد: «مردم منطقه امیدوار به بهبود شرایط هستند، اما اگر مشکلات ادامه پیدا کند، جمعیت ما از این هم کمتر میشود. تا چند سال پیش بیش از 11 هزار نفر در کجوار زندگی میکردند، اما اکنون آمار ما کمی بیشتر از 7 هزار نفر است و همان هم در سراشیبی کاهش قرار دارد.»
یک جدولکشی و دیگر هیچ
علی خطایی، کارگر کاشیکار ساکن فتحآباد، یکی دیگر از اهالی روستای الحاقی به تبریز است. تا میشنود خبرنگارم درددل کارگرانهاش سرباز میکند. چند دقیقهای از مشکلات اقتصادی و سختی زندگی میگوید. از بیرونقی کار و گرانیهای که امان کارگران را بریده است. خودش زاده همان روستاست و سالهاست با بسیاری از اقوامش در آنجا زندگی میکند. توضیح میدهد: «فتحآباد بر اساس طرح الحاق اکنون زیر نظر شهرداری منطقه 2 تبریز است که تنها اقدام به جمعآوری زبالههای منطقه میکند. البته جدولکشی هم انجام شده، اما خبری از اجرای طرحهای دیگر نیست.»
خطایی بیان میکند: «عقبنشینی ساختمانها و صدور مجوز برای ساختوساز مهمترین مشکل مردم این منطقه است. البته افرادی که وضع مالی خوبی دارند پولی به شهرداری پرداخت میکنند و جواز ساختوساز میگیرند، اما آنهایی که پولی در بساط ندارند، کاری نمیتوانند بکنند.»
این شهروند تبریزی به گرانی زمینهای این منطقه هم اشاره میکند و میافزاید: «هرچند زمینهای ما گران شده است، اما خرید و فروشی وجود ندارد که این پول دست مردم را بگیرد. از سوی دیگر کسی هم نمیتواند ساختوساز انجام دهد و تقریبا هیچ سودی نصیب مردم نشده است.» فتحآباد در 6کیلومتری بازار تبریز، نزدیک ائل گلی تبریز قرار دارد؛ جایی که مناطق آپارتمانیاش بالای شهر محسوب میشوند و خانههای قدیمیاش حاشیه شهر را تشکیل دادهاند.
شهر و روستای کرکج فرقی ندارد
بابک شاهی از اهالی روستای ملحق شده کرکج است که نظری مشابه دیگران دارد. کرکج به منطقه 5 پیوسته است. این روستا پیش از ملحق شدن به شهر و حتی در حال حاضر هم از مناطق مرفهنشین تبریز محسوب میشود و اهالی آن صاحب املاک زیادی هستند. شاهی با بیان اینکه اجرای این طرح تاثیری در شرایط اهالی روستا نداشته است، عنوان میکند: «نه زمانی که روستایی بودیم و نه حالا که کرکج جزو مناطق شهر شده است، تغییر خاصی وجود نداشته. این منطقه جزو حاشیه تبریز نیست و به دلیل فاصله نزدیک به شهر امکانات خوبی داشته است، اما نه در گذشته بودجهای داشتیم که به چشم بیاید و نه حالا که جزو مناطق شهری تبریز هستیم.»
این شهروند کرکجی درباره افزایش جمعیت در این منطقه پس از الحاق به شهر تبریز هم توضیح میدهد: «جمعیت نسبت به گذشته بیشتر شده است. یکی از دلایل آن هم صنعتی بودن منطقه است. مهاجران زیادی از شهرستانهای ورزقان، اهر، مشکینشهر و پارسآباد در اینجا ساکن شدهاند و 90 درصد اهالی شغل دارند. در این منطقه آدم بیکار کمتر پیدا میشود.»
هر چند دیدگاههای متفاوتی درباره اجرای این طرح وجود دارد، اما برخی کارشناسان معتقدند الحاق روستاها به شهر و مهاجرتهایی که در دل خود انواع و اقسام فرهنگهای متفاوت را جای داده، زنگ خطری برای از بین رفتن فرهنگ اصیل روستاست.
یک میلیارد تومان برای هر منطقه
گلایه اهالی 6 روستای ملحقشده به تبریز در حالی مطرح میشود که بعد از حذف کد روستایی خلجان، کرکج، کجاآباد، آناخاتون، فتحآباد و الوار علیا، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای پنجم تبریز گفته بود: «طبق مصوبه وزارت کشور حضور دهیاریها در این مناطق غیرقانونی است و محلههای نامبرده باید تحت نظر شهرداری تبریز اداره شوند. نه تنها بودجه امسال بلکه سال گذشته هم برای این مناطق بودجه قابل ملاحظهای تعیین شده بود، ارقام بودجه نسبت به اعتبار دهیاریها بسیار زیاد است.»
فریدون باباییاقدم اظهار کرده بود: «به صورت میانگین برای هر یک از مناطق الحاقی به تبریز مبلغ یک میلیارد تومان در نظر گرفته شده است و در کنار آن خدمات شهری هم در اختیار این مناطق قرار میگیرد تا عقبماندگیهای گذشته جبران شود.»