تدبیر متعالیه در سیاست
گفتوگو با سیدمهدی موسوینیا، درباره عقلانیت انقلابی از منظر امام خمینی ره
محمدپورسیدی
عقلانیت سیاسی و انقلابیگری، 2مفهوم مهم و اثرگذار در رفتار نیروهای سیاسی محسوب میشوند. مناسبت این مفهوم از مناقشههای جدی تحلیلگران سیاسی است. تضاد، تفاوت یا اشتراک کدامیک بهترین واژه برای تبیین مناسبات مفاهیم عقلانیت سیاسی و انقلابیگری در عرصه عمل هستند؟ آیا عقلانیت سیاسی موجب رکود در عمل میشود و انقلابیگری رادیکالیسم را به همراه دارد؟برای پاسخ به این پرسش بنیادین با آقای دکتر سیدمهدی موسوینیا، عضو هیأت علمی دانشگاه جامع امام حسین علیهالسلام، گفتوگو کردهایم. این گفتوگو در 3بخش با محور شناخت اندیشه رهبران انقلاب اسلامی در نسبت مفهوم عقلانیت انقلابی، ردیابی مفهوم عقلانیت انقلابی در کنش رهبران انقلاب اسلامی و تلفیق عقلانیت انقلابی در اندیشه و کنش رهبران انقلاب اسلامی انجام شده است. در این شماره بخش اول این گفتوگو تقدیم خوانندگان محترم خواهد شد. از منظر او برایند برهم کنش عقلانیت سیاسی و مؤلفههای انقلابیگری در اندیشه امامخمینی(ره) را باید در قالب مفهوم بدیع «عقلانیت انقلابی» صورتبندی کرد.
آیا در ساحت اندیشه و عرصه عمل باید شاهد دوگانه عقلانیت سیاسی و انقلابیگری باشیم؟ آیا این دوگانه در اندیشه امامخمینی(ره) وجود دارد؟
یکی از تصاویر ساخته شده از یکدهه رهبری حضرت امامخمینی(ره) در تاریخ جمهوری اسلامی، نمایش نوعی رهبری اقتضائی و صرفاً مطابق با حوادث روز است. افرادی که چنین نظری را بیان میکنند، این سبک رهبری را بهدلیل شرایط انقلابی کشور و مسائل مختلفی ازجمله جنگ، کودتاهای نافرجام، ترور و غائلههای تجزیهطلبانه داخلی، نوعی رهبری انقلابی قلمداد میکنند و معتقدند این مسیر، مطابق با اقتضائات دهه نخست جمهوری اسلامی و شرایط انقلاب کشور، مناسب بوده اما جوابگوی دورههای بعدی نیست. روی دیگر این سخن چنان است که مسیر انقلابی دهه60، باید جای خود را به عقلانیت سیاسی و دوراندیشی بدهد و صرفاً با اقتضائی عمل کردن و نداشتن یک برنامه بلندمدت، نمیتوان به پیشرفت رسید. در این نگاه، عقلانیت سیاسی بهمعنای حسابگری در سیاست مبتنی بر گزارههای عقلانی انسان بدون دخالت مرجع دیگری(حتی دین) درنظرگرفته شده است. این سخنان بارها در میانه امواج سیاسی و با مطرح شدن گفتمانهای سیاسی که اغلب با ظهور و افول دولتها مطرح میشود، در جامعه رواج یافته است. دهه 1390شمسی، یکی از همین امواج است که با روی کار آمدن گفتمان موسوم به اعتدال، مسیر انقلابیگری هممعنا با رادیکالیسم و غیرمتعارف بودن و مخالف با مسیر عقلانیت معرفی شد. با توجه به این دوگانهسازی که میان عقلانیت سیاسی و انقلابیگری صورت گرفته و دارای سابقهای تاریخی است که بخشی از سوابق آن به دوران رهبری حضرت امامخمینی(ره) نیز بازمیگردد، لازم است در اندیشه و عمل بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، توجه بیشتری صورت پذیرد. آنچه در اندیشه و عمل ایشان بهدست میآید که در ادامه در سیره حکومتی رهبر معظم انقلاب نیز قابلمشاهده است، تطوری مفهومی در معنای عقلانیت و صورتبندی معنایی جدیدی در اینباره است. آن را عقلانیت انقلابی (به جای عقلانیت سیاسی یا واژههای مشابه) مینامد. این سبک از عقلانیت، به چالش دوگانهپنداری عقلانیت و انقلابیگری پایان میدهد و معیاری را برای خوانشی جدید از تاریخ جمهوری اسلامی و اندیشه رهبران آن فراهم میسازد.
