• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
چهار شنبه 7 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 159311
+
-

تنیدگی اسلام و ایمان، از تسلیم ظاهری تا اشتغال دائمی به عبودیت

۴ مرتبه اسلام و ایمان به روایت علامه طباطبایی‌ره

اندیشه عبودیت
تنیدگی اسلام و ایمان، از تسلیم ظاهری تا اشتغال دائمی به عبودیت

محمدصادق عبداللهی، پژوهشگر فلسفه تعلیم و تربیت

ابتدای دعای مکارم‌الاخلاق که حضرت امام سجاد(ع) برای خداجویان عالم به یادگار گذاشته است از خداوند متعال درخواست کرده که ایمان‌مان را به درجه کامل‌ترین ایمان‌ها برساند: «اللّهُمّ صَلّ عَلَی مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ» اما کامل‌ترین درجه ایمان چیست و چه مراتبی را برای آن باید طی کرد؟ آنچه در ادامه از نظر می‌گذرد، مراتب اسلام و ایمان براساس نظر تفسیری مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(ره) که در صفحه‌های 136 تا 142 جلد دوم تفسیر المیزان ذیل آیات 130 تا 134 سوره بقره آمده است. امید است توجه به امر مهم ایمان که از مسائل محوری اما مغفول معارف الهی در جامعه ماست، بیش از پیش گردد.

معنای اسلام
علامه طباطبایی(ره) اسلام را حالتی می‌داند که کسی یا چیزی در برابر کس دیگر به‌نحوی باشد که هرگز او را نافرمانی نکند و او را از خود دور نسازد و بدین تربیت اسلام انسان برای خدای تعالی را نیز وصف پذیرش انسان تعریف می‌کنند به‌نحوی که انسان نسبت به هر سرنوشتی که از ناحیه خدای سبحان برایش تنظیم می‌شود، چه سرنوشت تکوینی، از قدر و قضا و چه تشریعی از اوامر و نواهی و غیرآن تسلیم باشد. و حال از آنجا که مراتب تسلیم بر حسب شدت و ضعف وارده بر انسان و آسانی و سختی پیش‌آمدها، مختلف است و آنکه در برابر پیش‌آمدهای ناگوارتر و تکالیف دشوارتر تسلیم می‌شود طبیعتاً نسبت به آنکه در برابر ناگواری‌ها و تکالیف آسان‌تری تسلیم می‌شود و ظرفیت تسلیم در برابر تکالیف دشوارتر را ندارد، اسلامش قوی‌تر است. حضرت علامه(ره) اسلام را دارای 4 مرتبه می‌دانند که هر مرتبه مشتمل بر مرتبه‌ای از ایمان است که این مرتبه از ایمان زمینه‌ساز مرتبه بالاتری از اسلام می‌شود. مراتب اسلام و ایمان از منظر صاحب تفسیر گران‌سنگ المیزان عبارت است از:

مرتبه اول اسلام: اذعان و باور قلبی به‌خصوص اجمالی شهادتین
مرتبه اول از اسلام از منظر علامه‌طباطبایی(ره) پذیرفتن ظواهر اوامر و نواهی خداوند است، به نوعی که فرد با زبان، شهادتین را بگوید، چه اینکه موافق با قلبش هم باشد و چه نباشد. حضرت علامه در این خصوص به آیه ۱۴ سوره حجرات اشاره دارند که خداوند می‌فرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکمْ؛ اعراب گفتند ما ایمان آوردیم بگو هنوز ایمان نیاورده‌اید، ولکن بگویید اسلام آوردیم، چون هنوز ایمان داخل در قلبتان نشده.» براساس این نظر، در مقابل اسلام مرتبه اول، نخستین مرتبه ایمان قرار دارد که عبارت است از اذعان و باور قلبی به مضمون اجمالی شهادتین که لازمه‌اش عمل به غالب فروع است.

مرتبه دوم اسلام: اعتقاد تفصیلی به حقایق دینی و به‌دنبال آن انجام عمل صالح
مرحوم علامه(ره) در شرح مرتبه دوم اسلام به آیه 208سوره بقره اتکا دارند که خداوند می‌فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّه؛ ‌ای کسانی که ایمان آوردید، همگی داخل در سلم شوید.» ایشان شرح می‌دهند به حکم این آیه یک مرتبه از اسلام هست که بعد از ایمان مرتبه اول پیدا می‌شود، چون می‌فرماید:‌ای کسانی که ایمان آوردید! داخل در سلم شوید، پس معلوم می‌شود این اسلام غیراسلام مرتبه اول است که قبل از ایمان بود. در واقع مرتبه دوم اسلام از منظر صاحب تفسیر‌المیزان، دنباله و لازمه همان ایمان قلبی است که در مقابل مرتبه اول اسلام قرار داشت، یعنی تسلیم و انقیاد قلبی نسبت به نوع اعتقادات حقه تفصیلی و اعمال صالحه‌ای که از توابع آن است، هر چند که در بعضی موارد تخطی شود فلذا بیان می‌دارند که «داشتن این مرحله از اسلام منافاتی با ارتکاب بعضی گناهان ندارد.»
علامه(ره) در مقابل این اسلام، مرتبه دوم از ایمان را تعریف می‌کنند که عبارت است از اعتقاد تفصیلی به حقایق دینی. آنطور که تفسیرالمیزان می‌خوانیم این مرحله از ایمان از آیات ۱۰ و ۱۱ سوره صف استنباط می‌شود. آنگاه که خداوند تعالی فرموده: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلَی تِجَارَه تُنْجِیکمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ؛ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ‌الله بِأَمْوَالِکمْ وَأَنْفُسِکمْ؛ ‌ای کسانی که ایمان آوردید، آیا می‌خواهید شما را به تجارتی راهنمایی کنم که از عذاب دردناک نجات‌تان دهد؟ آن این است که به خدا و رسولش ایمان آورید و در راه خدا با اموال و نفوس خود جهاد کنید.» علامه‌طباطبایی(ره) معتقدند که در این دو آیه دارندگان ایمان باز به داشتن ایمانی ارشاد می‌شوند که مشخص می‌کند ایمانی غیرایمان مرتبه اول است.

مرتبه سوم اسلام: رام کردن نفس سرکش و تسلیم وجود انسان در برابر خدا
مرتبه سوم از اسلام دنباله و لازمه همان مرتبه دوم ایمان است، چون نفس آدمی وقتی با ایمان نامبرده انس گرفت و متخلق به‌اخلاق آن شد، خودبه‌خود سایر قوای منافی با آن، از قبیل قوای بهیمی و سبعی، برای نفس رام و منقاد می‌شود و آن قوایی که متمایل به هوس‌های دنیایی و زینت‌های فانی و ناپایدارش می‌شوند، رام نفس گشته و نفس به آسانی می‌تواند از سرکشی آنها جلوگیری کند. اینجاست که آدمی آنچنان خدا را بندگی می‌کند که گویی او را می‌بیند، چنین کسی دیگر در باطن و سر خود هیچ نیروی سرکشی که مطیع امر و نهی خدا نباشد یا از قضا و قدر خدا به خشم‌ آید، نمی‌بیند و سراپای وجودش تسلیم خدا می‌شود.
بنا به تفسیر علامه طباطبایی(ره) درباره این اسلام است که خدای تعالی در آیه 65سوره نساء می‌فرماید: «فَلَا وَرَبِّک لَا یؤْمِنُونَ حَتَّی یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لَا یجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُوا تَسْلِیمًا؛ نه به پروردگارت سوگند ایمان نمی‌آورند (یعنی ایمانشان کامل نمی‌شود) مگر وقتی که هم در اختلافاتی که بینشان پدید می‌آید تو را حکم کنند و هم وقتی حکمی راندی در دل هیچ‌گونه ناراحتی از حکم تو احساس نکنند و به تمام معنا تسلیم شوند.» این اسلام در مرتبه سوم است که براساس نظر علامه(ره) در مقابلش ایمان مرتبه سوم قرار دارد و آن ایمانی است که آیات یک تا سه سوره مؤمنون: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(۱) الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ(۲) وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (۳)» و نیز آیه ۱۳۱ سوره بقره «إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ‌» و آیاتی دیگر به آن اشاره می‌کنند. علامه(ره) تشریح می‌کنند که اخلاق فاضله از رضا و تسلیم و سوداگری با خدا و صبر در خواسته خدا و زهد به تمام معنا و تقوی و حب و بغض به‌خاطر خدا، همه از لوازم این مرتبه از ایمان است.

مرتبه چهارم اسلام: مرحله عبودیت و بندگی
همانگونه که در مراتب گذشته بیان شد مطابق نظر صاحب تفسیرالمیزان، مرتبه چهارم از اسلام نیز دنباله و لازمه مرحله سوم از ایمان است. علامه(ره) در شرح نظر خود بیان می‌دارند: «چون انسانی که در مرتبه قبلی بود، حال او در برابر پروردگارش حال عبد مملوک است درباره مولای مالکش، یعنی دائماً مشغول انجام وظیفه عبودیت است، آن هم به‌طور شایسته و عبودیت شایسته همان تسلیم صرف بودن در برابر اراده مولی و محبوب او و رضای اوست. انسان درحالی‌که در مرتبه سابق از اسلام و تسلیم هست، ‌ای بسا که عنایت ربانی شامل حالش گشته، این معنا برایش مشهود شود که ملک تنها برای خداست و غیرخدا هیچ‌چیزی نه مالک خویش است و نه مالک چیز دیگر، مگر آنکه خدا تملیکش کرده باشد، پس ربی هم سوای او ندارد و این معنایی است موهبتی و افاضه‌ای است الهی که دیگر خواست انسان در به‌دست آوردنش دخالتی ندارد و‌ای بسا که آیه ۱۲۸ سوره بقره: «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَینِ لَک وَمِنْ ذُرِّیتِنَا أُمَّه مُسْلِمَه لَک وَأَرِنَا مَنَاسِکنَا » اشاره به همین مرتبه از اسلام باشد.»
در برابر این مرتبه از اسلام، علامه(ره) از مرتبه چهارم ایمان صحبت به میان می‌آورند که عبارت از این است که این حالت، تمامی وجود آدمی را فرا بگیرد. علامه(ره) در اینجا به آیات ۶۲ و ۶۳ سوره یونس اشاره دارند که خداوند تعالی درباره این مرتبه از ایمان می‌فرماید: «أَلَا إِنَّ أَوْلِیاءَ‌الله لَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ (۶۲) الَّذِینَ آمَنُوا وَکانُوا یتَّقُونَ (۶۳)؛ آگاه باش که اولیای خدا نه خوفی بر آنان هست و نه اندوهناک می‌شوند، کسانی که ایمان آوردند و از پیش همواره ملازم با تقوی بودند.» علامه(ره) در شرح این آیات و نحوه استنباط مرتبه چهارم ایمان استدلال می‌کنند که «چون مؤمنینی که در این آیه ذکر شده‌اند، باید این یقین را داشته باشند که غیراز خدا هیچ‌کس از خود استقلالی ندارد و هیچ سببی تأثیر و سببیت ندارد مگر به‌اذن خدا، وقتی چنین یقینی برای کسی دست داد، دیگر از هیچ پیشامد ناگواری ناراحت و اندوهناک نمی‌شود و از هیچ محذوری که احتمالش را بدهد نمی‌ترسد، این است معنای اینکه فرمود: «نه خوفی بر آنان هست و نه اندوهناک می‌شوند» وگرنه معنا ندارد که انسان حالتی پیدا کند که از هیچ‌چیز نترسد و هیچ پیشامدی اندوهناکش نسازد، پس این همان ایمان مرتبه چهارم است که در قلب کسانی پیدا می‌شود که دارای اسلام مرتبه چهارم باشند.»

این خبر را به اشتراک بگذارید