پس در نخستین دوره جشنواره فجر به سبک جشنواره جهانی تهران، چند فیلم انگشتشمار ایرانی کنار فیلمهای خارجی به بخش مسابقه بینالملل راه یافتند. جدای از این بیشترین فیلم خارجی در ادوار برگزاری جشنواره فجر در این دوره به نمایش درآمد. بخشهای جنبی جشنواره با حال و هوای سالهای اول پیروزی انقلاب منطبق بود؛ چشمانداز سینمای کوبا و سرخپوستان و سیاهپوستان در سینما کاملا با حال و هوای روز همخوانی داشتند و بخش سینمای ایتالیا از نئورالیسم تا امروز فرصتی برای تماشای آثار چهرههایی چون روسلینی، رزی، پتری، دسیکا، زفیرهلی، پازولینی و دامیانی فراهم میکرد. فیلمهایی که اغلبشان در دهه50 و در فستیوال تهران به نمایش درآمده بودند. جالب اینکه فیلم «جنگ ستارگان» جورج لوکاس هم در بخش سینمای کودک و نوجوان جشنواره به نمایش درآمد.
سیمرغهایی برای دلجویی
یکی از کارکردهای مهم بخش بینالملل جشنواره فجر در دهههای 70 و 80، این بود که از فیلمهای فیلمسازان شاخصی که به هر دلیل در بخش مسابقه سینمای ایران سهم چندانی از جوایز نمیبردند، تقدیر به عمل آید؛ اتفاقی که مثلا در جشنواره هفدهم برای «رنگ خدا»ی مجیدی رخ داد. بخش بینالملل جشنواره فجر در این سالها اتفاق چندان مهمی محسوب نمیشد و معمولا فیلمهای نه چندان جالب توجه در بخش رقابتی حاضر بودند و در مواردی هم که فیلم مهمی در مسابقه به نمایش درمیآمد عموما عوامل سازندهاش از حضور در جشنوارهای بهنام فجر مطلع نبودند. وقتی هم نامی سرشناس برنده سیمرغ میشد، فردی کاملا بیربط برای دریافت جایزه روی سن میرفت. مثل سیمرغ معروفی که به جک نیکلسون رسید و سفیر سوئیس آن را به نیابت دریافت کرد. موردی که هنوز هم به طعنه از آن یاد میشود. مثل ماجرای بزرگداشت ژان لوک گدار در جشنواره فیلم فجر که با نمایش نسخه بسیار مخدوش «در ستایش عشق» همراه شد و خیلی ها گفتند و نوشتند کاش گدار بداند فستیوالی به بهانه بزرگداشت او آخرین ساخته اش را با چه میزان ممیزی به نمایش درآورده اند.
خداحافظی ۶ ساله
از دوره دوم عنوان بینالمللی از کنار نام جشنواره فجر حذف شد. از بهمن ۶۲ که دومین دوره جشنواره برگزار شد تا بهمن ۶۶ که ششمین جشنواره برپا شد تمرکز برگزارکنندگان روی سینمای ایران بود. در دورههای دوم و سوم هیچ فیلم خارجیای در جشنواره به نمایش درنیامد. در جشنوارههای چهارم و پنجم در بخشهای غیررقابتیای چون سینمای کودکان و نوجوانان، چشمانداز سینما در آسیا و نمایشهای ویژه امکانی برای نمایش فیلمهای خارجی فراهم شد. اتفاق مهم جشنواره ششم نمایش مجموعه آثار آندره تارکوفسکی بود. جشنواره فیلم فجر احتمالا در آن زمان تنها فستیوال سینمایی دنیا بود که در یک دوره همه فیلمهای تارکوفسکی را به نمایش میگذاشت. فیلمهای سینماگر ناراضی روس بهعنوان کشف بزرگ مدیران سینمایی وقت، با هدف تأثیرپذیری کارگردانهای ایرانی و آشنا شدن تماشاگران با فیلمهایی که حال و هوای هنری خاصی داشتند، در فجر ششم به نمایش درآمد. این آخرین دورهای بود که جشنواره فیلم فجر در بخشهای رقابتیاش تنها میزبان فیلمهای ایرانی بود.
رزی و گاوراس در تهران
هجدهمین جشنواره فیلم فجر یک مورد استثنایی در تمام جشنوارههای بعد از انقلاب بود. در این سال فضای سینمای ایران به تبع جامعه بهشدت سیاسی شده بود. به همین دلیل برگزارکنندگان جشنواره هجدهم تصمیم گرفتند با توجه به فضای غالب فیلمهای مطرح فستیوال، بزرگداشتی برای دو کارگردان مطرح سینمای سیاسی جهان برگزار کنند. به این ترتیب دو بزرگداشت و مرور آثار برای فرانچسکو رزی و کنستانتین گوستاگاوراس درنظر گرفته شد؛ اتفاق مهم حضور این دو کارگردان در ایران بود. پس از سالها پای دو فیلمساز مطرح خارجی در یکی از با مناسبتترین بزرگداشتهای تاریخ جشنواره فجر به تهران باز شد. به این ترتیب «جسدهای سرشناس»، «دستها روی شهر»، «سالواتوره جولیانو» و «سه برادر» از آثار رزی و «زد»، «اعتراف»، «حکومت نظامی»، «بخش ویژه» و «گمشده» از ساختههای گاوراس، در فجر به نمایش درآمدند و رزی و گاوراس در نشست خبری مقابل منتقدان و خبرنگاران نشستند. (بماند که نشست خبری رزی با یک پرسش پرت و عجیب خبرنگار یکی از هفتهنامهها، به آبروریزی منجر شد). در این دوره جز این دو کارگردان بزرگ سینمای سیاسی، مصطفی عقاد سازنده «محمد رسولالله» و « عمر مختار» و کریستف زانوسی از چهرههای شاخص سینمای لهستان هم مهمان فجر بودند.
بازگشت عنوان بینالمللی
از دوره هفتم جشنواره فیلم فجر دوباره بینالمللی شد. بخش مسابقه بینالملل به فیلمهای کودکان و نوجوانان اختصاص داشت و در نهایت هم بیشتر جوایز اصلی این بخش به فیلمهای ایرانی رسید. اگر جشنواره ششم بهنام تارکوفسکی سند خورد جشنواره هفتم دوره سرگئی پاراجانف بود که هر ۴ فیلم بلندش در آن به نمایش درآمد. مرور آثار یاسوجیرو ازو و آندره وایدا از دیگر بخشهای مهم این دوره بود. از دوره هشتم پای مهمانان خارجی هم به فجر باز شد. از مدیران فستیوالهای خارجی چون دبیر جشنواره لوکارنو و منتقدانی چون دبورا یانگ و سرژ یردنی گرفته تا فیلمسازی چون گئورگی شنگلایا مهمان جشنواره فجر شدند تا فستیوال شمایل بینالمللی بیشتری بیابد. در جشنواره نهم اهدای جایزه ویژه هیأت داوران بخش بینالملل به فیلم «سینماهای من» (فروزان و گولسون کارا مصطفی) جنجالی بهپا کرد. اهمیت و جذابیت بخش بینالملل جشنواره فجر در این سالها بیشتر به نمایش آثار کلاسیک بازمیگشت؛ فیلمهایی که در دوران عسرت دهه60، تماشایشان روی پرده بزرگ سینما نعمتی بود.
برای خالی نبودن عریضه
اگر در دهه 60 و نخستین سالهای دهه 70، نمایش فیلمهای خارجی از کلاسیکها گرفته تا محصولات متاخر سینما با استقبال مخاطبان مواجه میشد، به مرور و با در دسترس شدن فیلمها، کمتر کسی حاضر میشد بلیت جشنواره بخرد و به تماشای آثاری بنشیند که با ممیزی در فجر به نمایش درمیآمدند. در عصر دی وی دی کمتر کسی پیگیر فیلمهای بخش بینالملل بود؛ بخشی که سالها بود اختتامیهاش در میانههای جشنواره برگزار میشد و جوایز تسلیبخش همچنان به سینماگران ایرانی حاضر در بخش بینالملل اهدا میشد. در انتهای دهه 60 بهنظر میرسید بینالمللی بودن جشنواره برای هیچکس مهم نیست و این بخش برای خالی نبودن عریضه همچنان پابرجا مانده است. اینگونه بود که از اوایل دهه 90، زمزمه جدا شدن بخش بینالملل به راه افتاد. گویی فجر میخواست از شر نمایش فیلمهای خارجی که بیجهت جدول نمایش فیلمها را شلوغ کرده بودند خلاص شود؛اتفاقی که سرانجام رخ داد تا جشنواره جهانی فیلم فجر متولد شود.
دو شنبه 24 آبان 1400
کد مطلب :
145503
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved