• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
سه شنبه 2 خرداد 1402
کد مطلب : 192598
+
-

وای به حال دختری که مشق بلد باشد

وای به حال دختری که مشق بلد باشد

بهاره خسروی

از پیچ کوچه که گذر می‌کردی، آواز خوش بچه‌ها شنیده می‌شد که با لحنی آهنگین مشق ملاباشی را تکرار می‌کردند: «الف» دو زبر «اَن» و دو زیر «اِن» و دو پیش «اُن»؛ «اَن»، «اِن»، «اُن». «ب» یکی به زیر دارد، «پ» سه تا به زیردارد، «ت» دوتا به سر دارد، «ج» یکی تو شکم دارد، «ح» هیچی تو شکم ندارد؛ اینجا یکی از مکتبخانه‌های تهران قدیم است، در روزگاری که خبری از مدارس مدرن امروزی نبود.
پس از نماز صبح، زمانی که آفتاب در کش و قوس بیدارشدن بود، بچه‌ها صبحانه را نصفه و نیمه با یک استکان چای، از ترس دیررسیدن به مکتب و فلک ملاباشی، به سرعت سر می‌کشیدند و کتاب‌های «عم جزء»، «عاق والدین»، «گلستان و بوستان سعدی»، قلمدان و دوات را همراه بقچه با چاشت و تشکچه زیراندازبرمی‌داشتند و راهی مکتبخانه می‌شدند. این مکتبخانه‌ها، ظاهری کاملاً ساده داشتند و فضای آن اغلب با حصیر، نمد یا گلیم‌های فرسوده و کهنه، چند میز کوتاه برای دانش‌آموزان و تشکچه‌هایی از جنس گلیم، گونی و جاجیم بود که هر دانش‌آموز برای خود از خانه می‌آورد. مکتب‌دارهای مرد را آخوند، میرزا، ملا یا ملاباشی و زن‌ها را ملاباجی می‌گفتند.
اما ماجرای علم و تحصیل فرزندان اعیان و اشراف در مکتبخانه متفاوت بود. فرزندان آنها به جای رفتن به مکتبخانه و نشستن در کلاس‌های شلوغ و دغدغه چوب و فلک ملاباشی در خانه می‌نشستند و این ملاباشی بود که با دریافت مبلغی برای آموزش، برای آنها خصوصی تدریس می‌کرد.
البته در آن دوران درس خواندن تنها مختص اولاد ذکور خانواده نبود. دختران هم می‌توانستند براساس قاعده و عرف زمانه با رعایت موازین شرعی، راهی مکتبخانه شوند. آنها هر روز صبح،  «قرآن» می خواندند  و وعده ناهار را در بقچه ویژه مکتبخانه می‌پیچیدند و پس از سر کردن  چادر همراه برادر یا پدر راهی مکتبخانه زنانه و نشستن پای درس ملاباجی می‌شدند. برای جلوگیری از ورود نامحرم اغلب در مکتبخانه دخترانه بسته بود. براساس قانون، دخترها در مکتبخانه، چادر و روبنده را از سر باز می‌کردند و به جای آن چادر نماز سر می‌کردند. هر دختر یک تکه گونی به‌عنوان زیرانداز داشت که روی آن می‌نشست. مهم‌ترین کتاب درسی دخترها، قرآن بود. خیاطی و دوخت و دوز و مطالبی که برای زندگی، مناسب یک دختر باشد، از مهم‌ترین مباحث آموزشی مکتبخانه‌های زنانه بود.
 اما جالب‌ترین بخش ماجرای این آموزش‌ها، مشق نداشتن دختران بود. دخترها تنها اجازه خواندن داشتند اما نوشتن را برای دختر عملی زشت و ناپسند می‌دانستند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید