• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
دو شنبه 9 اسفند 1400
کد مطلب : 155141
+
-

منشور روحانیت  و مسئله جهاد تبیین

اندیشه انقلاب
منشور روحانیت  و مسئله جهاد تبیین

مرتضی داودوندی؛ روزنامه‌نگار

سال۱۳۶۷هجری شمسی تقویم جمهوری اسلامی ایران یکی از قدمگاه‌های پرنکته و اسرار‌آمیز را در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی به‌خود اختصاص داده است. اعدام‌‌های منافقین کوردل، حکم ارتداد سلمان رشدی، پیام امام به گورباچف و... هر کدام صفحاتی از تاریخ این سال را پر کرده است که شرح منظومه فکری پشت آنها در این مجال نمی‌گنجد. لکن آن اتفاق و حرکتی که به نوبه خود راهبردی‌ترین نگاه امام‌ خمینی(ره) به حوزه علوم دینی به‌عنوان مهم‌ترین و تأثیرگذارترین علمدار حکومت و انقلاب اسلامی می‌توان به شمار آورد، منشور مقدس روحانیت در سوم اسفندماه سال ۶۷ شمسی بود.

مهم‌ترین سند رفتاری یک روحانی اصیل انقلابی
منشور روحانیت در واقع عصاره وصیت‌نامه سیاسی-الهی امام(ره) و تمام تحلیل‌ها و دیدگاه‌های این یگانه فرزانه معاصر و اصلاح‌گر حوزه‌های علمیه به‌عنوان مؤثرترین قشر جامعه است که حضرت‌امام(ره) آخرین دغدغه‌ها، توصیه‌ها و هشدارها را به نسل‌های آینده حوزه‌ها و روحانیت ابلاغ می‌کنند و حاصل تجربیات طولانی و دشوار خود را برابر گرایش‌ها و لایه‌های انحرافی، وابسته، متحجر و مقدس‌نما در اختیار آنان قرار می‌دهند. منشور روحانیت مهم‌ترین سند رفتاری یک روحانی اصیل انقلابی است که پیر جماران به خوبی و با تفصیل، ویژگی‌های روحانیت متعهد را طی مانیفستی برمی‌شمارند و جهت تشخیص روحانیون اصیل و انقلابی از روحانیون مدعی و غیرانقلابی، ملاک و خط‌کش ارائه می‌کنند. حضرت امام(ره) در منشور روحانیت، تناسب روحانیت اصیل را با مبارزه و خون و خون دل خوردن ترسیم و عجین می‌کنند و با ارائه ملاک‌هایی چون «صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه‌گاه محرومان بوده است» و «روحانیت متعهد، به خون سرمایه‌داران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت» و «احساس مسئولیت در برابر توده‌ها، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است» و... سعی در جدا کردن خط روحانیت اصیل و انقلابی از روحانیت وابسته و مقدس‌مآب کرده‌اند. درست ۶۸‌سال پیش از این گام تاریخی یعنی سوم اسفند‌ماه سال۱۲۹۹ هجری شمسی، دور جدیدی از دخالت‌های بیگانگان در سرنوشت جامعه و کشور ما رخ داد که با شیوه‌ای نو و در پوشش اقدام برای تأمین امنیت و پیشرفت کشور، با طراحی دولت بریتانیا و کارگزاران داخلی آن در قالب یک کودتا شکل گرفت و به استقرار دیکتاتوری پهلوی‌ها و انزوای فرهنگ ملی و ارزش‌های الهی جامعه ایران انجامید و از دیگر سو، محتوای اصلی این پیام نیز به‌گونه‌ای عوامل و شرایط فکری، سیاسی و اجتماعی‌ای را مورد بازکاوی و ریشه‌یابی قرار می‌دهد که درواقع زمینه‌ساز وقوع شوم‌ترین رویداد سال ۱۲۹۹ شد.

تبیین؛ اساس کار روحانیت
انقلاب برخاسته از نهضت‌های دینی سرمنشأ در نهادهای مذهبی و ایدئولوژیک دارد. حوزه علمیه هم از این قاعده مستثنی نیست و به‌عنوان مادر انقلاب اسلامی57 مغز متفکر و ایدئولوژیک این نهاد انقلابی محسوب می‌شود. حوزه علمیه برای انقلاب اسلامی به مثابه یک دستگاه محاسبه فکری می‌ماند که ورودی و خروجی و پردازش آرمان‌های انقلاب از مسیر حوزه خواه‌ناخواه می‌گذرد؛ اگر حوزه به انحراف رود انقلاب به انحراف می‌رود و اگر حوزه در صراط حق کما‌فی‌السابق حرکت کند، انقلاب هم به مسیر راستین خودش ادامه می‌دهد. پس حوزه پاشنه آشیل انقلاب57 است. سِر این مسئله در صراحت منشور مقدس روحانیت نهفته است و حافظ این پاشنه آشیل تنها یک قشر است؛ قشر روحانیت که حکم راهبر و تکیه‌گاه این جامعه و حلقات میانی امام(ره) و امت را در یک جامعه به‌عهده دارد. اساس کار روحانیت معزز هم در طول اعصار تاریخ در همه حال تبیین بوده است. روحانیت است که همواره باید به مثل طبیبی در جامعه بگردد و دردها را شناسایی کند، بیماری‌ها را بشناسد، دوای آنها را فراهم  و آن را درمان کند.
روحانیت با درنظر گرفتن اصول تبیینی همواره توانسته بار امانت الهی را 1400سال پیش تا به الان به دوش بکشد و نسل به نسل در قلوب انسان‌ها جاری و ساری سازد. روحانیتی که با تعهد و صداقت نسبت به امتش و همراه با درنظر گرفتن عواطف انسانی و با زبان هنر و تأثیرگذاری بر توده‌های بزرگ مردمی توانسته این کار را انجام دهد و این چنین است که مردم را طی اعصار مختلف به صحنه آورده و همواره امت را پیروز میدان کرده است. به همین دلیل است که دشمن در برابر این هسته معرفتی انقلاب بدون حرکت باقی نمی‌ماند. دشمن به انحای مختلف سعی در ساختارزدایی و اضمحلال این نهاد مقدس دارد، آن هم از 2طریق ارعاب و زور و ترس  یا نفوذ. طریق اول در سال‌های نخستین استبداد در ایران با شکست مواجه شد اما راهبرد چندصد ساله دشمن بعد از ناامیدی از زور و ترس، نفوذ است؛ آن هم با هدف تغییر مسیر اساسی در حوزه از طریق تز جدایی دین از سیاست، بی‌ثبات‌سازی بنیادهای فکری حوزوی از طریق ستاندن پایه‌های عقلی از این علوم و حرام‌خواندن بی‌حساب و کتاب آن، حساسیت‌زدایی و غیرت‌زدایی از حوزویان نسبت به مسائل روز جامعه و عزلت‌نشینی فکری و اجتماعی آنهاست.
و تنها زره مستحکمی که ‌می‌تواند یک جامعه را از عوامل کودتای سوم اسفند1299حفظ کند و یک ملت را از نفوذ و بی‌ثبات‌سازی‌ مبرا سازد مسئله و فریضه فوری و قطعی تبیین است؛ یعنی همان جهاد تبیین.

این خبر را به اشتراک بگذارید