انقلاب شروع شده و ما باید آن را بسازیم
کلاوس شواب-بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد
انقلاب صنعتی چهارم عامل مجموعهای از تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بوده و خواهد بود که بهتدریج در طول قرن۲۱ چهره خود را با فناوریهایی ازجمله هوشمصنوعی نشان میدهد و نمایان میشود.
بر بستر فناوریهای دیجیتال که رونق گسترده آن ارمغان انقلاب صنعتی سوم یا همان انقلاب دیجیتال است انقلاب صنعتی چهارم بیشتر از هر چیز با همگرایی دیجیتال، پیشرفتهای بیولوژیک و نوآوریهای فیزیکی شکل گرفته است.
مانند انقلاب صنعتی اول که موتورهای بخار آن را رقم زدند و بهدنبال آن انقلابهای صنعتی دوم و سوم؛ در انقلاب صنعتی چهارم هم فناوریهایی مثل هوش مصنوعی، ویرایش ژنتیکی، واقعیت مجازی، رباتیک و چاپ سهبعدی به سرعت در حال تغییر مسیر ساخت انسان، تعاملات و توزیع ارزشهاست.
همانطور که در انقلابهای صنعتی قبل رخ داده، اکنون هم این انقلاب بهصورت کامل تولید صنعتی و افراد را تغییر خواهد داد. خیلی مهم است که از همین حالا بدانیم که انقلاب صنعتی چهارم شامل یک تغییر سیستماتیک در بخشها و ابعاد بسیار گستردهای از زندگی بشر خواهد بود.
تأثیرات مقطعی فناوریهای نوظهور حتی مهمتر از قابلیتهای هیجانانگیز آنهاست. توانایی ما برای ویرایش و تغییر بلوکهای سازنده زندگی اخیرا با روش کمهزینه توالییابی ژنی و تکنیکهایی مانند CRISPR بهطور گسترده بیشتر شده است. هوش مصنوعی فرایندها و مهارتها را در هر صنعتی افزایش میدهد. نور وتکنولوژی در حال برداشتن گامهای بیسابقهای است که چگونه میتوانیم از مغز بهعنوان آخرین مرز زیستشناسی انسان استفاده کنیم و بر آن تأثیر بگذاریم. اتوماسیون پارادایمهای حملونقل و تولید در حال تغییر دادن است. فناوریهایی مانند بلاکچین و مواد هوشمند در حال تعریف مجدد و محو کردن مرز بین دنیای دیجیتال و فیزیکی هستند.
نتیجه همه اینها تحول اجتماعی در مقیاس جهانی است. با تأثیر بر انگیزهها، قوانین و هنجارهای زندگی اقتصادی، نحوه برقراری ارتباط، یادگیری، سرگرمی و ارتباط ما با یکدیگر و حتی درک ما از خودمان بهعنوان انسان تغییر پیدا میکند. علاوهبر این، این احساس که فناوریهای جدید با سرعت فزایندهای در حال توسعه و پیادهسازی هستند،
بر هویتهای انسانی، جوامع و ساختارهای سیاسی تأثیر میگذارد. به همینخاطر، مسئولیتهای ما در قبال یکدیگر، فرصتهای ما برای خودآگاهی و توانایی ما برای تأثیرگذاری مثبت بر جهان، به طرز پیچیدهای وابسته به تعامل ما با فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم است و شکل میگیرد. این انقلاب فقط برای ما اتفاق نمیافتد و ما قربانیان آن نیستیم؛ بلکه ما فرصت و حتی مسئولیت داریم که به آن ساختار و هدف بدهیم.
همانطور که اقتصاددانهای مشهور اریک برینجولفسون و اندرو مکآفی اشاره کردهاند، این انقلاب هم میتواند بهخاطر پتانسیل آن برای اختلال در بازار کار نابرابری بیشتری را به همراه داشته باشد. همانطور که اتوماسیون جایگزین نیروی کار در کل اقتصاد میشود، جایگزینی کارگران توسط ماشینها و روباتها ممکن است شکاف بین بازده سرمایه و بازده نیروی کار را تشدید کند. از سوی دیگر، این امکان نیز وجود دارد که جایگزینی کارگران توسط فناوری، در مجموع منجر به افزایش خالص مشاغل ایمن و با رضایت بالای شغلی شود.
همه انقلابهای صنعتی قبلی تأثیرات مثبت و منفیای بر ذینفعان مختلف داشته است. ملتها ثروتمندتر شدهاند و فناوریها به خروج جوامع از فقر کمک کردهاند. این اما ناتوانی در توزیع عادلانه منافع حاصل شده یا عوامل خارجی بوده که باعث چالشهای جهانی شده است.
با شناخت خطرات، اعم از تهدیدات امنیت سایبری، گسترده شدن اطلاعات نادرست و شبهعلم از مسیر رسانههای دیجیتال، بیکاری بالقوه، یا افزایش نابرابری اجتماعی و درآمدی، میتوانیم گامهایی را برای همسوسازی ارزشهای انسانی مشترک با پیشرفت تکنولوژی خود برداریم و اطمینان حاصل کنیم که انقلاب صنعتی چهارم قبل و بعد از آن از مزایایش برخوردار میشود.
ما نمیتوانیم در این مرحله پیشبینی کنیم که چه سناریویی نتیجه احتمالی این انقلاب جدید خواهد بود. با این حال، من متقاعد شدهام که در آینده، استعداد و نوآوری، بیش از پول و سرمایه، عامل مهم تولید خواهد بود.
با این دگرگونیهای بنیادی که امروزه در حال انجام است، ما این فرصصت را داریم که انقلاب صنعتی چهارم را فعالانه شکل دهیم تا هم فراگیر و هم انسانمحور باشد. این انقلاب چیزی فراتر از فناوری است. فرصتی برای متحد کردن جوامع جهانی، ایجاد اقتصادهای پایدار، انطباق و نوسازی مدلهای حکومتی، کاهش نابرابریهای مادی و اجتماعی و تعهد به رهبری مبتنی بر ارزشها در فناوریهای نوظهور نتیجه احتمالی این انقلاب خواهد بود. بنابراین انقلاب صنعتی چهارم پیشبینی آینده نیست، بلکه فراخوانی برای اقدام است. این چشماندازی برای توسعه، انتشار و حکمرانی فناوریها به روشهایی است که پایهای توانمندتر، مشارکتی و پایدارتر برای توسعه اجتماعی و اقتصادی ایجاد میکند که حول ارزشهای منافع مشترک، کرامت انسانی و مسئولیت بیننسلی بنا شده است. تحقق این چشمانداز چالش اصلی و مسئولیت بزرگ 50سال آینده نسل بشر خواهد بود.