نان، تفریح و تحصیل رایگان
یک فعال حوزه کودکان کار، از نیازهای اولیه منجر به گسترش کار کودک میگوید
مرضیه موسوی، روزنامهنگار
سال1373 بود که ایران پیماننامه جهانی مبارزه با کار کودک را امضا کرد و به جمع کشورهایی پیوست که قرار بود در راستای منع کار کودکان قدم بردارد. گرچه این روزها که اتفاقا سالروز جهانی منع کار کودک است، آمار دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد، اما نشانههای افزایش جمعیت این کودکان در سالهای گذشته را میتوان به چشم دید. انجمنهای مردمنهاد مختلفی در این سالها فعالیت در حوزه کودکان کار را آغاز کردهاند که امروز یکی از مهمترین دغدغههایشان، اصلاح نگرش جامعه به کودک کار است. نگاهی که به جامعه تلقین میکند این کودکان عضوی از یک باند ساماندهی شده هستند. نگاهی که بهزعم کارشناسان و فعالان حوزه کودکان کار، به نوعی سلب مسئولیت اجتماعی است و بیشترین آسیب را روانه این کودکان میکند. کار کودک، تنها به دستفروشی در چهارراهها یا تکدیگری خلاصه نمیشود و درواقع این تنها بخشی از جامعه کودکان کار است که در سطح شهر قابل رویت است. به گزارش ایسنا، تعداد کودکان کار و خیابان در سال1399 در کشور حدود 70هزار نفر بوده که به دلایلی همچون امرار معاش، نیاز خانواده بهکار کودک، عدمدسترسی به آموزش و... ساعاتی از شبانهروز را در خیابان میگذرانند. اما این تنها بخشی از کوه یخی است که در سطح آب شناور شده و میتوان به چشم دید. گرچه آمارهای رسمیای از تعداد کودکان کار در ایران منتشر نشده، اما آمارهای غیررسمیای که از سوی فعالان این حوزه عنوان میشود، از رقم 2تا 3میلیون نفری جمعیت کودکان کار صحبت میشود. «علیاکبر اسماعیلپور» فعال حوزه کار کودک و مدیرعامل مؤسسه ندای ماندگار میگوید: «آمار غیررسمی کودکان کار را میتوان با معیارهایی مثل فقر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مهاجرت، تحصیل و دیگر سیاستهای اجتماعی و اقتصادی سنجید. برای همین است که کارشناسان حوزه کار کودک، آمار این کودکان را در ایران بین 2 تا 3میلیون نفر تخمین میزنند. اما واقعیت این است که آمار دقیقی وجود ندارد.»
خشونت علیه کودکان کار
سال1380 بود که ایران معاهده بینالمللی دیگری در زمینه کار کودکان را پذیرفت. معاهده جهانی «محو بدترین شکل کار کودک» که از کارهای سخت و طاقتفرسا تا کار در کارگاههای زیرزمینی و... را شامل میشود؛ یعنی تمام فعالیتهایی که باعث میشود نهتنها کودک از حقوق اولیه خود محروم باشد، بلکه مورد خشونت، آزار، تعرض و استثمار شدید هم قرار بگیرد. روئه وامقی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و پژوهشگر حوزه کودکان کار و خیابان با اشاره به پژوهش انجام شده در سال۱۳۹۶ در حوزه خشونتهای وارده بر کودکان کار و خیابان با جامعه آماری ۸۵۰کودک خیابانی در ۶استان کشور میگوید: «۲۱درصد از کودکان خیابانی از سوی برخی مردم و 15.4درصد از سوی مأموران مورد توهین و کتک و 1.6درصد از آنها مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند.» توجه داشته باشیم که این آمار تنها مربوط به کودکان کاری است که در خیابانها و سطح شهرها وجود دارند و کمتر گزارش و آماری درباره کار پنهان کودکان به چشم میخورد.
خطرناکترین شکل کار کودک
«کودک کار» با تصویری از یک کودک در حال دستفروشی در چهارراهها در ذهن اغلب ما جا خوش کرده است. این در حالی است که به اذعان فعالان حوزه کودکان، کار در کارگاههای صنعتی و زیرزمینی، خطرناکترین شکل کار کودکان است که اغلب با مشکلات و مسائل پیچیدهای همراه میشود؛ این کودکان نسبت به کودکان خیابانی، بیشتر در معرض آسیبها و آزارهای فیزیکی و جنسی قرار دارند. اسماعیلپور میگوید: «یکی از مهمترین اقداماتی که میتواند به جلوگیری از کار پنهان کودکان کمک کند، اصلاح قانون است. ما در ماده89 قانون اساسی به صراحت ممنوعیت کار کودکان زیر 15سال را داریم. این یعنی با کارگاهها و صنایع و هر مجموعه صنعتی و تجاریای که از کودکان بهرهکشی میکند باید برخورد قانونی صورت بگیرد.» بهگفته اسماعیلپور در جای دیگری از قانون، موانعی برای بررسی قانونی کارگاههای کوچک به چشم میخورد؛ فضایی که معمولا بیش از سایر کارگاههای تولیدی و تجاری از حضور کودکان در آن استفاده میشود: «در مجلس ششم قانونی به تصویب رسید که کارگاههای دارای جمعیت کمتر از 10نفر را از شمول قانون کار خارج میکرد. تصویب این قانون باعث شد تا نظارت بر کارگاههای کوچک کمتر شود. درحالیکه اتفاقا شواهد نشان میدهد در همین کارگاههای کوچک است که کارفرما برای پرداخت دستمزد کمتر و بهرهکشی بیشتر، از کودکان استفاده میکند.»
تحصیل رایگان و همگانی
اصلاح قوانین، افزایش حمایتهای اجتماعی، ایجاد اشتغال و امکان تحصیل رایگان و آزاد برای همه کودکان را از مهمترین اقدامات زیرساختیای میداند که میتواند به کم شدن جمعیت کودکان کار کمک کند. اسماعیلپور میگوید: «اینطور نیست که بگوییم دولتها در زمینه کودکان کار هیچ اقدامی انجام ندادهاند. اما بهنظر میرسد تمام طرحهای ساماندهی که تاکنون در این زمینه انجام شده به شکست منجر شدهاند. نشانهاش هم افزایش روزافزون تعداد کودکان کار حداقل در خیابانهاست که ما هر روز شاهدش هستیم.» او آموزش و تحصیل رایگان همه کودکان، فارغ از هویت ملی آنها را قدم مهمی برای مبارزه با کار کودک میداند و میگوید: «خارج شدن کودکان از چرخه تحصیل یکی از مهمترین نشانهها برای سوق پیدا کردن آنها به سمت کار است. دسترسی آسان این کودکان به تحصیل میتواند جلو اتفاقهای مهمی ازجمله مهاجرت به کلانشهرها برای کار، قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی و خشونت اجتماعی، تولید روزانه فقر و... را بگیرد که این موارد از مهمترین تبعاتی است که با توجه به تحصیل عمومی و رایگان میتوان از آنها جلوگیری کرد.»