تهران، خانه پدری
اهالی یک روستا درکردستان با همت خود یک واحد آپارتمان بهعنوان همراهسرای بیمار در پایتخت خریده اند
راحله عبدالحسینی-روزنامهنگار
سفر همیشه هم دوستداشتنی نیست؛ آن هم وقتی کولهبار مختصری برمیداری و به قصد رفتن به دکتر و درمان راهی شهر دیگری میشوی. اگر این شهر، پایتخت همیشه شلوغ باشد و محلی هم برای استراحت و شب ماندن نداشته باشی، رنج بیماری بیحساب و کتاب بیشتر میشود. این تجربه ناخوشایند بسیاری از اهالی روستای بلبر است؛ روستایی در اورامانات کردستان. یک ماهی میشود که اهالی روستا با همت جمعی خود یک واحد آپارتمان خریدهاند تا زمانی که هر خانوادهای از روستا برای مداوا راهی تهران شد، سرگردان نباشد و جایی برای اسکان داشته باشد؛ اسمش را «یانه باوان» گذاشتهاند؛ یعنی خانه پدری.
شبهای سرگردانی
«بلبر یک روستای مرزی و کم برخوردار است که بضاعت مردمش به قدری نیست که روزهایی که برای دوا و درمان به تهران میروند، هتل رزرو کنند.» این را دهیار روستای بلبر به همشهری میگوید. محتسم آزغ از تجربه اهالی روستا هم برایمان تعریف میکند و میگوید: «یکی از اهالی 2هفته را در خیابان و پارک گذراند. دیگری هم مجبور بود شب تا صبح روی صندلی حیاط بیمارستان بنشیند.» موضوع مرارتهای بیمارانی که تجربه سفر برای درمان به تهران را داشتند در انجمن محلی روستا مطرح و ایدههای مختلفی مطرح میشود. آزغ میگوید: «برخی میگفتند کمک هزینهای برای درمان یا کمک هزینهای برای رزرو هتل یا مسافرخانه برای این افراد جمعآوری کنیم، اما ایدهای ماندگار رأی بیشتری آورد و نتیجه آن خرید یک واحد آپارتمان شد.»
6دنگ به نام مردم روستا
اهالی روستای بلبر آستین همت بالا زدند و با مشارکت خود توانستند خانهای بخرند. دهیار روستا درباره این خانه میگوید: «یک واحد نوساز به مبلغ 4میلیارد و 200میلیون تومان در محله دامپزشکی تهران خریدیم. این خانه یک خوابه و 63مترمربع است.» از آنجا که این خانه با مشارکت همه اهالی خریداری شده به نام 7نفر از معتمدان روستا که عضو هیأت مدیره انجمن محلی روستا هستند، سند زده شده است. محتسم آزغ تأکید میکند: «این خانه برای نسلهای بعدی هم میماند تا وقتی برای درمان به تهران میرویم، اسیر خیابانها و پارکها نباشیم.» اهالی روستا این روزها به فکر تجهیز یانه باوان با لوازم و مایحتاج ضروری هستند. آزغ میگوید: «اولویت حضور در یانه باوان با اهالی بلبر است، اما در این خانه به روی اهالی روستاهای اطراف هم باز است.» سابقه همت اهالی برای نیکوکاری به یانه باوان محدود نمیشود. بهگفته دهیار روستا، ایجاد جادهای آسفالته از روستا تا ییلاق به طول 17کیلومتر در سال1390، خرید یک آمبولانس برای روستا در سال1395 و تکمیل پروژه آبرسانی پایدار به روستا در سال1396 با همکاری نهادهای مربوطه در کارنامه اهالی روستا خوش میدرخشد.
یانه باوان
این واحد آپارتمانی در واقع همراهسرای رایگان بیمارانی است که از روستای بلبر به تهران میآیند؛ اما آنان به یک اسم محلی صدایش میکنند: «یانه باوان». دهیار روستا در توضیح این کلمه کردی که تمام معنای این خانه را در بردارد، میگوید: «یانه به زبان کردی بهمعنای خانه و باوان، هم بهمعنای جگرگوشه و هم بهمعنای پدر است. از آنجا که این واحد قرار است سرپناه اهالی و پایان سردرگمیهایشان در تهران بزرگ باشد، اسمش را گذاشتیم «یانه باوان» یعنی جایی که مثل خانه پدری پذیرای ماست.»