• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
سه شنبه 11 آبان 1400
کد مطلب : 144425
+
-

واکاوی یک رسم دیرین

نظرسنجی از کارشناسان: در روزگار سکه‌های 12میلیون‌تومانی، مهریه بخواهیم یا نه؟

واکاوی یک رسم دیرین

مائده امینی - فتانه احدی - روزنامه‌نگار

مهریه یکی از رسم‌های دیرینی است که تحولات امروزی آن را به چالش کشیده. دیگر هیچ‌ چیز مثل سابق نیست. نقش‌های خانه‌داری و اقتصادی زن و مرد در هم آمیخته است. نه مردها  تنها نان آور خانه‌اند و نه زنان در خانه داری تنها هستند.دیگر قواعد ازدواج مثل سابق صفر و یک گذاشته‌نمی‌شود. از سوی دیگر، تورم‌های چهل و چند درصدی وضع  مهریه‌هایی از جنس صدها و ده‌ها سکه را سخت کرده است.
تغییراتی که در حوزه قوانین مربوط به مهریه در چند سال اخیر لحاظ شده خود شاهد مثال این ادعاست که مسئولان و دست‌اندرکاران هم به صحت این حقایق باور پیدا کرده‌اند. برای تحلیل درباره قانون مهریه به شکل کنونی با چند وکیل و جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده‌ایم و از آنها خواسته‌ایم بعد از بیان دیدگاه‌های شخصی خود به شمایل کنونی قانون‌های فعلی، راهکارهایی برای اصلاح وضع موجود ارائه کنند.

مهریه‌های سنگین؛ پرونده‌هایی بی‌نتیجه
نینا مختاریان - وکیل و عضو کانون وکلای دادگستری


مهریه به‌عنوان یکی از تاسیسات حقوقی موجود در نظام حقوقی خانواده از دیرباز جایگاه و کارکرد مهمی در مناسبات حقوقی خانوادگی داشته است. صرف‌نظر از دلایل و توجیهات شرعی و عقلی که به‌منظور اثبات لزوم وجود مهریه ارائه شده است، در واقعیت امر، مهریه به‌تدریج تبدیل به ابزاری برای حفظ تعادل و ایجاد موازنه در روابط زناشویی شده است؛ به این معنا که مهریه، به‌عنوان دستاویزی مالی و حقوقی زنان را قادر می‌سازد که تا حدودی کاستی‌هایی از قبیل نداشتن حق طلاق و... را جبران کنند.
هم‌اکنون در پرونده‌های خانوادگی بسیاری شاهد آن هستیم که زن با به اجرا گذاشتن مهریه، همسر خود را ملزم به پذیرش مصالحه بر سر طلاق می‌کند، در واقع در این موارد وصول و حتی مطالبه مهریه، مقصود اصلی زن نبوده و او برای به‌دست آوردن برخی حقوق مثل حق طلاق، متوسل به مطالبه مهریه به‌عنوان اهرم فشاری برای وصول به نتیجه اصلی، یعنی رهایی از قید زوجیت می‌شود. بنابراین در نظم حقوقی کنونی، مهریه به‌عنوان یکی از مهره‌ها و عوامل ثبات ظاهری خانواده به شمار می‌رود که در کنار سایر مهره‌ها به بقا و حرکت این مجموعه (خانواده) کمک می‌کند.
بدیهی است که حذف  یا ایجاد تغییرات ناگهانی و اساسی در قواعد مربوط به مهریه، به‌تنهایی و بدون اصلاح و تغییر سایر قواعد مرتبط با نظام حقوقی خانواده، تعادل و نظم موجود را برهم زده و باعث ایجاد اختلال در حیات و حرکت خانواده خواهد شد. در نتیجه به‌نظر می‌رسد برای اصلاح وضع موجود و ایجاد نظم و تعادلی جدید که در سایه آن تمامی تاسیسات حقوقی موجود در نظام خانواده کارکرد درست و واقعی خود را داشته و با واقعیت‌ها و باورهای امروزی جامعه هماهنگ باشند، تغییراتی جامع و همه‌جانبه در قواعد حاکم بر نظام حقوقی خانواده، ضروری است.
در این راستا توصیه می‌شود که اولاً حق طلاق برای زنان به‌عنوان یک حق ذاتی و با پشتوانه قانونی ایجاد شود تا از این نظر زنان به وضعیتی برابر با مردان دست پیدا کنند. دوم اینکه تعیین مهریه، تبدیل به امری اختیاری و مبتنی بر اراده طرفین شود. تا پیش از این تغییرات بنیادین و اساسی که نیازمند اراده قانونگذار است و هم‌اکنون متأسفانه چنین اراده‌ای در قانونگذار ملاحظه نمی‌شود، به زنان توصیه می‌شود به جای درج مهریه‌های هنگفت در عقدنامه، که هرکدام از این مهریه‌های سنگین در آینده می‌تواند به شمار پرونده‌های بی‌نتیجه و مهریه‌های بلاوصول بیفزاید، وکالت در طلاق را در هنگام انعقاد عقد نکاح در قالب شرط و با تنظیم سند مجزا در دفترخانه، از همسر خود بگیرند.

مهریه باید بر اساس اقتضای زمانه تعیین شود
اردشیر گراوند - جامعه شناس


قانون مهریه باید بر اساس تطور نظام‌اجتماعی، تحولات زمان و مکان، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه قابلیت‌بازبینی داشته‌باشد. به همین دلیل هم فقه، زمان و مکان را عامل تعیین‌کننده احکام می‌داند.
با توجه به اینکه در نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران که زمانی در حدود 60سال پیش نوع معیشت 50تا 60درصد مردم، کشاورزی و دامداری بوده و امروز به حدود 10تا 15درصد رسیده است و همچنین 10تا 20درصد اشتغال مردم در حوزه خدمات بوده اما اکنون به حدود 50درصد رسیده و ویژگی‌های جدید نظیر سواد، تحصیلات و اشتغال بیرون از‌ ساز‌وکار خانواده و زنان به‌وجود آمده، موضوعاتی مانند قانون مهریه نیز باید دستخوش تغییرات شود.
در جامعه سنتی گذشته که شغل اغلب مردم کشاورزی و دامداری بود، زنان جایگاهی که امروزه وجود دارد را نداشته‌اند و سبک زندگی پدرسالارانه ایجاب می‌کرد مهریه‌ای برای زن تعیین شود تا پشتوانه‌ای برای زندگی مشترکش باشد. اکنون زن و مرد با سازو‌کاری جداگانه زندگی را بر دوش می‌کشند و حتی در حیطه‌های کاری جداگانه از هم مشغول به فعالیت هستند؛ در فضای کاری غیرهمسان با تحصیلاتی متفاوت و حتی نحوه تربیت فرزندان نیز نسبت به گذشته تغییر اساسی کرده است. این تطور در نظام خانواده، کار و معیشت جامعه قاعدتا رفتارهای خانوارها را متعدد می‌کند پس شرایط دیگری را برای مهریه اقتضا می‌کند. نکته حائز‌اهمیت دیگری که باید بر آن تامل کرد، این است که تجربه در نظام اجتماعی در سالیان اخیر به‌ویژه با این حجم از جدایی و حدود 180هزار طلاق در کشور نشان داده که مهریه یک ابزار نگه‌دارنده و بازدارنده از طلاق نبوده است. اصولا در طلاق نباید عامل بازدارندگی بیرونی اقتصادی داشته باشیم، این مسئله مشکلات بعدی را ایجاد می‌کند. بنابراین باید نحوه تعیین مهریه، دادن و ستاندن مهریه و نوع تعامل بین مرد و زن عوض شود و شکلش تغییر کند.
تصور کنید 540هزار خانواده جامعه ایرانی در سال درگیر پدیده طلاق و درگیر ابعاد عاطفی، روانی و اقتصادی این قضیه هستند. بعد اقتصادی این اقدام و مطالبه مهریه، درخواست‌ها و موانعی که گاهی به زندان و تصرف اموال منتهی می‌شود، بعدی جدی و خطرناک برای بعد عاطفی و روحی این مسئله است. اگر قرار باشد در پی طلاق، مرد یا زن امکان ادامه زندگی به‌طور طبیعی را نداشته باشند، حق حیات طبیعی از فرد گرفته شده که این مسئله خارج از نظام انسانی است.
امروزه با تغییر نظام اجتماعی، سبک زندگی و نوع تعاملات، با حجم عظیمی از توقعات روبه‌رو هستیم و این تغییرات و توقعات نحوه ازدواج و حتی نوع مراسم‌های ازدواج را نیز تغییر داده است اما همچنان براساس نظام سنتی گذشته مهریه تعیین می‌شود.
این گفته بر این مبنا نیست که با مهریه مخالف باشیم اما باید تعیین مهریه بر اساس شرایط و اقتضای جامعه صورت‌گیرد و نوع تحکم‌پذیری گرفتن مهریه نیز باید تغییر کند. البته در سال‌های گذشته تغییراتی در قانون مهریه اعمال شده است که باید دید تا چه اندازه‌ای قابلیت اجرا دارد و می‌تواند موانع را رفع کند. نسل جدید مقابل شرایط جدید اجتماعی قرارگرفته‌اند که نمی‌توانند مانند گذشته به تعیین مهریه بپردازند و گاه به جمله «مهریه را کی داده کی گرفته» اکتفا می‌کنند اما مهریه در بسیاری مواقع به‌عنوان ابزاری برای ایجاد فشار بر یکی از طرفین استفاده می‌شود و مشکلات زیادی را به همراه دارد؛ به‌طور کل در زندگی امروزی باید قوانین مهریه بر اساس زندگی امروز تغییر کند و بر اساس اقتضای زمانه تعیین شود.

مهریه خوشبختی نمی‌آورد
سان‌لی بهنود - کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل


مهر یا صداق، مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می‌شود. در واقع بعد از جاری شدن عقد و نکاح، زن مالک آن است و مرد را ملزم به انجام آن می‌کند. مهر در حقوق ایران مبتنی بر سنت، مذهب و فقه است که این مسئله در حقوق غرب وجود ندارد.
در گذشته مهریه‌های سنگین بر اساس تاریخ تولد تعیین می‌شد که اکنون تنها 110سکه عندالمطالبه است و به زن تعلق می‌گیرد؛ در واقع مهری که از جانب مرد برای زن تعیین می‌شود، می‌تواند  به نوعی نشانه ارج و احترامی باشد که مرد برای زن قائل‌است.
اصولا مهریه را مظهر تعهد شوهر به زن در زندگی می‌دانیم اما این مظهر تعهد گاهی ابزاری برای انحلال ازدواج و جدایی است و باعث گسستن زندگی زناشویی می‌شود.
همچنین در نکاح دائم مهریه شرط صحت قرارداد نیست؛ ممکن است نکاح بدون تعیین مهر انجام شود که در این صورت زوجه بعد از ازدواج، مستحق مهرالمثل می‌شود و می‌تواند آن را مطالبه کند.
آموزه‌های اسلامی بر این اصل استوار بوده که مقدار مهریه زنان باید به‌گونه‌ای باشد که مرد با آرامش‌خاطر برابر شرع، سنت و قانون بدون کوچک‌ترین کراهت قلبی و استطاعت مالی آن را بپذیرد و بتواند آن را پرداخت کند نه اینکه به‌دلیل ضمانت‌های اجرایی که برای آن درنظر گرفته شده است، حکم زندان برایش جاری شود.
البته به‌دلیل مشکلات زیادی که در سال‌های گذشته زوجین با آن درگیر بوده‌اند، طرح‌های زیادی برای تغییر قانون مهریه از سوی کانون وکلا و حتی نمایندگان مجلس مانند طرح حذف مهریه و بیمه‌شدن زن توسط مرد  یا پرداخت 50هزار روز حقوق به جای مهریه که هیچ‌یک به مرحله اجرایی نرسید و روی میز پیشنهاد‌دهندگان ماند.
اما از چندین سال گذشته بر اساس قانون حمایت از خانواده پرداخت 110سکه عندالمطالبه و پرداخت سکه‌های بیش از آن عندالاستطاعه است. این قانون بر اساس افزایش محکومین مهریه که حدود 2هزار نفر هستند، تصویب و اجرایی شد. بعدها نیز در زمان رئیس دادگستری وقت سعی شد تا محکومین مالی مهریه از زندان برون‌سپاری شوند. بعد از آن نیز به پیشنهاد معاون اجتماعی و پیشگیری قوه‌قضاییه، طی بخشنامه‌ای به روسای دادگستری کل کشور نحوه رسیدگی به دادخواست‌های مطالبه مهریه از بازداشت به شناسایی اموال و توقیف آن رسید و تا جای امکان، قرار بازداشت صورت نگیرد و مردانی که توان پرداخت مهریه را ندارند به زندان فرستاده نشوند.
در واقع در جامعه ما در قوانین حقوق برابر وجود ندارد. تاسیسات حقوق در ظاهر به نفع زنان است اما اجرایی نمی‌شود، از این رو است که مهریه به‌عنوان ابزاری برای طلاق به‌کار گرفته می‌شود.
اصلی‌ترین موضوع در مهریه فرهنگسازی و آگاه‌کردن جامعه است. متأسفانه با توجه به اینکه ضمانت اجرایی برای زوج است، باید با آگاهی و بر پایه و اساس درستی تعیین شود. هرچند که مهریه نباید به‌طور کل حذف شود؛ چراکه در بسیاری از مناطق دور‌افتاده مهریه پشتوانه‌ای برای یک زن است حتی اگر یک سکه باشد. به‌طور کل در قانون مهریه خلأهای زیادی وجود دارد و مهریه بیشتر اهرم فشاری برای طلاق و جدایی است و همین امر باعث شده است هر گاه زن مهریه خود را حتی حین زندگی زناشویی طلب کند، زندگی را دچار مخاطره می‌کند و بر اساس این دیدگاه سنتی بر سر مهریه همیشه اختلاف صورت می‌گیرد و خوشبختی به همراه ندارد.

مهریه و حق طلاق؛ دو لبه یک تیغ
میلاد پناهی‌پور - وکیل پایه یک دادگستری


ماجرای «مهریه» از 2جهت قابل‌بررسی است؛ مهریه به موجب قانون ایران حق بدون‌تردید زنان است؛ چه زمانی که زن و شوهر در تفاهم باشند و زندگی آنها بدون تنش و با علاقه ادامه پیدا می‌کند و چه زمانی که زندگی مشترک زوج، به مشکل خورده و صحبت از جدایی به میان آمده باشد. اما وقتی زندگی به خوبی جریان دارد عملا مهریه کارایی ندارد. احتمال اینکه در یک زندگی مشترک بدون‌مشکل، زنی تقاضای دریافت مهریه‌اش را داشته باشد، تقریبا صفر است.
در مقابل، «حق طلاق» هم تقریبا امتیازی یک‌طرفه است که قانون در اختیار آقایان قرار داده. درباره این امتیاز قانونی هم ماجرا از همین قرار است. در یک زندگی سالم و بدون تنش هیچ مردی از حق طلاقی که قانون در اختیار او قرار داده در روزگار دوستی و آرامش استفاده نمی‌کند. در واقع هم حق طلاق و هم مهریه در زمانی که بین زن و مرد تفاهم وجود دارد از معنا خالی می‌شوند؛ پس می‌توان نتیجه گرفت هر دو امتیاز در واقع تبدیل به «ابزار»هایی برای استفاده علیه یکدیگر در زمان بحران شده‌اند و هیچ‌کدام هیچ کارایی مفید یا کارکرد قابل‌اعتنایی ندارند. نتیجه این ابزارهای بیهوده و غلطی که دست آقا و خانم داده‌ایم، ازدیاد کار محاکم قضایی، بیشتر شدن خشونت‌ها، آزارهای پنهان و... است و در نهایت هرگز با این ابزارها، اختلاف بین زن و مرد نه‌تنها حل نمی‌شود که چه بسا تشدید هم می‌شود.
از بعد جامعه‌شناسی هم اگر بخواهیم نگاه کنیم، از آنجا که خانم‌ها در گذشته درآمد نداشتند و عموما این مردها بودند که توان مالی داشتند و بار اقتصادی خانوار بر دوش آنها بود،  مهریه می‌توانست به منزله یک پشتوانه مالی برای زن‌ها محسوب شود اما امروز دیگر زندگی زناشویی از این قاعده پیروی نمی‌کند. امروز شرایط جامعه فرق کرده و خانم‌ها پا‌به‌پای آقایان کار می‌کنند و در این بستر تازه، دادن ابزاری مثل مهریه برای فشار آوردن به طرف مقابل دیگر معنا و لزوم سابق را ندارد. در واقع عملا با انحصار حق طلاق برای مردان و انحصار مهریه برای خانم‌ها، ابزارهایی برای جنگیدن و ایحاد تنش برای دو طرف فراهم کرده‌ایم.
از سوی دیگر اما، در قانون کنونی موجود، مهریه تنها ابزاری است که (هرچند به غلط) در اختیار زن‌ها قرار داده شده و دست زن‌ها بدون مهریه خالی‌تر می‌شود. به‌خصوص که در سال‌های اخیر دیگر صدور حکم جلب آقایان برای بدهکاری به واسطه مهریه، تقریبا و عملا منتفی شده و در واقع می‌توان گفت متأسفانه زن‌ها به‌طور کامل در مقوله ازدواج‌های ناموفق خلع‌سلاح شده‌اند. با تحدید یا از بین رفتن قانون مهریه، ابزار غلط یک‌طرف (زوجه)‌ از او به نوعی گرفته‌شده و ابزار غلط طرف دیگری(زوج) هنوز در اختیار او است و این وضعیت کنونی را پیچیده‌تر می‌کند.
فراموش نکنیم که مشکلات کنونی را باید از همه ابعاد بررسی کنیم. اینکه قوانین کنونی ما دارای ضعف برای احقاق حقوق خانم‌ها هستند یک بعد و بعد دیگر ماجرا سوءاستفاده برخی از «مهریه» است. من به‌عنوان یک وکیل بارها خانم‌هایی را دیده‌ام که بلافاصله بعد از جاری شدن صیغه عقد درخواست طلاق داده‌اند و به نوعی از به اجرا گذاشتن مهریه‌شان، «سوءاستفاده» کرده‌اند.
در پایان می‌‌خواهم بگویم، همین که ما سال به سال در حوزه مهریه مجبور به تغییر قوانین جاری کشور می‌شویم یعنی این قانون کارایی لازم را نداشته. هنوز که هنوز است دعاوی خانوادگی ما نسبت به خیلی از کشورها تعدد بیشتری دارد و همه اینها یعنی نیاز به یک تغییر ساختاری داریم. هر دو‌طرف عقد نکاح باید شرایط یکسان و برابری داشته باشند تا حقوق زن و مرد بدون اینکه تبدیل به ابزاری برای جنگیدن شود، قابل‌احقاق باشد، نه اینکه یک‌طرف از همه حقوق خودش محروم باشد و دیگری همه آن را داشته باشد و در نهایت این روند نه به تحکیم خانواده کمک می‌کند، نه به توسعه فرهنگ برابری در جامعه.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید