• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
پنج شنبه 13 بهمن 1401
کد مطلب : 184677
+
-

پایتخت عطش

چرا نمایش فیلم‌های خارجی در جشنواره فجر دهه‌های 60 و 70، مهم و تأثیر‌گذار بود

گزارش
پایتخت عطش

ناهید پیشور- روزنامه نگار

صفت بین‌المللی بودن جشنواره فیلم فجر را چقدر می‌توان جدی گرفت؟ در پاسخ به این پرسش معمولاً پای قیاس فجر با فستیوال‌های مهم دنیا به میان می‌آید و از دل این قیاس هم اغلب این نتیجه حاصل می‌شود که فیلم فجر همه اهمیت و ارزشش را مدیون نمایش فیلم‌های مهم سینمای ایران است نه حضور فیلم‌های خارجی؛ جشنواره‌ای که سال‌ها چه در دهه60 و چه در دهه90 صفت بین‌المللی بودن را از پیشانی‌اش زدوده بی‌آنکه آسیبی به آن وارد شود. اینکه بدیهیات حضور فیلم‌های خارجی در جشنواره فجر رعایت نشده یا کمتر رعایت شده و از میانه‌های دهه90 تا همین پارسال تن به جدایی بخش بین‌الملل و برگزاری جشنواره‌ای مستقل در فصل بهار داده بود و تصمیم به بازگشت بخش بین‌الملل و تعطیلی جشنواره جهانی فجر، کمتر با استقبال مواجه شده است همه اینها حکم به داخلی بودن رخدادی می‌دهند که بیشتر قلب تپنده سینمای ایران بوده تا ضیافتی برای حضور بهترین‌های سینمای جهان. می‌شود به این نکته هم اشاره کرد که تجربه تماشای فیلم بر پرده بزرگ سینما برای سینماروها با فیلم ایرانی انس و الفت دیرینه داشته و سال‌هاست که عملا فیلم خارجی در اکران داخلی با اقبال عمومی مواجه نشده و علاقه‌مندان پیگیر سینمای جهان، جایی جز پرده نقره‌ای را برای رسیدن به دلمشغولی‌هایشان دنبال می‌کنند و در عصر دسترسی آسان به هر محصولی که متعلق به آن سوی آب‌هاست کسی منتظر تماشای فیلم خارجی در جشنواره فیلم فجر نیست. همه اینها اما در محدوده بررسی فیلم فجر این سال‌ها معنا می‌دهند و اگر به دهه‌های گذشته رجوع کنیم با تصویری کاملا متفاوت از اقبال مخاطب فجر نسبت به محصولات سینمای جهان مواجه می‌شویم. آنچه موضوع این نوشته است هم دقیقا مرتبط به دورانی است که دست‌کم یک دهه به طول انجامید. برای بازخوانی تاریخ هم باید همه‌‌چیز را از مبدا آغاز کرد و دیروز را نه از منظر امروز که در مناسبات زمانه‌اش بررسی و واکاوی کرد‌. اینکه چرا و چگونه و در چه زمانی نمایش فیلم‌های خارجی در جشنواره فجر اتفاقی مهم و تأثیر‌گذار بود و در شکل دادن سلیقه سینمایی طیفی متنوع و متکثر که هم شامل سینماروها بود و هم سینماگران، به‌صورتی جدی ایفای نقش می‌کرد. اینکه چگونه روزگاری تهران در بهمن‌ماه و موعد برگزاری جشنواره فیلم فجر به پایتخت عطش تبدیل می‌شد و بخش قابل توجهی از شور و اشتیاق دوستداران سینما و جشنواره با تماشای فیلم‌های خارجی برآورده می‌شد.

1
معجزه در تهران


نخستین جشنواره فیلم فجر گرچه برگزیده‌ای در بخش فیلم‌های بلند نداشت ولی برای نخستین و آخرین بار فیلم‌های ایرانی در کنار فیلم‌های خارجی در بخش مسابقه قرار گرفتند و از ۲۱فیلم بخش مسابقه فقط ۵ فیلم ایرانی بودند.
ترکیب فیلم‌های خارجی بخش مسابقه را هم اغلب آثاری از اردوگاه شرق تشکیل می‌دادند؛ از فیلم‌های روسی و چینی تا آثار اروپای شرقی مثل «بالینت فابیان به‌سوی خدا می‌رود» ساخته زلتان فابری فیلمساز شهیر مجاری. اختصاص 2 بخش «چشم‌انداز سینمای کوبا» و «سرخ پوستان و سیاه پوستان در سینما» منطبق با حال و هوای روز جامعه انقلابی ابتدای دهه ۱۳۶۰ بود و طبعا مخاطبانی هم داشت. اما دستاورد مهم نخستین جشنواره فیلم فجر برای دوستداران جدی سینما بخش «سینمای ایتالیا از نئورالیسم تا امروز» بود. ضیافتی برای نمایش تعدادی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما با فهرست پر و پیمانی که از «رم شهر بی‌دفاع» و «آلمان سال صفر» و «ژنرال دلارووره» روبرتو روسلینی و «دزد دوچرخه» و «معجزه در میلان» ویتوریو دسیکا تا «سالواتوره جولیانو» و «دست‌ها روی شهر» فرانچسکو رزی و «برادر خورشید، خواهر ماه» فرانکو زفیرلی را شامل می‌شد.
بسته پیشنهادی جذاب برگزار‌کنندگان دوره اول برای دوستداران سینمای هنری اروپا بود که تماشاگر هدف خود را بیشتر از میان مخاطبان کانون فیلم تعطیل شده و دانشجویان و روزنامه نگاران جست‌وجو می‌کرد. فراموش نکنیم که در مقطع برگزاری نخستین دوره جشنواره فیلم فجر، هنوز اکران فیلم خارجی در شمایلی متنوع و گسترده جریان داشت و فیلم‌هایی چون «جاده» فدریکو فلینی و «نبرد الجزیره» جیلو پونته کوروو(حاضر در بخش سینمای ایتالیا از نئورالیسم تا امروز) یا «آپاچی» رابرت آلدریچ (به نمایش درآمده در بخش سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان در سینما) پیش‌تر روی پرده سینماها آمده و اکران عمومی شده بودند.

2
بیا و بنگر


 بعد از 2 دوره غیبت سینمای جهان در فیلم فجر، در دوره چهارم برگزار‌کنندگان جشنواره به بازگشت فیلم خارجی در بخش‌های جنبی رضایت می‌دهند.
در بهمن ۱۳۶۴ نمایش فیلم «راه» یلماز گونی که به تازگی نخل طلای کن را برده بود در بخش «چشم‌انداز سینمای آسیا» یک اتفاق مهم برای دوستداران سینما بود.«راه» فیلم محبوب طیفی از منتقدان دهه ۱۳۶۰ که هنوز وفادار به تعهد اجتماعی بودند، نخستین بار در این جشنواره دیده شد. کنارش باید به چند فیلم مهم بخش «نمایش‌های ویژه» اشاره کرد که به علایق دوستداران سینمای هنری اروپا پاسخ می‌داد؛ از «سه برادر» فرانچسکو رزی و «پدرسالار» برادران تاویانی تا «مرد آهنین» آندره وایدا و «فیتز کارلدو» ورنر هرتسوگ. در فاصله بهمن ۱۳۶۱ تا بهمن ۱۳۶۴ فعالیت ویدئوکلوپ‌ها ممنوع و امکان تماشای فیلم خارجی محدود شده بود و دیدن هر محصول متفاوتی از آنچه در دایره اکران عمومی قرار داشت، حکم دریچه‌ای به سینمای جهان را داشت. یک سال بعد و در جشنواره پنجم، بخش «نمایش‌های ویژه» با حضور فیلم‌هایی چون «قلب» لوئیجی کومنچینی، «۱۹۸۴» مایکل ردفورد، «دانتون» آندره وایدا و «بیا و بنگر» الم کلیموف پاسخگوی بخشی از عطش دوستداران سینمای جهان بود.

3
ناگهان تارکوفسکی


 در دوره ششم برای نخستین بار در تاریخ برگزاری جشنواره فیلم فجر، بخش ویژه‌ای به یک فیلمساز اختصاص می‌یابد؛ بخشی که محصول نگاه ویژه مدیران سینمایی وقت به این فیلمساز است و اقبال تماشاگران جشنواره که محصول توجه رسانه‌ای (ماهنامه فیلم به‌عنوان تنها مرجع سینمایی قابل اتکا در آن سال‌ها) و انتشار کتابی درباره فیلمساز به تألیف بابک احمدی همزمان با برپایی دوره ششم است. اهمیت این توجه ویژه در سال‌های بعد و با سرمشق قرار گرفتن آثار این کارگردان (که به‌عنوان الگوی سینمای مطلوب مورد توجه بنیاد فارابی به‌عنوان مغز متفکر و بازوی حمایتی سینمای ایران قرار گرفته) توسط فیلمسازان داخلی، مشخص می‌شود. با چنین پس‌زمینه‌ای بخش «امید، ایثار، دنیای آندره تارکوفسکی» به اتفاق ویژه جشنواره ششم تبدیل می‌شود. صف‌های طولانی مقابل سینماهای نمایش‌دهنده فیلم‌های تارکوفسکی، نشان داد که مخاطب جشنواره همسو با تصمیم برگزار‌کنندگان کنجکاو تماشای فیلم‌های فیلمساز نخبه‌گرا و ناراضی روس است؛ استقبالی که مهر تأیید بر تصمیم سیدمحمد بهشتی و رفقا زد. اینگونه بود که نمایش «کودکی ایوان»، « آندره روبلف »، «سولاریس»، «آینه»، «استاکر»، «نوستالگیا» و «ایثار» با استقبال پرشور مخاطبان فجر مواجه شد.

4
شرق، ایمان به فرجام نیک
غرب، تردید و سرگشتگی


 در ابتدای دهه 70 و در دهمین جشنواره فیلم فجر بخش پر و پیمان «استادان خاموش سینمای فرانسه» ضیافتی برای تماشای «قاعده بازی» ژان رنوار، «روز جشن» ژاک‌تاتی، «اورفه» ژان‌کوکتو و «کلاه» ژان پیر ملویل بود. ‌اتفاق مهم‌تر مرور آثار 2 کارگردان بزرگ با 2 عنوان عجیب بود:« آکیرا کوراساوا، شرق، ایمان به فرجام نیک» و «اینگمار برگمان، غرب، تردید و سرگشتگی». اگر «هفت سامورایی»، «یوجیمبو» و «ریش قرمز» از کوروساوا قبلاً از تلویزیون پخش شده بودند، در عوض خیلی‌ها برای نخستین بار در این فستیوال بخت تماشای «مهر هفتم»، «توت فرنگی‌های وحشی»، «همچون در یک آینه» و «سونات پاییزی» برگمان را یافتند.

5
برای تمام فصول


 در نیمه دوم دهه 70، دسترسی به فیلم خارجی آسان‌تر از دهه 60 شده بود و دسترسی به مرور از تشنگی می‌کاست و تکرار بر ملال می‌افزود ولی مرور آثار فرد زینه‌مان، کریشتف کیشلوفسکی (جشنواره شانزدهم)، فرانچسکو رزی و کنستانتین کوستا گاوراس (جشنواره هجدهم) برگ برنده‌های فجر برای علاقه‌مندان سینما بود. فیلم فجر در این سال‌ها با «آدم‌های نازنین» جاسمین دیزدار، «امپراتور و آدم‌کش» چن کایگه، «مسیر سبز» فرانک دارابونت، «از شکلات شما متشکرم» کلود شابرول و «ای برادر کجایی» برادران کوئن هم شور می‌آفرید. در سال‌های بعد نمایش «گوستداگ» جیم جارموش و «بیل را بکش» کوئنتین تارانتینو هم گرم و پرشور و تجربه تماشای فیلم‌ها بر پرده بزرگ سینما همچنان جالب توجه بود. به دهه 80 رسیده بودیم به آخرین سال‌هایی که نمایش فیلم خارجی، گاهی با اقبال مواجه می‌شد ولی بیشتر اوقات سالن‌های نمایش‌دهنده خالی یا نیمه خالی بودند. دوران دیگری آغاز شده بود و دیگر خبری از صف‌های طولانی مقابل سینما عصر جدید نبود و طولی نکشید که عصر جدید دیگر میزبان فیلم‌های جشنواره فجر نبود‌. عصر تازه‌ای آغاز شده بود. عصر دی وی دی و بلوری و اینترنت و سینمای خانگی و دیگر کسی به امید کشف هنری‌سازی‌ از لهستان یا به شوق تماشای فیلمی از استادان کلاسیک به جشنواره فجر نمی‌آمد. در این فاصله نسل‌ها هم عوض شده بودند و تماشاگر پیگیر فیلم خارجی‌بین و مجله فیلم‌خوان دهه 60، جای خود را به بچه‌های نسل اینترنت داده بود؛ نسلی که اصلا عادت و اطمینانی به تماشای فیلم خارجی روی پرده سینما نداشت. و احتمالا نقل خاطره جمعیت مشتاقی که مقابل شهر قصه زیر برف سنگین در صف تماشای «ناگهان بالتازار» روبر برسون ایستاده بود را هم می‌گذاشت به‌حساب افسانه‌های دهه 60 و بی‌اعتنا از کنارش می‌گذشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید