• پنج شنبه 12 تیر 1404
  • الْخَمِيس 7 محرم 1447
  • 2025 Jul 03
یکشنبه 11 مهر 1400
کد مطلب : 142048
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/mZ400
+
-

تاریخ شفاهی ایلام به روایت زنان ایل

آوازهایی که زنان ایلیاتی ایلام پای مشک‌های دوغ و تنورهای نان می‌خوانند، روایت تاریخ نانوشته‌ای است که ارزش ثبت ملی دارد

تاریخ شفاهی ایلام به روایت زنان ایل

ستاره حجتی-خبرنگار

نه از نت و سکوت و خطوط حامل خبری است و نه تصنیف‌ها و ترانه‌های از پیش سروده شده. این سینه زنان ایل است که گنجی بس گران را در خود حمل می‌کنند. گویی نسل‌ها، هزاره‌ها، روزان و شبان زندگی در ایل با همه رنج‌ها و خوشنودی‌هایش ملودی و شعر را در سینه این زنان جای داده و نسل به نسل منتقل می‌شود و هر صبح بعد از دوشیدن میش و بز، پای مشک‌های دوغ‌زنی با آواهایی رام و نجوایی دلپذیر به گوش کوه و دشت و رودخانه زمزمه می‌شود. آوای مشک‌زنی، میان زنان ایل‌های ایلام رایج است. اشعار را نه کسی سروده و نه کسی آن را می‌نگارد و ثبت می‌کند. شبیه همه داستان‌هایی که نمی‌دانیم از کجا آمده‌اند، اما پدران و مادرانمان بلدند و ما هم وقتی پدر و مادر می‌شویم همان‌ها را تکرار می‌کنیم. انگار نجوای مشک، مثل اساطیر است.
 
مشک‌زنی بدون آواز نمی‌شود
نامش ناران است. پیرزنی که حالا چشم و چراغ ایل ملک‌شاهی است. پای مشک که می‌رود، آرام آرام می‌خواند و زنان دیگر با او همراهی می‌کنند. ناران از تاریخی شعر می‌خواند که حتی به چشم ندیده، اما انگار همه‌اش را بلد است. شعری می‌خواند که معنایش را نمی‌فهمم، اما ترجیع‌بندش را همه زنان تکرار می‌کنند. خودش می‌گوید: از دوران لشگرکشی نادر می‌خوانم. روزگار خوبی نبود.
دخترش که حرف‌های بی بی ناران را ترجمه می‌کند، می‌گوید: معنی بیتی که تکرار می‌کند می‌شود؛ مشک سرخ من، مشک سرخ من ناله کن، امشب اردوی نادر مهمان ایل است. مشک سرخم ناله کن، ناله کن، صدای دلنشینی داری. صدایت ناله بچه‌های گرسنه را می‌پوشاند. ناله کن صدایت صدای گریه مادران را گم می‌کند.
هانه نیز یکی از زنان ایل کلهر است. او هم مادربزرگ ایل است و امور زنان را سر و سامان می‌دهد. می‌گوید: صبح‌ها باید ۴۰۰بز و میش دوشیده شود. بعد می‌رویم سراغ دوغ‌های روز قبل تا از آن‌ها کره بگیریم. مشک‌زنی بدون آواز نمی‌شود. می‌دانید چند ساعت باید در روز کار کنیم، سرپا بایستیم و مشک بزنیم؟ 

آن‌طور که دلمان بخواهد، می‌خوانیم
هانه نیز اشعار خاص خودش را می‌خواند. نمی‌داند از کجا یاد گرفته، اما می‌گوید: مادرم این‌ها را می‌خواند. مادربزرگم هم می‌خواند. من اما آن‌طوری که دلم می‌خواهد و یادم مانده می‌خوانم. یعنی هر کس هر چیزی دلش بخواهد، می‌خواند.  هانه معنی یکی از شعرهایی که می‌خواند را این‌طور توضیح می‌دهد: دوغ را می‌زنم، تکان می‌دهم، کره به قیمت زعفران از آن می‌گیرم، زود کره‌ام را آماده کن، پسر کوچکم خواب است، شیرخواره است، زن ارباب هم خواب است، بزن مشکم، صدایت شبیه صدای دیوانه‌هاست، رنجت هم شبیه رنج ماست.  ملودی و ریتم اما همان صدای تکان تکان خوردن دوغ توی مشک است، باید کنارش ایستاده باشید تا ببینید این نوا می‌تواند شما را به خوابی آرام فرو ببرد. گویی در این جهان هیچ چیز جز زمزمه طبیعت وجود ندارد.

راویان تاریخ 
یک کارشناس ادبیات درباره اشعار مشک‌زنی در ایلام می‌گوید: بدون شک آوای مشک‌زنی یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های ادبیات شفاهی ایران است. اشعار اگرچه سینه به سینه نقل می‌شوند، اما در هر نسل تغییر خاص خودش را پیدا می‌کند. 
زهرا مکری با بیان اینکه در این اشعار زنان بدون آنکه بدانند روایت‌گر تاریخ هستند، می‌افزاید: نمی‌خواهم مطلق صحبت کنم، اما احتمالا بیشتر آنان تاریخ نخوانده‌اند. با این همه نمونه‌های زیادی داریم که به ویژه حوادث سهمناک تاریخی را روایت می‌کنند. مخصوصا نقش دوره اصلاحات ارضی و یاغی‌گری علیه حاکمیت در این اشعار پررنگ است. آواهای مشک‌زنی از روایت شورشی‌هایی که به ایل پناه آورده‌اند یا مردان ایلاتی که به جرم اعتراض به نظام ارباب و رعیتی فراری شدند، سرشار است. 
مکری با آوردن مثالی از این اشعار توضیح می‌دهد: در نمونه‌ای از اشعاری که از ایل شوهان ایلام جمع‌آوری کردم، مادر برای دختر کوچک خود نجوا می‌کند با این مضمون که پدرت در به در کوه و دشت شد، نمی‌توانست جلوی ظالم نایستد، خدا را گواه حق گرفت و به بیابان رفت، برادرت خیلی زود بزرگ می‌شود، راه پدرت را می‌گیرد و می‌رود، تا ظلم هست مردها می‌روند، تو باید بزرگ شوی و بمانی، باید این حرف‌ها را بگویی، همه بدانند شوهان مردان بزرگی دارد، همه بدانند مردان شوهان در برابر ظلم می‌ایستند.

حافظه زنان 
وی با بیان اینکه همه اشعار بر ریتم حرکت مشک خوانده می‌شوند، اظهار می‌کند: خیلی وقت‌ها داستان‌های عاشقانه‌ای در روایتی از محبت بز و میش گفته می‌شد، اما جالب است که باز بن مایه این اشعار ریشه در حوادث و تاریخ محلی دارد. تاریخ و حوادثی که در کتاب‌ها ثبت و نوشته نمی‌شوند. برای همین است که آوای مشک‌زنی ارزش ثبت ملی را پیدا کرده است.
مکری تاکید می‌کند که این یک فعالیت نیست که ثبت شده، بلکه گنجینه‌ای از دانش ادبیات و تاریخ و نقش محوری که زنان برای حفاظت از آن برای خود تعریف کرده‌اند، است که ارزش ثبت دارد و در حقیقت این قلب و حافظه زنان ایلات در ایلام است که به ثبت ملی رسیده.

*** 
تیر ۱۳۹۹ آوای مشک‌زنی در ایلام همراه با مهارت‌های دیگری مانند پخت نان محلی، مهارت تهیه روغن محلی و همچنین شیرینی‌پزی کله‌کنجدی و کلاوردان در فهرست آثار ملی کشور به عنوان میراث ناملموس ایلام به ثبت رسید.

این خبر را به اشتراک بگذارید