• یکشنبه 2 دی 1403
  • الأحَد 20 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 22
پنج شنبه 4 خرداد 1402
کد مطلب : 192782
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/581ox
+
-

تمدن‌سازی‌ قهوه‌خانه‌ای

حجت‌الاسلام حسین کاظم‌زاده-عضو خانه طلاب جوان

ماجرای شکل‌گیری قهوه‌خانه در ایران، حاکی از روحیه تمدن‌سازی‌ ایرانیان است؛تمدنی همراه با آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی، با عمق و روح اسلام و هنر مخصوص ایرانیان.قهوه‌خانه در ایران براساس یک نیاز مشخص در میان مردم به‌وجود آمد؛نیاز به ارتباط و گفت‌وگوهای جمعی.

محل دورهمی‌های مردم
فرهنگ ایرانی اساسا برون‌گرا و اهل جمع و جماعت است.اصناف مختلف هم برای جلسات عمومی و تجمعات خود نیاز به یک فضای مناسب داشتند و این نیاز را قهوه‌خانه می‌توانست برآورده کند.به همین جهت بود که این نهاد در عصر صفوی به سرعت شکل می‌گیرد و در عصر ناصری هم به اوج خود می‌رسد.قهوه‌خانه محل گعده‌ها و دورهمی‌های مردم با انگیزه‌های مختلف می‌شود.از اخبار محله و شهر و کشور و دنیا در همین قهوه‌خانه‌ها مطلع می‌شدند.
تصمیمات صنفی در این دورهمی‌ها گرفته می‌شد.این نیاز که منجر به شکل‌گیری یک نهاد اجتماعی در ایران می‌شود، به سرعت به هنر و آداب و رسوم ملی مذهبی وارد می شود.

فرهیختگان؛پیشگامان
محور قهوه‌خانه‌ها در ابتدا، فرهیختگان جامعه بودند‌.فرهیخته در فرهنگ گذشته ما به کسی گفته می‌شده که قدرت داشته و  علم و دانش‌اش را امتداد عملی و اجتماعی می‌داده است.مثلا کشاورز فرهیخته بوده چون با شناخت آب و هوا و خاک، دقیق مشخص می‌کرده این خاک، قابلیت کشت چه محصولی را، چندبار در سال دارد و...  یا چوپان فرهیخته بوده زیرا پیچیده‌تر و دقیق‌تر از هر سیستم هواشناسی، از حالت و کیفیت ابرها، وضعیت هوا را اعلام می‌کرده است.
دقت کنید که این یک قدرت فرهنگی و تمدنی است که در تحولات اجتماعی یک ملت به سرعت نهادسازی می‌کند و بالاسر این نهاد یک فرهیخته قرار می‌گیرد و داستان از این به بعد به‌گونه دیگری رقم می‌خورد.

 مرکز چندین هنر
به خاطر این بلوغ فرهنگی، قهوه‌خانه‌ها مرکز چندین هنر می‌شوند.
۱. نقالی:  اجرای داستان‌های اصلی ایرانی توسط یک هنرمند به‌نام نقال. محوراصلی در این هنر، داستان‌های شاهنامه است، ولی مثنوی و داستان‌های کلیله و دمنه و کتاب‌های کهن دیگر هم نقالی می‌شود؛ قصه‌هایی جذاب و برخاسته از فرهنگ ایرانی.
 2. سخنوری:  در شب‌های‌ماه مبارک رمضان و شهادت اهل‌بیت، نقالی جای خود را به سخنوری می داد. سخنوران ، مسلکی خاص نیز برای خویش داشتند و تمام ایشان درویش و سرسپردگان سلسله  خاصی از متصوفه بودند که بین خود آنان به «سلسله عجم» معروف  هستند.
3. نقاشی قهوه‌خانه‌ای: نقاشی قهوه‌خانه‌ای جزو سبک‌های سنتی، آیینی و کهن نقاشی در ایران محسوب می‌شود. 
4. تعزیه‌خوانی: نمایش‌های قهوه‌خانه‌ای در‌ماه محرم، جای خود را به تعزیه‌خوانی می‌داد و فضای قهوه‌خانه‌ها، رنگ و بوی محرم می‌گرفت. 
5.قهوه‌خانه به مثابه یک رسانه: به‌دلیل نبود وسایل ارتباط جمعی مثل تلویزیون و روزنامه و سطح سواد پایین مردم و رواج فرهنگ ایرانی و انزوای فرهنگ غربی، قهوه‌خانه ها نقش یک رسانه قدرتمند و مردمی را داشتند. بسیاری از اخبار محله و کشور و دنیا و تحلیل‌های سیاسی، در قهوه‌خانه‌ها رد و بدل می‌شد.برخی از مجلات سیاسی - اجتماعی خوانده می‌شدند و مورد بحث و بررسی قرار می‌گرفتند.

تغییر ماهیت
اما به‌تدریج و با ظهور پدیده خطرناک غرب‌گرایی در جامعه ایران که دستپخت رژیم وابسته پهلوی بود، ماجرا صورت دیگری پیدا کرد. رویکرد باغبانی (تعبیر مقام معظم رهبری راجع به فرهنگ ایرانی- اسلامی کشور ما) جای خود را به تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی داد. ما که در دوره‌های مختلف و با چشم باز، توانسته بودیم در عین تأکید بر ارزش‌های بومی خود، از مزیت‌های فرهنگ‌های دیگر هم استفاده کنیم، در این مقطع، چشم روی همه سرمایه‌های خود بستیم و مقلد غرب شدیم و‌ ای کاش حداقل تقلید کامل می‌کردیم، صرفا در یک‌سری ظواهر و تشریفات، تلاش بر شبیه‌سازی‌ کردیم. قهوه‌خانه‌ای که روزی نمادی از هنر و رسانه و فرهنگ ایرانی‌ها بود و جامعه‌پردازی مردم ما را به نمایش درمی‌آورد، بی‌خاصیت شد و مشتری‌هایش در یک محیط غیررقابتی و با اجبارهای نرم پهلوی‌ها، به سمت و سوهای دیگر رفتند و بازنده میدان این نهاد اجتماعی ایرانی شد و سرمایه‌ای بی‌بدیل از کف فرهنگ و تمدن ما خارج شد. مطالعه دوران اوج و افول قهوه‌خانه ما را با مولفه‌های قدرت و ضعف حرکت تمدنی ملت ایران آشنا می‌سازد و نقشه ادامه مسیر ما می‌تواند قرار گیرد.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید