• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
دو شنبه 17 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 15003
+
-

نیم میلیون نفردر حاشیه

زندگی هزاران مهاجر با طعم محرومیت در حاشیه‌های اصفهان ادامه دارد

گزارش
نیم میلیون نفردر حاشیه




ناهید شفیعی | اصفهان - خبرنگار : 

می‌گویند هر جا که باشی آسمان خدا همین رنگ است، اما حکایت حاشیه‌نشینان چیز دیگری است. در کلونی‌های حاشیه‌ای حتی رنگ آسمان هم با محله‌های دیگر شهر اصفهان فرق دارد. حاشیه‌های شهر یعنی همان خیابان‌های با سنگفرش آسفالت ساییده و پردست‌انداز، خانه‌هایی با نمای آجر و سیمان که از یکی، 2 طبقه بالاتر نمی‌روند، کوچه‌های تو در تو، محله‌های شلوغ و کودکانی که در زمین‌های خاکی یا کنار خیابان غرق بازی هستند. دکان‌های قدیمی و خلاصه هر چیزی که رنگ و بوی در جا زدن در زمان را دارد. و چه سخت است حکایت دختران و پسران جوانی که قرار است از دل این محله‌های جامانده از قافله تاریخ وارد جامعه شوند و نقش‌های مثبتی در سرنوشت خود و دیگران داشته باشند.

زینبیه، حصه، دارک، جوی‌آباد، مفت‌آباد و هزاران نام و نشان دیگری که به گوش اصفهانی‌ها آشناست، حکایت از زندگی با کمترین امکانات و خدمات رفاهی در محله‌های حاشیه‌ای سومین کلانشهر ایران را دارد. یکی از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین محله‌های حاشیه‌ای اصفهان زینبیه است. این منطقه از یک خیابان بسیار دراز با تعداد زیادی فرعی تشکیل می‌شود که در آن افرادی با همه جور لباس و قومیتی را می‌توان دید. در یکی از فرعی‌ها که از خیابان اصلی هم زیاد دور نیست، پسربچه‌های 8-9 ساله‌ای را می‌بینم که بدون توجه به رفت و آمدهای پی در پی رهگذران، موتورسیکلت‌ها و حتی گاهی خودروها بساط گل‌کوچک راه انداخته‌اند و سرگرم بازی هستند. آنها برای آینده‌شان آرزوهای بزرگی دارند، هرچند برای رسیدن به این رویاها باید خیلی بیشتر از یک پسربچه در خانواده قشر متوسط یا مرفه تلاش کنند. 


از اینجا رانده از آنجا مانده  

بر اساس آمار رسمی در استان اصفهان نیم میلیون نفر حاشیه نشین زندگی می کنند. آسیب‌های حاشیه‌نشینی را باید از چند جنبه از جمله فرهنگی بررسی کرد. کسانی که به کلانشهرها مهاجرت می‌کنند، پیوستگی و همبستگی فرهنگی و احساس تعلق به مبدا را از دست می‌دهند و از طرفی در فرهنگ مقصد نیز حل نمی‌شوند و به نوعی دچار دوگانگی فرهنگی خواهند شد. این مساله باعث از دست دادن فرهنگ بومی و تعلق نداشتن به آن و نپذیرفتن فرهنگ مقصد می‌شود.

«رضا اسماعیلی» جامعه‌شناس و عضو هیأت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان با اشاره به این مطلب به همشهری می‌گوید: اغلب مهاجران نیز دانش و مهارت حرفه‌ای یا تخصص کمتری دارند. همین عامل باعث می‌شود که این افراد به شغل‌های کاذب روی بیاورند و بعضا مشاغلی را تجربه کنند که نظام شغلی را دچار آسیب‌های خاص می‌کند. وی یادآور می‌شود: نتیجه پژوهش‌ها و مطالعاتی که در کشور ما انجام شده، جمعیت حاشیه‌نشینان کشورمان را 14 میلیون نفر برآورد می‌کند که بخش عمده‌ای از این جمعیت در حاشیه کلانشهرهای کشور از جمله اصفهان زندگی می‌کنند.

این جامعه‌شناس نوع نگاه مردم و مسئولان را به پدیده حاشیه‌نشینی نیازمند تغییر و بازنگری اساسی می‌داند و می‌افزاید: دلیل اینکه حاشیه‌نشینی را یک پدیده منفی ارزیابی می‌کنیم، این است که شهروندان معتقدند حاشیه‌نشینان باعث افت کمیت و کیفیت خدمات شهر می‌شوند. اما حقیقت این است که حاشیه‌نشینی نشان‌دهنده شکاف و نابرابری در برخورداری از امکانات و نداشتن سیاست‌های توزیع مناسب خدمات و امکانات در شهرها و مناطق مختلف کشور است.


سرآغازی برای تحولی بزرگ در زندگی محرومان

اما به گفته این جامعه‌شناس، نوع نگاه حاشیه‌نشینان به پدیده حاشیه‌نشینی منفی نیست، چراکه در جهان فکری آنها جابه‌جایی محل سکونت و مهاجرت به کلانشهرها یک تغییر مثبت و سرآغاز تحولی بزرگ و به عبارت دیگر نقطه عطفی در زندگی‌شان به شمار می‌آید. اسماعیلی حاشیه‌نشینی را واقعیتی غیرقابل انکار در زندگی کنونی بشر می‌خواند و توضیح می‌دهد: امروزه، چه در کشورهای پیشرفته و چه در حال توسعه جهان، تعدادی سکونتگاه غیررسمی در حاشیه شهرها دیده می‌شود. کلانشهر اصفهان هم از این قانون جدا نیست. گرچه از آمار دقیق حاشیه‌نشینان اطلاع دقیقی ندارم اما در شمال شهر زینبیه، حصه و دارک و همچنین در جنوب همت‌آباد و در غرب شهر نیز کهندژ و جوی‌آباد همگی جزو محله‌های حاشیه‌ای شهر به شمار می‌آیند. این جامعه‌شناس شرایط حاشیه‌نشینان اصفهان را سازمان‌یافته‌تر و مناسب‌تر از برخی دیگر از کلانشهرهای کشور می‌داند و می‌گوید: خوشبختانه پدیده زاغه‌نشینی یا آلونک‌نشینی و حلبی‌آبادها در اصفهان به شدتی که در تهران یا شهرهای دیگر می‌بینیم، وجود ندارد.


همبستگی جامعه‌های کوچک در دل اصفهان

اسماعیلی درباره ویژگی‌های جمعیتی حاشیه‌نشینان اصفهان نیز می‌گوید: ساکنان محلات حاشیه‌ای از ترکیب قومی و محلی خاصی برخوردارند. به طور کلی می‌توان آنها را کلونی‌های اجتماعی توصیف کرد که اطراف اصفهان یا در دل محله‌های این شهر شکل گرفته‌اند و درون خودشان همبستگی‌های اجتماعی، تعامل و همکاری گسترده‌ای دارند، گویی جامعه‌ای کوچک با خرده‌فرهنگ‌های متفاوت در دل جامعه بزرگ‌تر اصفهان شکل گرفته است.

وی با تقدیر از برنامه‌ریزی‌های شهرداری اصفهان در چند دهه اخیر که باعث دور شدن از قطب‌بندی‌های منطقه‌ای در این شهر شده است، بیان می‌کند: همین سیاست‌ها باعث شده است قیمت زمین و ملک در مناطق مختلف شهر اختلاف بسیار شدید و سرسام‌آوری نداشته باشد. به عنوان مثال، در منطقه جنوب شهر می‌توان زمین را به قیمت متری 12 تا 15 میلیون تومان، در یک منطقه متوسط شهری بین 8 تا 10 میلیون تومان و در محلات بالاتر 3 تا 5 میلیون تومان خرید. این مساله قوت برنامه‌ریزی‌های شهری اصفهان را در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که قطب‌بندی در این شهر را تغییر داده و تعدیل کرده است.


ادغام حاشیه نشینان در شهر با یک برنامه  15 ساله

عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد خوراسگان  می گوید: مدیران محلی و شهری در جهت ساماندهی این مناطق برای نظام توزیع خدمات و امکانات بهداشتی، درمانی، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و غیره چاره‌اندیشی کنند تا طی یک برنامه 15 ساله حاشیه‌نشینان بتوانند به صورت کامل در محیط شهری ادغام شوند. اسماعیلی ادغام اجتماعی و اقتصادی حاشیه‌نشینان را در شهر نیازمند برنامه‌ریزی‌های کلان و دقیق می‌داند و ادامه می‌دهد: البته طرح‌های دیگری هم در زمان ادغام باید اجرا شوند تا شاهد تجربه‌های ناموفقی که در پایتخت رقم خورد، نباشیم. مثلا باید برای بازسازی خانه‌ها و توسعه خدمات شهری طرح‌هایی در نظر گرفته و اجرا شود.


4 شهر، بیشترین حاشیه نشین را دارند

آن گونه که رئیس اداره عمران و بهسازی شهری اداره کل راه، مسکن و شهرسازی استان خبر داده 221 هزار نفر در 2384 هکتار از مساحت شهر اصفهان حاشیه نشین هستند. 8 درصد مساحت شهرهای استان گرفتار پدیده حاشیه نشینی هستند. جمعیت حاشیه نشینان در استان ۴۵۰ هزار تا نیم میلیون نفر است. بیشتر این حاشیه نشینان با توجه به مطالعات صورت گرفته در سکونتگاه های غیررسمی 4 شهر استان شامل اصفهان، نجف آباد، خمینی شهر و شهرضا شناسایی شده اند. با توجه به مطالعات انجام شده در این 4شهر می‌توان گفت در شهر اصفهان 40 درصد ساکنان، در نجف آباد 25 درصد، در شهرضا در محلات مختلف به صورت متغیر  از 3 تا  27 درصد و در خمینی شهر نیز در محلات مختلف بین 3 تا 14 درصد از ساکنان را مهاجران و افراد جویای کار تشکیل می‌دهند. طبق آمار رسمی منتشر شده از سوی «ناهید تاج الدین» نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی، نیم میلیون نفر در حاشیه 10 تا 15 منطقه استان روزگار می گذرانند و به طور متوسط در هر منطقه بین 50 تا 70 هزار نفر ساکن هستند.


قومیت های ساکن در شاهین شهر، حصه، بهارستان

یکی از قدیمی ترین و مشهورترین مناطق حاشیه ای شهر اصفهان در شمال این کلانشهر با 17 کیلومتر فاصله از مرکز، شاهین شهر است. خوزستانی ها، اهالی چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد بیشترین ساکنان این منطقه را تشکیل می دهند. تا جایی که مراسمات و کسب و کارهای ویژه مردم اهواز و آبادان مثل فلافل فروشی در حاشیه خیابان ها و فروش ته لنجی هر شب در این منطقه با قوت اجرا می شود.

حصه در منطقه 14 شهرداری اصفهان هم از همه قومیت های ایرانی و حتی کشورهای پاکستان، سوریه، ‌عراق، ‌ترکیه و افغانستان بدون هیچ چارچوبی مهاجرانی را در دل خود جای داده که نه فقط از قوانین شهرنشینی پیروی نمی کنند بلکه باعث ایجاد یک ساختار شهری ناهنجار نیز شده اند.بهارستان نیز یکی دیگر از مناطق حاشیه ای البته با قدمتی کمتر است که پس از سپاهان شهر به عنوان منطقه ای برای جذب سرریز جمعیت در 20 کیلومتری جنوب شهر اصفهان ایجاد شده است. ساکنان این منطقه نیز از شهرکرد، کرمانشاه و جنوب کشور هستند اما به دلیل فراوانی قومیت های مختلف و خوابگاهی بودن آن، چندان رونق چشم گیری طی سال های گذشته نداشته است.


کلونی‌های قومیتی در همسایگی اصفهان 

«مرتضی پدریان» جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه فرهنگیان نیز بر این باور است که حاشیه‌نشینی در اصفهان بیشتر حول محور مهاجرانی شکل می‌گیرد که از نقاط مختلف استان و کشور به اصفهان می‌آیند و در محله‌هایی مانند حصه، زینبیه، دارک، جوی‌آباد، همت آباد و... ساکن می‌شوند. وی نظریه کلونی‌های قومیتی را در حاشیه‌های اصفهان تایید می‌کند و می‌گوید: در منطقه حصه بیشتر مهاجران کردتبار و اقوام ساکن شرق ایران، در زینبیه مهاجران عراقی، افغان، لر و ترک‌زبان‌ها و در جوی‌آباد شاخه‌های قوم لر گرد هم آمده‌اند و کلونی‌هایی را شکل داده‌اند که هر قوم و طایفه‌ای در آن جایگاه شناخته‌شده‌ای دارد.

پدریان حاشیه‌نشینی را مشکل بیشتر کلانشهرهای دنیا در عصر کنونی می‌خواند و می‌افزاید: این پدیده با مهاجرپذیری شهرها، تراکم بالای جمعیت در مناطق حاشیه‌ای و به وجود آمدن زیستگاه‌های کم‌برخوردار و جدید در همسایگی شهرهای بزرگ همراه است و در زیستگاه‌های جدیدی که شکل می‌گیرند، مهاجرانی از فرهنگ‌های مختلف گرد هم می‌آیند. این جامعه‌شناس با تاکید بر اینکه حاشیه‌نشینی در اصفهان یک مشکل بارز و آشکار است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت، یادآور می‌شود: متاسفانه جاذبه‌های اقتصادی و اجتماعی و حتی شهری اصفهان باعث شده نه تنها مهاجرانی از داخل کشور بلکه از کشورهای عراق، سوریه و افغانستان هم به اینجا بیایند و شاهد تنوع گسترده فرهنگ‌های مهاجران در کلونی‌ها باشیم. این موضوع به خودی خود می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌های اجتماعی باشد. 


آمار بزهکاری در محله‌های اقماری بالا نیست

پدریان با انتقاد از نظام فکری نادرستی که در حوزه بررسی آسیب‌های اجتماعی در کشورمان رواج دارد، می‌گوید: نکته دیگری که می‌توان درباره حاشیه‌نشینان به آن اشاره کرد، این است که برخلاف آنچه گفته می‌شود، نرخ مشکلات اجتماعی در این محله‌های اقماری بالا نیست. تنها به این خاطر که تراکم جمعیت در محله‌های حاشیه بسیار بیشتر از محله‌های مرفه و به اصطلاح بالای شهر است، این اشتباه به وجود می‌آید که حاشیه‌نشینان افرادی بزهکار هستند در حالی که آمار تخلفات و مسائلی مانند اعتیاد یا جرائم در محله‌هایی مانند حصه، زینبیه، جوی‌آباد، دارک و... به اندازه محله‌هایی مانند مرداویج و عباس‌آباد است.

وی بیان می‌کند: به عبارت دیگر، در این مناطق هم درست به اندازه جاهای دیگر شهر افراد خوب و بد زندگی می‌کنند اما چون تراکم جمعیت بیشتر است، خود به خود آمار آسیب‌های اجتماعی هم بالا می‌رود. از سوی دیگر ساکنان مناطق حاشیه پیوندها و ارتباطات تنگاتنگی با یکدیگر دارند و به همین دلیل هرگونه جرم و اتفاقی رخ دهد، به سرعت همه از آن باخبر می‌شوند و به این ترتیب قبح عمل بین کم‌سن و سال‌ها می‌ریزد در حالی که ممکن است همین جرم در محله‌های بالای شهر رخ دهد و چون همسایه‌ها از حال هم خبر ندارند، میزان سرایت آن هم به مراتب کمتر باشد. 


تحرک طبقاتی برای بهبود زندگی حاشیه‌ای

آسیب‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه فرهنگیان، با استناد به نظریات جامعه‌شناسان، از مناطق حاشیه‌ای شهرها به عنوان صافی یاد می‌کند و می‌گوید: مناطق حاشیه‌ای حکم صافی ورود مهاجران به شهرهای بزرگ را دارند. یعنی در ابتدا گروه‌های مختلفی به این مناطق نقل مکان می‌کنند، اما چون میزان تحرک طبقاتی میان حاشیه‌نشینان بالاست، برخی از آنها موفق می‌شوند مانند سکوی پرش از حاشیه به مرکز شهر راه پیدا کنند و خود را به طبقات بالاتر اجتماع برسانند. وی دسته دوم را خانواده‌های مهاجری می‌داند که حاشیه‌نشینی را به عنوان میراث برای فرزندانشان باقی می‌گذارند و ادامه می‌دهد: این یک اصل ثابت شده در علم جامعه‌شناسی است که طبق آن افرادی که پیوندهای ضعیف اجتماعی دارند، میزان تحرک اجتماعی‌شان بیشتر است.


بهترین راهکار آموزش است

این جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی همچنین با رد نظریه اضافه شدن طردشدگان اجتماعی به ساکنان محله‌های حاشیه نیز می‌گوید: این نظریه به شکل طرد عاملیتی و ساختاری در شکل‌گیری حاشیه‌های اصفهان نقش برجسته‌ای ندارد. وی بهترین و موثرترین راهکار برای ساماندهی حاشیه‌نشیان را تمرکز بر حوزه آموزش ساکنان این مناطق اعلام می‌کند و توضیح می‌دهد: اگر بتوانیم ساختارهای آموزشی توانمندی را در مناطق حاشیه‌ای ایجاد کنیم، خود به خود این قشر از حالت حاشیه‌نشین خارج می‌شوند. این جامعه‌شناس بیان می‌کند: در درجه دوم باید به حاشیه‌نشینی به عنوان یک فرهنگ نگاه کنیم نه خرده‌فرهنگی که نکات منفی از جمله بالا بودن نرخ زاد و ولد، تراکم جمعیت، ازدواج‌های زودهنگام، وندالیسم و عدم همزیستی مسالمت‌آمیز دارد. اگر بتوانیم ویژگی‌های فرهنگی هر منطقه را شناسایی کنیم، می‌توانیم خانواده‌ها را وارد چرخه آموزش کنیم.


در جست‌وجوی بهشت گمشده 

«محمد حیدرپور» دکترای جامعه‌شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه نیز درباره حاشیه‌نشینی می‌گوید: این پدیده بر اثر انقلاب صنعتی و پدید آمدن کلانشهرها در انگلستان شکل گرفت و به سرعت به کشورهای دیگر اروپا و بقیه کشورهای دنیا سرایت کرد، چراکه شهرنشینی جاذبه‌های بیشتری برای روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک دارد و آنها تلاش می‌کنند با مهاجرت به این مناطق، خود را به سکونتگاه‌های بزرگی که امکانات رفاهی بیشتری برای زندگی دارند نزدیک‌تر کنند.

وی درباره سابقه شکل‌گیری این پدیده در ایران می‌گوید: پس از اصلاحات اراضی و از زمانی که کشور در مسیر صنعتی شدن گام گذاشت، یعنی از اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 حاشیه‌نشینی در کنار شهرهای بزرگ ایران به خصوص تهران رونق گرفت و همچنان ادامه دارد. این جامعه‌شناس همراهی حاشیه‌نشینان با انقلاب را تلاشی از سوی این قشر ضعیف برای بهبود زندگی خود و از بین بردن شکاف عمیق طبقاتی در جامعه می‌داند و ادامه می‌دهد: همین شکاف طبقاتی در جامعه مهم‌ترین انگیزه همراهی حاشیه‌نشینان در مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی و پیروزی انقلاب بود، چون حاشیه‌نشینان تلاش می‌کردند از این طریق برای تغییر و بهبود زندگی خودشان و رسیدن به شرایط ایده‌آل تلاش کنند. 


افزایش نگران‌کننده شکاف طبقاتی

حیدرپور با انتقاد از روند رو به رشد شکاف طبقاتی در جامعه کنونی نیز می‌گوید: این اختلاف طبقاتی هم در بالا و پایین شهر مشهود است و هم بین حاشیه‌نشینان و بقیه قشرها در خود شهر اصفهان به چشم می‌آید و از آنجا که حاکمیت و دولت اختیارات عمده را در جامعه به دست دارند، نقش این بخش در کاهش شکاف طبقاتی بسیار گسترده‌تر از دیگران است .وی همچنین با انتقاد از سرگرم شدن کارگزاران دولتی به مسائل سیاسی به جای چاره‌اندیشی برای توزیع عادلانه امکانات بیان می‌کند: نادیده گرفتن موضوع به این مهمی از سوی برخی مسئولان بسیار خطرناک و هشداردهنده است، چون زمینه‌ساز انباشتگی نارضایتی‌ها و پیامدهای بعدی خواهد شد. به این ترتیب باید بپذیریم که در اصفهان هم امکانات و خدماتی وجود دارند که باید به صورت عادلانه بین همه شهروندان توزیع شود. در غیر این صورت به نارضایتی و اعتراض مردم می‌انجامد همان چیزی که در زمینه توزیع آب با آن روبه‌رو هستیم. 


بیشترین مهاجرت ها  به دلیل مسائل اقتصادی است

«محمد حسین زاده» کارشناس مرکز پژوهش‌های شورای اسلامی شهر اصفهان می گوید: 500 هزار نفر به صورت حاشیه‌نشین در استان اصفهان زندگی می‌کنند و ۶۲ درصد مهاجرت‌هایی که به شهر اصفهان صورت می‌گیرد به دلیل مسائل اقتصادی و مشکلات پیرامونی آن است که از این میزان حدود ۱۶ درصد علل مهاجرت به طور مستقیم به شغل فرد مربوط می‌شود و ۴۶ درصد به تبعیت از خانواده اتفاق می‌افتد. البته باید توجه داشت که مهاجرت‌ها، در ابتدا به صورت فردی است، ولی پس از دوران گذار و شرایط مطلوبی که در شهرها و مناطق مهاجرپذیر فراهم می‌شود موجب کوچ و انتقال تمام اعضای یک خانواده می‌شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید