بهروز رسایلی
آیا فوتبال ایران به عصر آماتوریسم بازگشته است؟ این پرسش از لحظه اعلام خبر حذف پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان آسیا، جدیتر از هر زمان دیگری مطرح و تکرار شده است. قرار نیست جوگیر شویم و بر اثر خشم و سرخوردگی مربوط به این اتفاق حکم کلی صادر کنیم، اما دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد فوتبال باشگاهی ایران بهطور روزافزون ارزش و جذابیتش را از دست میدهد. شما اگر یک بازیکن نسبتا توانمند 23 یا 24ساله باشید که از برخی لیگهای عربی یا کشورهای درجه2 و 3 اروپا پیشنهاد دارید، چرا باید این پیشنهادها را رد کنید و در ایران بمانید؟ واقعا دلیل منطقی و موجهی وجود ندارد.
تفاوت درآمد
در فوتبال ایران اگر بازیکنی مثلا قرارداد 7 یا 8میلیارد تومانی با باشگاهش ببندد، بهطور مستمر باید فشار روانی ناشی از توقعات و انتقادات هواداران را تحمل کند. اگر رقم این قرارداد لو برود، او به شکل گسترده تحت هجوم مردم، شبکههای اجتماعی و حتی رسانهها قرار خواهد گرفت. دلیل این موضوع هم شرایط بد اقتصادی موجود در کشور و افزایش شکاف طبقاتی است. تازه همین رقم مندرج در قرارداد هم به آسانی و به شکل معقول و منظم به بازیکنان پرداخت نمیشود و اغلب اوقات آنها از تیمشان طلبکار میشوند. حالا فرض کنید یک بازیکن معمولی از تیمی خارجی پیشنهاد مثلا 400هزار دلاری (پایینترین سطح ممکن را مثال میزنیم) دریافت کند؛ معادل ریالی این رقم حدود 12میلیارد تومان خواهد شد که تازه با توجه به نوسانات ارزی احتمال افزایش هم وجود دارد. خیلی هم راحت و به موقع پول بازیکن را به او میپردازند. خب، چرا چنین فوتبالیستی باید پیشنهاد خارجیاش را نپذیرد؟
نزول اعتبار و کیفیت
موفقیتهای استثنایی پرسپولیس در چند سال گذشته را نادیده بگیرید و به بقیه تیمهای ایرانی در یک دهه اخیر نگاه کنید؛ کدام یک از آنها کامیابی چشمگیری در لیگ قهرمانان آسیا داشتهاند؟ تازه همین پرسپولیس هم سال به سال ضعیفتر شده؛ تا جایی که در آخرین بازی بینالمللیاش به آن شکل دردناک و مطلق برابر الهلال عربستان بازنده شد. حقیقت آن است که سطح کیفی فوتبال باشگاهی ایران روزبهروز پایینتر میآید و حالا داستان قلع و قمع سرخابیها در آسیا، وجه اعتباری این حوزه را هم به چالش کشیده است. بهطور ساده، فوتبالیستی که میپذیرد با همه مشکلات در پرسپولیس و استقلال بازی کند، باید قید حضور در آسیا و بختآزمایی در میادین بینالمللی را هم بزند. الان محرومیت از آسیا برای یک فصل است، اما میگویند احتمال تمدید این مجازات وجود دارد و اصلا چشمانداز روشنی هم برای رفع مشکلات در کار نیست. خب چرا بازیکنی که توانایی ترانسفر دارد، باید در این شرایط بهکار ادامه بدهد؟
بدترین امکانات
از سوی دیگر امکانات سختافزاری فوتبال ایران هرگز تناسبی با شأن و منزلت و نیز ریشه و محبوبیت این رشته ورزشی در کشورمان ندارد. خبری از زمینهای استاندارد، ورزشگاههای مجهز، حق پخش، میزبانیهای آبرومند بینالمللی، کمکداور ویدئویی و حتی فیلمبرداری و کارگردانی تلویزیونی درست و حسابی نیست. هنوز صحنه هند منجر به پنالتی استقلال در بازی با آلومینیوم اراک از زاویه درست پخش نشده است؛ آیا مثلا میتوان این شرایط را با تصویربرداری لیگ امارات مقایسه کرد؟ یک باشگاه عربی گاهی به اندازه تمام موجودی فوتبال ایران زمین چمن باکیفیت دارد. اینها شوخی نیست.
تیم ملی
از سوی دیگر بهطور روزافزون ترکیب تیم ملی از حضور بازیکنان شاغل در لیگ داخلی خالی میشود. دلیلش این است که اولا میزان ترانسفر بازیکنان افزایش یافته و ثانیا مربیان تیم ملی ترجیح میدهند بیشتر از لژیونرهایی استفاده کنند که با امکانات بهتر سختافزاری و بعضا تمرینات مناسبتر تاکتیکی آماده شدهاند. امروز شاید تنها نماینده درست و حسابی لیگ ایران در تیم ملی وحید امیری باشد که تازه او هم از سن ترانسفرشدن عبور کرده است. وقتی بهطور پیشفرض بازی در خارج از کشور باعث افزایش شانس حضور در تیم ملی میشود، طبیعتا بازیکنان مستعد رغبت بیشتری برای بازی در لیگهای خارجی پیدا میکنند.
آسمان تاریک
لیگ ایران به شکل روزافزون جذابیتش را برای حضور ستارهها از دست میدهد
در همینه زمینه :