عبور از روزهای سخت
اعتماد مردم به یکدیگر، اعتماد مردم به مسئولان و اعتماد مسئولان به مردم، یعنی سرمایه اجتماعی. قانون را محترم شمردن و رعایت قانون توسط همه آحاد ملت و بهویژه مقامات عالیرتبه کشور، یعنی سرمایه اجتماعی. همراهی و مشارکت خردورزانه و مستمر مردم در فعالیتهای سازنده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، یعنی سرمایه اجتماعی.
ملاطفت و همدلی طیفهای سیاسی کشور نسبت به یکدیگر، ایجاد انگیزه بین جوانان برای ساختن کشور، ایجاد بسترهای لازم و تشویق مردم به شادی و نشاط، کنار گذاشتن منیتها و دورریختن حسادتها، گشودن گره ازکاربندگان خدا و احترام به حقوق دیگران و پاس داشتن منزلت انسانها و رعایت حرمت بزرگترها، یعنی سرمایه اجتماعی.
هر قدر سرمایه اجتماعی ما بیشتر باشد، سوخت موتور جامعه ما در همه عرصهها برای زندگی بهتر، بیشتر و تهدیدات و آسیبها کمتر خواهد شد و رفتار افراد جامعه کمتنشتر، آرامتر، امنتر، کمهزینهتر و عقلانیتر میشود.
وقتی افراد جامعه به هم اعتماد داشته باشند، راحتتر با هم تعامل برقرار میکنند و آسانتر با هم ارتباط میگیرند و بیشتر نسبت به هم شفقت میورزند و از ایجاد استرس و تنش برای یکدیگر دوری میکنند.
وقتی احترام به قانون در جامعه جدی باشد و همه در برابر اعمال قانون یکسان پاسخگو باشند، دیگر کسی نگران امنیت خود در عرصههای گوناگون نخواهد بود. در چنین اوضاعی اقشار مختلف مردم برای فعالیت درکشور به یک شبکه ملی مردمی تبدیل میشوند. نظیر این ادعا را دستکم در ابتدای پیروزی انقلاب دقیقا درحجم وسیعی تجربه کردهایم. گرچه امروز بر اثر فشارهای سیاسی، اقتصادی و روانی و مدیریت ناکارآمد و آلوده به فساد سیستماتیک خیلی بیصبر شدهایم، شتاب زده عمل میکنیم و ناامیدیم، خیلی نگران آینده و اتفاقات نادیده آن هستیم، خیلی نسبت به هم بیاعتمادیم، خیلی برای هم استرس میسازیم، خیلی حق یکدیگر را پایمال میکنیم، خیلی دروغ به هم میگوییم، خیلی زیر پای یکدیگر را میکشیم و... درصورتیکه ما همان ملت دهه پنجاه و شصتیم! اگر این ملت قبلا توانسته است از چنین سرمایه عظیم اجتماعی برخوردار باشد، بیشک اکنون هم میتواند این سرمایه اجتماعی را بازتولید کند و روزهای سخت پیشرو را، به خوبی مدیریت کند و با سربلندی به آیندهای روشن بیندیشد و یکبار دیگر فعل خواستن را درقول و عمل جاری کند.