• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 9 شهریور 1402
کد مطلب : 201715
+
-

تنهایی انسان در عصر هوش مصنوعی

گفت‌وگو با کارگردان نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند»

گفت‌وگو
تنهایی انسان در عصر هوش مصنوعی

شقایق عرفی‌نژاد-روزنامه‌نگار

«کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند» نمایشی است درباره تنهایی انسان مدرن در زمانه هوش مصنوعی؛ زمانی که با کمک فضای مجازی ارتباط آسان‌تر شده، اما انسان بیشتر از هر وقتی احساس تنهایی می‌کند. نمایش، داستان جوانی است که برای متحول کردن زندگی‌اش، به شرکتی مراجعه می‌کند که مدعی است با استفاده از هوش مصنوعی این کار را انجام می‌دهد. مجید شکری، نویسنده و کارگردان این نمایش است که در سالن سایه تئاترشهر این روزها در حال اجراست. شکری که علاوه بر کارگردانی، در این کار بازی هم می‌کند، می‌گوید از ارتباطی که تماشاگران با نمایش بدون دکور او برقرار کرده‌اند، شگفت‌زده است:

از متن و ایده کار بگویید. چطور شکل گرفت؟
این متن را با این دیدگاه شروع کردیم که کار جمع و جوری باشد درباره موضوعی که این روزها بسیار درباره آن صحبت می‌شود. احساس کردیم در دنیای مدرن تکنولوژی‌زده که انسان‌ها روزبه‌روز بیشتر از احساسات خالی می‌شوند و چیزهای دیگری فضای ذهنی و درونی آنها را پر می‌کند، چنین نمایشی خالی از لطف نیست.
در فضای مجازی و تبلیغاتی و در مورد زندگی انسان قطعی‌نگری وجود دارد. یعنی بدون اینکه شخص مهم باشد، نگاه کاسبکارانه‌ای به‌وجود آمده و برای همین جدا کردن سره از ناسره خیلی سخت شده است. در روند تبلیغات، فردیت مهم نیست. برای سرمایه‌داران مراجعه کننده و مشتری به‌عنوان یک موجود ارزشمند نیست. او فقط به فروش و جذب بیشتر مشتری اهمیت می‌دهند. در فضای مجازی هم آدم‌های زیادی هستند که دنبال‌کنندگان زیادی دارند، اما محتوایی که ارائه می‌دهند برایشان مهم نیست، برای مخاطب هم ارزش قائل نیستند. فقط تعداد بیشتر دنبال‌کنندگان برایشان اهمیت دارد. با توجه به این موضوع‌ها، ما در این نمایش شرایطی را فرض کردیم که شخصی با دیدن یک آگهی به شرکتی مراجعه می‌کند که ادعا دارد می‌تواند با استفاده از هوش مصنوعی او را متحول کند.
روالی که در این شرکت طی می‌شود تا این اتفاق بیفتد، بستر خوبی برای پرداختن به همین موضوعات انسانی بود؛ به اینکه چقدر در این دنیا تنهاییم و از هم دور شده‌ایم. حتی در خانواده و حلقه دوستان هم این اتفاق افتاده است. زمانی مفاهیمی ‌مثل دوستی و رفاقت معنا داشت. ولی الان این لفظ‌ها مکرر استفاده می‌شوند و دیگر بی‌اعتبار شده‌اند. به جایی می‌رسیم که با اینکه با خیلی‌ها در ارتباط هستیم، اما کسی را نداریم که بتوانیم واقعا با او صحبت کنیم.
 
کار در فضای خالی از دکور اجرا می‌شود. چرا اینطور انتخاب کردید؟
یک دلیل دارم که نمی‌گویم. ولی دلیل اصلی‌تر این است که هرچه ارائه می‌کردیم، به ذهن مخاطب جهت می‌دادیم. یعنی مخاطب فقط آن را می‌دید و اگر ما نمی‌توانستیم آن را طوری که شایسته است، ارائه دهیم کار ضربه می‌خورد. ما بضاعت مالی محدودی داشتیم و اجرای آنچه ایده‌آل بود، شرایط مالی ویژه‌ای می‌خواست. برای همین سعی کردیم هرچه را بین ما و مخاطب فاصله ایجاد می‌کند، حذف کنیم. علاوه بر این می‌خواستم نشان دهم زوائد کار باید به کمک کار بیایند و نباید از حاشیه به متن راه پیدا کنند. اینکه یک دکور پرطمطراق داشته باشیم، ولی محتوایی برای ارائه نداشته باشیم، غلط است. خواستم به‌خودم ثابت کنم اگر محتوای درستی ارائه دهم و برای ارائه‌اش راهکار درستی داشته باشم، اصلا نیازی به بقیه عناصر نیست. هرجایی می‌تواند صحنه باشد و هر کسی می‌تواند مخاطب باشد. این ادعای بزرگی است و نمی‌گویم موفق شده‌ام. فقط خواستم آن را تجربه کنم. خواستم با کیفیت بازی و میزانسن مخاطب را درگیر کنیم و بسیار خوشحالم مخاطبینی که کار ما را دیده‌اند، فراتر از حد انتظار ما شگفت‌زده شده‌اند. ‌ خیلی خوشحال‌کننده بود که بعد از این همه زحمت به این هدف دست پیدا کردیم که جایی که کیفیت خوب وجود دارد، مخاطب با کار درگیر می‌شود. اصلا ماهیت تئاتر همین است.

از ارتباط مخاطب با نمایش گفتید. تعداد این مخاطب تا امروز چطور بوده است؟
ما از نظر تبلیغات داریم ضربه می‌خوریم که این هم به امکانات مالی برمی‌گردد و هزینه زیادی می‌خواهد. اما به هرحال مخاطبینی که راهشان را به این نمایش پیدا کرده‌اند، کم نبوده‌اند. تا الان استقبال خوب بوده و چه از نظر تعداد و چه از نظر ارتباطی که با آن برقرار کرده‌اند، راضی هستیم. ما مخاطبی داشتیم که می‌گفت برای نخستین بار تئاتر دیده‌ام و چقدر آن را دوست دارم. از طرف دیگر بچه‌های حرفه‌ای تئاتر هم کار را دیدند و غافلگیر شدند. این برای ما خیلی جای خوشحالی است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید