انتشار کتابی برای آشنایی با ادبیات معاصر عرب
منبعی غنی و معتبر
انتشارات مولی کتاب «تاریخ ادبیات معاصر عرب کمبریج» به سرویراستاری محمد مصطفی بدوی را با ترجمه و حواشی امیرحسین الهیاری با شمارگان ۵۲۰نسخه، ۸۷۰ صفحه و بهای ۶۵۰هزار تومان منتشر کرد. ترجمه این کتاب از اینرو اهمیت دارد که کارشناسان ادبیات عرب بر این باورند که بهرغم تمامی پیوندهای فرهنگی، دینی و سیاسی ایران و اعراب، متأسفانه جامعه فرهنگی ایران اطلاعات اندکی از جریانها و روند ادبیات معاصر عرب دارد. آگاهیهای امروز جامعه فرهنگی ایران صرفا محدود شده به ترجمه تنی چند از شاخصترین شاعران معاصر عربی به همراه (بهویژه در این چند سال اخیر) ترجمه آثار معدودی از رماننویسان. به باور بسیاری از استادان زبان عربی، جریانهای علمی و آکادمیک ایران از تربیت مترجم برای ترجمه ادبیات عصر جدید اعراب، ناتوان بودهاند. بنابراین ترجمه و انتشار «تاریخ ادبیات معاصر عرب کمبریج» به قلم امیرحسین الهیاری که هم با ادبیات معاصر اعراب آشناست و هم احاطه کاملی به زبان و ادبیات کلاسیک عرب دارد، اتفاق مهمی به شمار میرود. با این کتاب بالاخره یک منبع مطالعاتی غنی برای دانشجویان و علاقهمندان به زبان و ادبیات معاصر عرب فراهم شد.
این کتاب ۱۴فصل دارد که ورودیه آن در اصل گزارش تاریخی و بهترتیب زمانی رویدادهای تاریخی است. این رویدادها از مرگ محمدبن عبدالوهاب، پایهگذار جنبش سلفیگری در شبهجزیره عربستان به سال ۱۷۸۷ شروع شده و با حمله عراق به کویت و اشغال این کشور و در ادامه بیرون راندن نیروهای عراق از کویت توسط ناتو به سال۱۹۹۱ پایان میپذیرد. عناوین فصول چهاردهگانه کتاب به همراه نام نویسندگانشان به شرح زیر است:
فصل اول که 2بخش دارد بهترتیب با این عناوین: «پیشینه» نوشته محمد مصطفی بدوی و «ترجمهها و بومیسازی« نوشته بییر کاکیا و محمد الشوکانی.
فصل دوم: «شاعران عربِ نو - سنتگرا» نوشته سومیخ احمد الطامی.
فصل سوم: «شاعران رومانتیسم» نوشته ر. اوستل محمد عبداللطیف.
فصل چهارم: «شعر نوی عربی» نوشته سلمی الخضراء الجیوسی سعدالبازعی.
فصل پنجم: «آغاز داستان عربی» نوشته راجر آلن، لمیاء باغشن.
فصل ششم: «رمان عربی تکامل یافته در خارج از مصر» نوشته راجر آلن محمد القویفلی.
فصل هفتم: «رمان مصری از زینب تا سال ۱۹۸۰» نوشته هیلاری کیلباترک، حسن النعمی.
فصل هشتم: «داستان کوتاه» نوشته صبری حافظ، عبدالعزیز السبیل.
فصل نهم: «نمایشنامه عربی» نوشته محمد مصطفی بدوی، ابتسام صادق.
فصل دهم: «تئاتر عربی» نوشته علی الراعی، صالح الغامدی.
فصل یازدهم: «نثر نویسان» نوشته (پیر) بییر کاکیا، عفت خوقیر.
فصل دوازدهم: «ناقدان» نوشته (پیر) بییر کاکیا، سعاد المانع.
فصل سیزدهم: «نویسندگان زن عرب» نوشته مریم کوک، ابوبکر باقادر.
فصل چهاردهم: «شعر عربی عامیانه» نوشته مارلین بوث، عبدالله العقیل، سالم خماش.
در بخشی از فصل «آغاز داستان عربی» چنین آمده است: «جامعه مسیحیان سوریه و لبنان، ارتباطی دائم با واتیکان از طریق کلیسای مارونی داشت. از کشیش جرمانوس فرحات (۱۷۳۲-۱۶۷۰) بهعنوان نخستین کسی که توجهات عمومی را به ارزشها و نیز به لزوم تحول زبان عربی برانگیخته است و آثار فراوانی هم در شعر و نحو نوشته، بسیار نام برده میشود. ازجمله افرادی که در پی او رفتند، پطرس بستانی (۱۸19-۱۸83) است که به پروژه ترجمه انجیل به عربی، از سوی کلیسای پروتستان همت گمارد و تلاش بسیاری کرد تا توجهات را به زبان عربی جلب کند. اما ناصیف یازجی (۱۸00-۱۸71) است که بهعنوان پیشگام فرایند بازنگری در آثار سنتی ادبیات عرب شناخته میشود و خود با خواندن نسخه فرانسوی مقامات حریری - (۱054-۱122) - با این نوع از ادبیات آشنا و انگیزه تقلید از آن در وی ایجاد شده و سپس مقامات خویش را با عنوان «مجمع البحرین» (۱۸۵۶) نوشته است. همچنین یک نویسنده لبنانی دیگر به نام احمد فارس شدیای (۱۸۸۷-۱۸۰۴) اثر مشهور خود «الساق علی الساق فیما هو الفاریاق» را تحتتأثیر سنت قدیم و البته با تلاشی نوگرایانه در تاریخ زبان عربی نوشت.
ترادف و توازن عنوان اثر و همچنین پیچیدگیهای غیرعادی در برخی از فصول این کتاب دلیل محکمی است بر توجه «شدیاق» به آثار پیشینیان در جریان علم بدیع. او خود در مقدمه این کتاب به صراحت میگوید که هدفش توضیح ویژگیهای زبان و استثنائات آن است. قهرمان این کتاب به نام «حارث بن هیثم» با عرف «مقامههای سنتی» سازگاری دارد. راوی در گزارش سفر خویش، از آن آشنایی که با منطقه خاورمیانه و شمال اروپا، خاصه انگلیس دارد، پرده برمیدارد.
آنچه «عنوان» ما را بدان رهنمون میشود، یعنی فاریاق، نامی است مرکب از «فار» بخشی از واژه «فارس» و «یاق» پارهای از شدیاق و در این عنوان، به روشنی، انتقاد نویسنده از سردمداران کلیسا دیده میشود؛ چراکه برادر او را به دستور پاپ مارونی بهخاطر تغییر مذهب به پروتستان، کشته بودند. این گرایشها را در آثار جبران خلیل جبران و فرح انطوان نیز میتوان دید.
از میان پیشگامان تحول داستان عربی معاصر در منطقه سوریه و لبنان، باید از فرانسیس مراش (وفات ۱۸۷۳) و سلیم بستانی (وفات ۱۸۸۴) نام برد. مراش در حلب به سال ۱۸۳۶ متولد شد. سپس به پاریس سفر کرد اما بهخاطر بیماری، مجبور شد به سوریه بازگردد و نهایتا در جوانی از دنیا رفت. کتاب وی با نام «غابه الحق» که یک اثر فلسفی بسیار ایدهآل بود و مجازاً از آزادی سخن میگفت، در سال ۱۸۶۵ منتشر شد. همانطور که از چنین اثری انتظار میرفت، شخصیتها بیش از آنکه عوامل ایجاد یک تغییر پویا باشند، فقط «نماد» بودند. کتاب دوم مراش «درالصدف فی غرائب الصدف» ـ بیروت ۱۸۷۲ ـ عنوانی مسجع دارد که نهتنها به مجموعه اتفاقات مؤثر در این اثر اشاره میکند بلکه به تبیین التزام نویسنده به سنتهای رمان قدیم از طریق چارچوببندی و نثر مسجع و اندرزگویی نیز میپردازد.»