
سهم استقلال؟ نگاه!

قرعه نشستن روی نیمکت استقلال زمانی به نام نکونام خورد که باشگاه تلخترین روزهای ممکن را تجربه میکند. وضعیت نابسامان آبیها، سرمربی تیم را بهشدت عصبانی کرده است؛ هر چند که پشت این عصبانیت، ارادهای برای ترک باشگاه وجود ندارد. نکونام در اظهارنظر تازهاش، از رفتار مدیران استقلال گلایه کرده و به این سؤال مهم رسیده است که چرا باشگاهی که پول ندارد، صاحب هم ندارد؟ گلایه نکو به این موضوع برمیگردد که مدیران استقلال حتی وعده جدیدی به بازیکنان تیم ندادهاند و در مورد مسائل مالی، شفافسازی خاصی در اردوی تیم نداشتهاند. با وجود این، جواد نکونام تأکید کرده که به هیچوجه از استقلال نمیرود و برنامهای برای «فرار» از این موقعیت سخت ندارد. نکو هنوز هم با حمایت کامل هوادارها در استقلال مانده اما تقریبا هر روز، یک خبر نگرانکننده از این تیم مخابره میشود. همه گزینههای مهم نقلوانتقالاتی مربی استقلال هم، پر کشیدهاند و به تیمهای دیگری رفتهاند. بدون تردید تماشای امیرحسین حسینزاده با شالگردن تراکتور، آخرین تصویری بود که جواد به آن فکر میکرد؛ تصویری که قطعا موجب عصبانیت بیشتر این مربی شده است.
بیرو و اخباری؛ آخرین نمایشهای حجت
علیرضا بیرانوند، نخستین بازیکن بزرگی بود که به استقلال نکونام لینک شد. این مربی حتی بهصورت تلفنی با همبازی سابقاش در تیم ملی صحبت کرد اما سادهلوحانه بود که تصور کنیم مدیری مثل حجت کریمی، توانایی امضای قرارداد با بیرانوند را دارد. این بیشتر شبیه یک نمایش بود که در نهایت به شکست انجامید و عمر مدیریت حجت کریمی در باشگاه استقلال را هم به پایان رساند. بیرو با یک قرارداد بهتر در پرسپولیس ماند و استقلال که زمان زیادی را صرف این ماجرا کرده بود، در نهایت ناچار شد با سیدحسین حسینی تمدید کند. چرا جز تمدید با حسینی، چاره دیگری پیش روی باشگاه وجود نداشت؟ چون استقلال حتی نتوانسته بود سنگربان سابق تراکتور را جذب کند. محمدرضا اخباری بازیکن آزاد بود و با انتخاب خودش میتوانست به هر تیمی ملحق شود. استقلال اما کورس امضای قرارداد با این گلر را به گلگهر باخت و اخباری تصمیم گرفت فوتبالش را در سیرجان ادامه بدهد.
زوجی که هرگز ساخته نشد
ایده نکونام برای خط دفاعی تیمش هم روشن بود. او عارف آقاسی و سامان فلاح را در قلب دفاع برای استقلال میخواست؛ 2بازیکنی که در فهرست ارائهشده این مربی به باشگاه هم حضور داشتند. بهنظر میرسید هیچکدام از آنها نیز مشکلی با پیوستن به استقلال ندارند. عارف آقاسی اما با یک پیشنهاد بهتر به تراکتور ملحق شد. باشگاه استقلال رقم رضایتنامه سامان فلاح را نیز به پیکان پرداخت نکرد و این بازیکن در نهایت به گلگهر رفت. مدیران استقلال حتی در خرید یک فوتبالیست جوان مثل فلاح از باشگاهی مثل پیکان نیز موفق نبودند.
سعید عزت؛ فقط پیشنهاد بود و بس!
نام سعید عزتاللهی هم چندبار در اطراف باشگاه استقلال شنیده شد اما زور استقلال به خرید او هم نرسید. بهنظر میرسید پیشنهاد استقلال به باشگاه دانمارکی، فقط کار را برای مشتریان دیگر سعید سخت کرد. اصلا محال بود استقلال در چنین شرایطی، بتواند برای پرداخت رضایتنامه و دستمزد سعید عزتاللهی به توافق نهایی دست پیدا کند.
رضا اسدی؛ خروج سریعالسیر
یکی دیگر از بازیکنانی که نکو میخواست و زور باشگاه به خریدش نرسید، رضا اسدی بود. رضا حتی با تراکتور قرارداد هم نداشت و نمیخواست این قرارداد را تمدید کند اما سپاهان برنده مطلق نبرد برای جذب این بازیکن شد. استقلال حتی نتوانست با اسدی مذاکره کند؛ چراکه پیشنهاد سپاهان با فاصله بسیار زیاد پیشنهادی غیرقابل دسترسی بهنظر میرسید. این یک شکست دیگر برای آبیها در این پنجره نقلوانتقالات بود.
قائدی و محبی؛ ازدسترفتگان
استقلال نهتنها موفق به جذب مهرههای مدنظر نکونام نشد، بلکه حتی نتوانست ستارههای قبلی باشگاه را حفظ کند. از بین محبی و قائدی، حتی یک نفر هم در استقلال حفظ نشد تا این باشگاه در پست وینگر با دستهای کاملا خالی به مصاف فصل جدید برود. اگر همین حالا در زمان به عقب برویم و این دو نفر را از تیم ساپینتو حذف کنیم، آن استقلال به یک تیم میانه جدولی تبدیل خواهد شد.
بازیکن خارجی، شوخی میکنید؟
تیمی که حتی نمیتواند از بازار داخلی بازیکن بگیرد، طبعا نباید به خرید ستارههای خارجی امیدوار باشد. از نظر مدیران استقلال، همه بازیکنان «گران» هستند و در چنین شرایطی اگر قرار به انجام خریدهای خارجی باشد، باشگاه قدرت امضای قرارداد با بازیکنانی را دارد که از مهرههای داخلی استقلال نیز معمولیتر هستند. جذب مهرههای خارجی، همیشه یکی از سیاستهای کاری مهم نکونام بوده اما استقلال، اجازه بلندپروازی که هیچ، اجازه پرواز هم به مربیاش نمیدهد!
حسینزاده؛ مشتِ آهنین زنوزی
آخرین ضربه به پیکر استقلال نکونام، امضای قرارداد تراکتور با امیرحسین حسینزاده بود. جواد نکونام از همان نخستین دقایق ورود به باشگاه، اعلام کرد که با این بازیکن مذاکره داشته و او خواهان پیوستن به استقلال است. حسینزاده کاملا راضی شده بود که به استقلال برگردد و دوباره برای این تیم به میدان برود اما علی خطیر، حاضر نشد رقم رضایتنامه او را پرداخت کند. در این شرایط مالی باشگاه استقلال، پرداخت 800هزار یورو برای خرید حسینزاده از شارلروا برای آبیها تقریبا غیرممکن بهنظر میرسید. باشگاه تراکتور اما بدون محدودیت مالی و ظاهرا بدون نگرانی از ماجرای سقف بودجه، این بازیکن را جذب کرد. این رقم سرسامآور در حالی پرداخت شده که امیرحسین در بیشتر هفتههای فصل گذشته یک مهره نیمکتنشین برای شارلروا بوده است. او مجموعا هزار دقیقه در لیگ بلژیک بازی کرده و آماری بهتر از 2گل و 2پاس گل نداشته است. با این حال، پس از جدایی قائدی و محبی، نکو در پست وینگر بهدنبال بازیکن بود و حسینزاده میتوانست این جای خالی را پرکند اما عضلات باشگاه استقلال در نقلوانتقالات، ظاهرا توان بلندکردن هیچ وزنهای را ندارد!
جنگ اعصاب
استقلالیها با فشار و اعتصاب، فرایند جذب بازیکن جدید را برای باشگاه دشوارتر کردند
در شرایطی که برخی بازیکنان استقلال طی روزهای گذشته از عدموصول مطالبات فصل گذشته خود شاکی بودند، این نارضایتی به اعتصاب دستهجمعی انجامید و یک حاشیه جدید برای باشگاه درست کرد. نخستین اعتصاب استقلالیها در نوبت تمرینی بعدازظهر دوشنبه اتفاق افتاد و پس از آن، آبیپوشان در تمرین صبح سهشنبه هم حضور نیافتند. اینکه آیا قهر آنها به جلسه تمرینی بعدازظهر هم کشیده شده یا نه، در زمان تنظیم این مطلب روشن نیست اما هر چه هست این اتفاق نشان داد مشکلات تیم تا چه اندازه عمیق و اساسی است؛ باشگاهی که در آخرین روزهای پنجره تابستانی باید دنبال جبران مافات و جذب بازیکنان جدید باشد، حتی قادر به مهار حواشی گروه فعلی هم نیست. مجموعه اتفاقات حیرتانگیز استقلال در حالی رخ میدهد که مسابقات فصل جدید لیگ برتر از روز دوازدهم مرداد آغاز خواهد شد. به این ترتیب فقط چیزی حدود یک هفته به آغاز بازیها زمان مانده اما اردوگاه آبی در بحرانیترین وضع ممکن به سر میبرد.
اینکه بازیکنان حق و حقوقشان را بخواهند هیچچیز عجیبی نیست. با این حال انتظار میرود آنها درک درستی از شرایط باشگاه داشته باشند. به هر حال در وضعی که امروز پیش آمده، پای اغلب آنها وسط است. قراردادهای گرانقیمتی که با استقلالیها در فصل گذشته بسته شد، باشگاه را بهشدت آزار داد و از منابع مالی تهی کرد. اساسا هراس علی فتحاللهزاده از اعتصاب بازیکنان بود که باعث شد او بعد از فراهم شدن منابع مالی لازم، به جای پرداخت بموقع طلب آندرهآ استراماچونی، آن پول را بهحساب استقلالیها بریزد و در نهایت فاجعه حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا رقم بخورد. بعد از زدن آن ضربه مهلک در میانههای فصل گذشته، حالا بازیکنان استقلال با اعتصاب در پیشفصل، امکان جذب مهرههای جدید را دشوار کردهاند، چرا که مدیران باشگاه ناچارند یکبار دیگر منابع موجود را صرف جلب رضایت آنها کنند و دیگر پولی برای پیشپرداخت به نفرات تازه باقی نمیماند.
توافق در تضاد
وقتی پیشکسوتان استقلال، همدل و همراه نیستند
پیرامون چرایی وضعیت وخیمی که این روزها استقلال گرفتار آن شده، زیاد صحبت میشود. درست یا غلط، به نقش عوامل زیادی اشاره میشود اما یکی از جالبترین آنها مربوط به نقش پیشکسوتان باشگاه است. به هر حال بازیکنان قدیمی پرسپولیس و استقلال بهخاطر جایگاه خاصشان، همیشه محل مراجعه رسانهها و هواداران بودهاند. اما دستکم در سالهای اخیر اینطور بهنظر میرسد که پیشکسوتان پرسپولیس نسبت به همتایان استقلالی خود همدلی و همراهی بیشتری با تیم داشتهاند. شما در اردوگاه سرخها بهندرت مصاحبههای اختلافافکن و مسموم میبینید. این در حالی است که شمار قابل توجهی از پیشکسوتان استقلال رفتار کاملا متفاوتی دارند. از منصوریان گرفته تا شفر و استراماچونی و از محمود فکری تا فرهاد مجیدی، هر کس سرمربی استقلال میشود کلی نیش میخورد. تنها در یک نمونه کافی است نوع اظهارات 2سال پیش منصوریان در مورد فرهاد مجیدی را (بعد از بازی استقلال و نفت آبادان) به یاد بیاورید تا بدانید داریم در مورد چه چیزی حرف میزنیم. بهتازگی هم علیرضا نیکبختواحدی در مصاحبهای به این موضوع اشاره کرده و گفته: «پیشکسوتان استقلال برخلاف پرسپولیس همدل نیستند.» جالب اینجاست که خیلی دیگر از پیشکسوتان آبی هم همین را میگویند اما تلاش عملی برای رفع این نقیصه بهکار نمیبندند. بهعبارت دیگر ظاهرا تنها توافق در این اردوگاه، بر سر تضاد و اختلاف است!