پس با این اوصاف عقلانیت سیاسی از منظر حضرت امامخمینی(ره) را باید چگونه ارزیابی کرد؟
در معنای عقلانیت سیاسی مدنظر امام خمینی(ره)، به دو دسته از مفاهیم باید توجه کرد: نخست، مفاهیمی که از شقوق مختلف و ایجابی عقلانیت سیاسی هستند و در ادبیات سیاسی امامخمینی(ره) کاربرد دارند. تعابیری نظیر عقل، عقل سیاسی، عقلانیت، عقلانیت سیاسی، عقلایی، عاقل، منطق، استدلال، مصلحت، عرف، عقلا، حکمت، درایت، محاسبات، تدبر، تفکر، آزادفکری، فلسفه، لبّ و فکر از جمله این واژگان هستند اما بخش دیگری از مفاهیم، آن دسته از تعابیری هستند که بهعنوان رقیب عقلانیت سیاسی در ادبیات امام(ره) مورداستفاده قرار گرفتهاند؛ به بیان دیگر، شناخت آنچه را که امام(ره) عقلانیت سیاسی نمیداند؛ تعابیری نظیر محافظهکاری، قشریگری، تحجر و سازشکاری از این مفاهیم محسوب میشوند. بهعنوان مثال خوب است برخی تعابیر امام(ره) در این رابطه را مرور کنیم:
- «عقل انسان اقتضا میکند که این چند روزی که در اینجا هست، این عمرش را به هدر ندهد که از بین برود؛ بالاتر اینکه در راه شر و در راه بد خرج نکند که وبال گردنش بشود آنجا. اینجا هر چه کار خوب بکنید برای خودتان، برای جامعهتان، این [را] در آنجا انشاءالله میبینید.»(صحیفه امام، 1386، ج4، ص30)
- «اگر عقل سالم شد، تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد.»(صحیفه امام، ج7، ص261)
- «همه باید با مقرراتی که شرع و عقل معین میکند، با نظاماتی که باید عمل به آن کرد، همه با هم به این نظامات عمل بکنیم؛ به این مقررات عمل بکنیم.»(صحیفه امام، ج8، ص39)
- «همه بدانیم که عقل هم اقتضا میکند به همانطوری که اسلام دستور داده با مردم رفتار بشود.»(صحیفه امام، ج8، ص235)
- «ادراک عقلی [که ] آدم میکند تأثیر در آدم ندارد. تا ایمان نباشد، مسئله عقلی را قلبش نفهمیده باشد، باورش نیامده باشد، آن مسئله عقلی تأثیرش کم است.»(صحیفه امام، ج11، ص382)
- «حظّ عقل همان اعتقاد جازم برهانی است و این حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقین به قلب نرسد، فایده و اثرش ناچیز است.»(صحیفه امام، ج18، ص514)
با توجه به تعابیر فوقالذکر و سخنانی که بهعنوان چند مثال از بیانات و آثار امامخمینی(ره) بیان شد و تشریح کامل آن مجال دیگری را میطلبد، میتوان چند ویژگی را برای عقلانیت سیاسی در اندیشه امام(ره) برشمرد: 1.مدیریت حقوق انسانی جامعه، 2.بهرهگیری از مکانیسم مصلحتاندیشی (با دخالت حدود الهی، منافع ملی، دیدگاه عرفی، اقتضائات زمانی و مکانی)، 3.حفظ ثبات جامعه از طریق اصالت بخشیدن به قانون و روندهای قانونی، 4.حفظ ثبات سیاسی از طریق مدارا با شهروندان محترم (شهروندانی که به آمریت حکومت احترام میگذارند)، 5.تکمیل نتایج از طریق انگیزههای الهی در امور. بر این اساس، منطق محاسباتی امامخمینی(ره) را میتوان در یک تعبیر خلاصه کرد و آن تعبیر عبارت است از: «تدبیر متعالیه در سیاست». این منطق در مقابل دیدگاهی قرار دارد که تدبیر سیاست را لزوماً از مسیر متعالی دنبال نمیکند و به همین جهت، گاهی به شیطنت و تجاوز به ارزشهای الهی و انسانی متوسل میشود. در تدبیر متعالیه امام، ایشان ضمن توجه به اقتضائات عقل دوراندیش، منفعتگرا و تحولخواه، آن را در چارچوب نظامی ارزشی دنبال میکند.
دلالت کنش معطوف بر برساخت «انقلابیگری» از نظرگاه حضرت امامخمینی(ره) چگونه است؟
در بیان انقلابیگری از دیدگاه امامخمینی(ره) نیز میبایست به 2دسته از مفاهیم توجه کرد: نخست، مفاهیم مشتق شده از واژه انقلاب است؛ تعابیری نظیر انقلابی، انقلابیگری، تفکر انقلابی، فکر انقلابی ازجمله این واژگان هستند. دسته دوم مفاهیم مرتبط با انقلابیگری، تعابیری هستند که قرابت معنایی با آن دارند. تعابیری نظیر جهاد، جهادی، تعهد و متعهد را میتوان از این جمله دانست. تعابیری فراوانی از امام(ره) در این زمینه وجود دارد که بهطور خلاصه به چند مورد اشاره میشود:
- «شما در جریان مبارزات گذشته، رشد اسلامی و انقلابی خود را آشکار کردهاید؛ و اکنون بیش از پیش لازم است این رشد را به جهانیان نشان دهید تا جهانیان بدانند مردم مسلمان ایران میتوانند بدون قیمومت این و آن، راه سعادت خود را انتخاب نمایند.»(صحیفه امام، ج6، ص125)
- «در آن حال انقلابی که همه داشتیم میرفتیم جلو؛ نه من به فکر این بودم که حالا بعد از اینکه شب شد چه باید کرد؛ نه شما در فکر این بودید که حقوقتان کم است، زیاد است؛ اینها اصلاً مطرح نبود؛ چون مطرح نبود و همه هم الهی بودید، این سد را شکستید؛ سدی که ممتنع میدانستند دنیا که همچو چیزی بشود؛ شما با دست خالی و با اراده الهی این سد را شکستید.»(صحیفه امام، ج8، ص83)
- «چه جوانهای نیروی انتظامی و چه جوانهای معمولی و پاسدارها و حتی بازاریها- مکرر میآیند پیش من، حتی امروز، و آرزو میکنند، به من میگویند شما دعا کنید ما شهید بشویم. این روحیه، این روحیه انقلابی، که در نفوس پیدا شده است، این.»(صحیفه امام، ج9، ص384)
- «حالا که ما انقلاب کردیم باید هرج و مرجی باشیم؟! خوب، انقلاب کردیم؛ انقلاب که نباید هرج و مرج باشد. انقلاب روی موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه «انقلاب» بگذاریم و هر کاری دلمان میخواهد بکنیم بگوییم که انقلابی است! انقلابی یعنی چه؟ مگر اسلام عوض میشود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما یک قدرت طاغوتی را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را میخواهید پیاده بکنید.»(صحیفه امام، ج10، ص275)
- «در ادارات دولتی، قوانین دست و پاگیری که در مجالس غیرقانونی رژیم سابق به تصویب رسیده و موجب تعویق و یا تعطیل امور شده و میشود و جامعه را به تنگ آورده است بهطور انقلابی لغو کنید- گرچه خود لغو است- و به جای آنها قوانین مترقی را که رفاه ملت در آنها به بهترین وجه ملاحظه شده باشد جایگزین گردانید.»(صحیفه امام، ج12، ص364)
- «این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در رأس وزارتخانهها نباشند. و آقای بنیصدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنا نکند، الّا اینکه وزیری باشد که کارآمد باشد. اسلامی باشد. مسامحهکار نباشد انقلابی باشد تا یک مملکتی دستمان باشد.» (صحیفه امام، ج13، ص51)
با یک نگاه جامع به بیانات امام(ره)، میتوان مظاهر روحیه انقلاب و انقلابیگری از دیدگاه امامخمینی(ره) را در این موارد دانست: 1.تلاش به نفع مردم، 2.حفظ استقلال و دفع وابستگی، 3.اتکاء به توان درونی، 4.ظلمستیزی، 5.وظیفهشناسی و تکلیفگرایی، 6.قاطعیت در انجام امور، 7.اجتناب از سازشکاری با امور نادرست، 8.ایجاد و حراست از حکومت دینی، 9.ایثار و از خودگذشتگی، 10.تصحیح رویههای غلط. مبتنی بر آنچه بیان شد، میتوان معنای انقلابیگری در اندیشه امام(ره) را در تعبیر «تلاش دائمی برای تحقق مصالح متعالی و حقیقی» خلاصه کرد.
اگر کاربست عقلانیت سیاسی و انقلابیگری در عرصه عمل را با کلیدواژه «عقلانیت انقلابی» در مکتب امامخمینی(ره) معرفی کنیم؛ مختصات مفهومی آن چگونه خواهد شد؟
با معین شدن معنای عقلانیت سیاسی و عناصر انقلابیگری در نگاه امامخمینی(ره) و از مقایسه کلی این دو مفهوم، میتوان بهصورتبندی مفهوم عقلانیت انقلابی در اندیشه ایشان پرداخت و چنین گفت که این دو مفهوم، دارای یک مخرجمشترک هستند که عبارت است از عنصر مصلحت عمومی و حقیقی مردم که این مصلحت فارغ از نیازهای کاذبی است که عموماً از عواطف و هیجانات زودگذر ناشی میشود. امامخمینی(ره) عقیده دارد مصالح عمومی و حقیقی مردم که گاهی به حفاظت از رویهها و گاهی به تحول در آن نیازمند است، میبایست براساس دیدگاهی متعالی رخ دهد؛ چرا که از دیدگاه ایشان، صرفاً دیدگاه متعالی است که میتواند مصالح حقیقی و غیرکاذب بشر را تشخیص دهد. امام(ره) اعتقاد دارد نتیجه این دیدگاه، کارآمدی است و آسیب اجتناب از آن، ضعف و نابودی خواهد بود. ایشان انقلابیگری را مقارن با کارآمدی میدانند و منافاتی میان این دو مفهوم قائل نیستند. تضعیف نظام که از دیدگاه امام(ره)، بهعلت بازگشت از دیدگاه انقلابی بوده، یکی از موارد حساسیتبرانگیز برای امام(ره) است که ایشان صراحتاً فرمودهاند با کمرنگ شدن آن در جمهوری اسلامی، برخورد قاطع میکنند:
«آقایان توجه بکنند که قلم آنها یک وقت قلمی نباشد که جمهوری اسلامی را تضعیف بکند. و من میبینم در بعضی قلمها این جوری است و اینها توجه بکنند. من همیشه میل دارم که با نصیحت، با- عرض میکنم که- تقاضا، با ملایمت با آقایان رفتار کنم و همیشه جوری باشد که یک صحبتی که ملایم نباشد، نباشد. لکن اگر چنانچه یک وقتی اقتضا بکند مصلحت اسلام، یک وقت انسان ببیند که میخواهد یک کسی اسلام را تضعیف کند ولو نمیفهمد خودش یا خدای نخواسته از روی فهم- که بعضی نادر هست الان که از روی ادراک میخواهند لطمه بزنند و شناسایی هم ممکن است شده باشند- لکن توجه کنند که اگر یک وقت یک همچو چیزی پیش بیاید آن وقت یک وضع دیگری پیش میآید. این جور نیست که همهاش قضیه نصیحت باشد و ملایمت باشد، یک مسئله دیگری پیش میآید.» بنابراین، امام خمینی(ره) با تفصیلی که در معنای عقلانیت سیاسی و انقلابیگری در دیدگاه ایشان گذشت، این دو مفهوم را متناسب با یکدیگر معرفی میکنند. مبتنی بر دیدگاه عقلانیت سیاسی و انقلابیگری مبتنی بر یک عنصر مشترک و بهصورت زیر، به کارآمدی منتهی خواهند شد: