• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 27 بهمن 1400
کد مطلب : 153973
+
-

مروری بر اهداف، اصول و روش‌های تعلیم و تربیت از منظر بوعلی سینا

تعلیم و تربیت از نگاه شیخ‌الرئیس

اندیشه تربیتی اسلام
تعلیم و تربیت از نگاه شیخ‌الرئیس

محمدصادق عبداللهی، روزنامه‌نگار

توجه به تعلیم و تربیت در میان اندیشمندان مسلمان‌گاه به شکلی مستقیم و گاه در حاشیه اندیشه‌های دیگر بوده است. در میان این اندیشمندان، بزرگانی چون فارابی، مسکویه، ابن‌سینا، غزالی، شیخ‌اشراق، ‌خواجه نصیرالدین‌طوسی و فیض‌کاشانی دارای اندیشه‌های نابی هستند که غور در آرای آنان می‌تواند چراغ‌های روشنی را پیش‌روی فلاسفه امروز تعلیم و تربیت اسلامی بگذارد. بر این اساس طی سلسله یادداشت‌هایی در پی بررسی آرای اندیشمندان برجسته حوزه تعلیم و تربیت اسلامی خواهیم بود و به رسم مکاتب تعلیم و تربیت، در هر شماره به اهداف، اصول، مراحل و فرایند، عوامل و روش‌های تعلیم و تربیت خواهیم پرداخت. در این شماره مختصری از آرای بوعلی‌سینا مرور شده است.

ابن‌سینا دارای رویکردی عقلانی نسبت به تعلیم و تربیت است و در فلسفه تربیتی خود بر اندیشه‌ورزی و تعقل تأکید دارد. او علاوه بر اشارات تربیتی پراکنده‌ای که در کتاب‌های «شفا»، «قانون» و «رساله فی علم الاخلاق» دارد، رساله مستقلی با عنوان «تدابیر المنازل» را به رشته تحریر درآورده که در بخشی از آن مستقلاً به مباحث تربیت کودک پرداخته است. از ویژگی‌های فلسفه تعلیم و تربیت بوعلی‌سینا می‌توان به توجه او به بعد اجتماعی در کنار بعد فردی اشاره کرد.

هدف تعلیم و تربیت
ابن‌سینا مهم‌ترین و اصلی‌ترین هدف تعلیم و تربیت را رساندن فرد و جامعه به سعادت و کمال می‌داند. از نظر او آموزش عقلانی مهم‌ترین نوع آموزش است و به‌عبارتی تعلیم و تربیت رشد عقل و راهی برای رسیدن به خداست. بوعلی هدف غایی تربیت را نزدیکی به حق می‌داند که همه‌‌چیز مقدمه و ابزار رسیدن به آن است. و هدف میانی تربیت را به کمال رساندن قوه نظری و عملی در انسان بیان می‌دارد. کمال قوه عملی از نظر او در حصول به فضیلت عدالت است که جامع سه فضیلت عفت، شجاعت و حکمت است و کمال قوه نظری در پذیرش صورت کامل و نظام معقول در انسان تعریف می‌شود تا انسان به عالمی عقلی تبدیل شود. برای رسیدن به کمال عملی و نظری، باید قوای سه‌گانه شهودی، غضبی و تدبیری متربی به اعتدال برسد.

اصول تعلیم و تربیت
اصول تربیت براساس تعریفی که دکتر علی شریعتمداری ارائه داده است به‌معنای مفاهیم، نظریه‌ها و قواعد نسبتاً کلی است که در بیشتر موارد صادق است و باید راهنمایی در کلیه اعمال تربیتی باشد. به شکلی مختصر از منظر بوعلی اصول تربیتی عبارتند از:
کشف استعدادها و علایق: ابن‌سینا معتقد است که میل و استعداد و اراده طبیعی شاگرد باید مبنای آموزش قرار گیرد و اگر چنین نشود و میان طبع و میل طبیعی فرد با مواد مورد آموزش سازگاری به‌وجود نیاید، فرد در فراگیری موفق نخواهد بود. بر این اساس معلم بایستی پیش از آموزش هر حرفه یا دانشی خاص به شاگرد با طبیعت او آشنا شود و توانایی‌ها و گرایش‌های او را محک زند تا ضمن آنکه به میزان هوش او پی ببرد با ذوق و سلیقه او آشنا شود.
رعایت تفاوت‌های فردی: معلم در آموزش بایستی هم توانایی‌های طبیعی و هم امکانات بیرونی فرد را درنظر بگیرد و براساس آنها آموزش را تنظیم کند. این تفاوت‌ها حوزه‌های توان جسمی و فکری، استعدادها، علائق و امکانات و ابزارهای فردی را شامل می‌شود.
آموزش گروهی: ابن‌سینا معتقد است که آموزش باید گروهی باشد چرا که آموزش گروهی موجب برانگیختن حس رقابت میان شاگردان شده و به رشد و پرورش ذهنی کودکان یاری می‌رساند و زمینه بازی با همسالان و ارتباط با آنان را که از نیازهای روحی کودک است فراهم می‌آورد.
ایجاد شرایط مناسب: ابن‌سینا در آرای خود معتقد به ایجاد شرایط مناسب برای پرورش کودک است و این شرایط را از بهداشت دوران باروری و انتخاب نام نیکو برای فرزند دنبال می‌کند.
تنظیم برنامه آموزشی براساس مراحل زندگی: بوعلی به مراحل رشد دقت داشته و آن را به ۵ مرحله «نوزادی تا دوسالگی»، «خردسالی (۲ تا ۶ سالگی)»، «کودکی (از زمان رویش دندان‌های دائمی تا پیش از بلوغ)»، «نوجوانی (دوران بلوغ)» و «جوانی (از بلوغ تا سی‌سالگی)» تقسیم می‌کند و معتقد است که برنامه‌ریزی آموزشی باید متناسب با هر یک از مراحل رشد باشد.

مراحل و فرایند تعلیم‌ و تربیت
مرحله تعلیم و تربیت در خانه:
این مرحله عمدتاً دربردارنده تربیت در دوران نوزادی، خردسالی و کودکی است. ابن‌سینا نخست از والدین می‌خواهد پیش از آنکه کودک به بدی‌های اخلاقی خو بگیرد، به تربیت اخلاقی او بپردازند. اصل مهم در اینجا القا کردن ضبط و مهار هیجانات است و باید مراقب بود که این هیجانات به خشم یا ترس مجال بروز ندهند یا به واسطه دلمردگی و افسردگی خاموش یا دستخوش بی‌قراری نشوند. بنابراین، باید به هیجاناتی مجال بروز داد که مطبوع و دلپذیرند و می‌بایست از امور نفرت‌انگیز و انزجار‌برانگیز اجتناب کرد. او برای پرورش صحیح خردسالان 4توصیه دارد: ۱) اعتدال در رفتار، ۲)‌ برنامه صحیح غذایی و خواب و استحمام معتدل؛ ۳) در سن شش سالگی به مدرسه رود و در تعلیم اجبار نباشد و ۴) نوشیدنی‌های سالم بنوشد.
تعلیم و تربیت در مکتب: در شش سالگی کودک می‌تواند توسط یک معلم برخوردار از طبعی آرام و رئوف، که کودک را قدم به قدم و به‌صورت منظم با گشاده‌رویی و بدون فشار و اجبار آموزش خواهد داد، تعلیم ببیند. البته نباید او را مجبور کرد که لاینقطع و به‌طور پیوسته در مکتب‌خانه بماند. ابن‌سینا توصیه می‌کند که این برنامه را باید تا سیزده سالگی ادامه داد.
مرحله حرفه‌آموزی: پس از آموزش‌های ابتدایی و رسیدن کودک به سن بلوغ از منظر بوعلی او می‌تواند صنعت و حرفه‌ای را بیاموزد و پس از آن زندگی مستقل خود را آغاز کند. براساس اصل کشف استعدادها و علایق شایسته است که نوجوان مطابق ذوق و طبع خود هنر و حرفه‌ای را بیاموزد.

روش‌های تربیت
ابن‌سینا در کتاب شفا براساس اصولی که در ابتدا بیان شد، از 6روش تعلیم و تربیت نام می‌برد که معلم باید هر یک را به اقتضای زمان به‌کار برد:
تعلیم ذهنی: براساس این روش معلم از طرح یک موضوع کلی برای شاگردان، امری مجهول را معلوم می‌کند.
تعلیم صناعی: به‌معنای آموختن طرز به‌کارگیری آلاتی که برای هر صنعت ضروری است.
تعلیم تلقینی: در این روش یاددهی از راه تلقین از سوی معلم به سمت دانش‌آموز صورت می‌گیرد.
تعلیم تأدیبی: این روش عمدتاً جنبه سلبی دارد و بر این اساس باید اخلاق مذموم و ناپسند را از کودک دور کرد.
تعلیم تقلیدی: دانش‌آموز در تقلید از همشاگردی‌ها، معلمان، والدین و... می‌آموزد لذا معلم بایستی به‌گونه‌ای رفتار کند که مورد اعتماد قرار گیرد.
تعلیم تنبیهی: این روش به آگاه ساختن شاگرد از رموز و علل آثار و حوادثی که روزانه مشاهده می‌کند، اشاره دارد.
برخی از روش‌های تربیتی دیگر از منظر ابن‌سینا عبارتند از: «تشویق و تنبیه»، «استفاده از داستان‌های تمثیلی»، «استفاده از شعر تعلیمی» و «عمل به ضد» که منظور از عمل به ضد، مبارزه با خوی و صفات ناپسند از طریق عمل به ضد‌آنها برای رساندن فرد به اعتدال است. البته آرای تربیت ابن‌سینا به آنچه بیان شد محدود نمی‌شود و بایستی برای درک دقیق آرای این اندیشمند به شکلی دقیق به مباحث معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی از منظر ابن‌سینا پرداخت و هر یک از موارد فوق‌الذکر را به شکلی کامل بسط داد؛ در آنچه گذشت صرفاً تلاش شد تا به اختصار و با استفاده از منابعی که در پی‌نوشت ذکر شده، برخی از سرفصل‌ها را به شکلی کلی مرور کرد تا مخاطب آشنایی‌ای جزئی با آرای ابن‌سینا در حوزه تعلیم و تربیت یابد.

پی‌نوشت:
در نوشتن این گزارش از کتاب «مربیان بزرگ مسلمان» اثر بهروز رفیعی، کتاب «اصول و فلسفه تعلیم و تربیت» تألیف دکتر علی شریعتمداری، مقاله «بررسی دیدگاه ابن‌سینا در باب تعلیم و تربیت» اثر دکتر فاطمه زیباکلام مفرد و دکتر سمیرا حیدری و مقاله «بررسی تعلیم و تربیت اخلاقی از دیدگاه ابن‌سینا» اثر سلیمه خلیلی و همکاران استفاده شده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید