• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 12 مرداد 1400
کد مطلب : 137171
+
-

گیلان دیگر پرآب نیست

کارشناسان معتقدند درصورت نداشتن برنامه راهبردی، باید شاهد گسترش خشکسالی در استان گیلان باشیم

گیلان دیگر پرآب نیست

فرشته رضایی-خبرنگار


بحران کم‌آبی در بسیاری از استان‌های کشور به اوج رسیده‌ و دراین میان کارشناسان معتقدند عواملی مانند ساخت سدهای متعدد و برداشت‌های بی‌رویه، اجرای پروژه‌های انتقال آب یا کشت بدون توجیه علمی در مناطق مختلف، از دلایلی است که به افزایش این بحران دامن زده‌است.
اما در روزهای اخیر تعدادی از اساتید دانشگاه و کارشناسان محیط زیست با انتشار عمومی نامه‌ای درباره بحران آب خطاب به سران 3قوه، به بیان راهکارهایی دراین حوزه پرداختند. نکته قابل‌توجه دراین نامه، هشداری است که نسبت به وضعیت گسترش خشکسالی در استان‌هایی که به‌عنوان «پرآب» شناخته می‌شوند، داده شده‌است.
این کارشناسان معتقدند با ادامه چنین روندی درنهایت استان‌هایی مانند ‎چهارمحال‌وبختیاری، ‎گیلان، گلستان و ‎مازندران هم درمعرض تهدید کم‌آبی قرار می‌گیرند، چراکه اجرای برخی طرح‌های انتقال آب از سرچشمه‌های رودخانه‌های این استان‌ها، می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری در حوزه گسترش کم‌آبی داشته باشد. 

چالش چند وجهی
یک کارشناس محیط زیست استان گیلان دراین باره به همشهری می‌گوید: بیانیه اخیر جمعی از کارشناسان و کنشگران محیط زیست به این نکته اشاره می‌کند که با ادامه فرایند کنونی در حوزه کم‌آبی، گسترش عمیق خشکسالی حتی برای حتی استان‌های پرآب مانند گیلان، مازندران، چهارمحال‌وبختیاری و گلستان هم دور از ذهن نیست. دراین میان باید درنظر داشت موضوعی که ما درباره آن به‌عنوان «کم‌آبی» صحبت می‌کنیم، چند وجهی است که نمی‌شود گفت فقط یک عامل دارد. 
«نسیم طواف‌زاده» می‌افزاید: می‌خواهم موردی را مثال بزنم؛ در دهۀ50خورشیدی، حدود 47هزارچاه عمیق در کشور وجود داشت که در دهۀ60 به 162هزارحلقه رسید. این عدد در دهۀ70، 225هزارحلقه، در دهۀ80 به 450هزارحلقه و در دهۀ90 به 736هزارحلقه چاه رسید و برآورد می‌شود در خوش‌بینانه‌ترین حالت در سال‌جاری به یک میلیون چاه برسد.وی ادامه می‌دهد: این یعنی در هر 6/1مترمربع از سطح سرزمین‌مان یک چاه حفر کرده‌ایم؛ یعنی درحال برداشت و استفاده از همه منابع زیرزمینی هستیم.

واقعیت‌های زندگی در پهنه‌ای خشک و نیمه‌خشک
طواف‌زاده می‌افزاید: یک موضوع مهم در حوزه آب وجود دارد؛ اینکه باید بپذیریم در سرزمینی زندگی می‌کنیم که بخش زیادی از پهنۀ آن خشک و نیمه‌خشک است. بنابراین نمی‌توانیم طرحی که برای شمال کشور تدوین می‌کنیم را در دشت مرکزی، سمنان، یزد، اصفهان و حتی فارس با وجود اینکه بخشی از آن پرآب است، پیاده کنیم.
وی عنوان می‌کند: راهکار این است که ازیک‌سو باید برای هر بخش از پهنۀ سرزمینی‌مان، یک پروژه در حوزۀ نحوه تأمین منابع آبی تعریف و جداگانه آن را پیگیری کنیم و برایش برنامه داشته باشیم. ازسوی دیگر باید تعاریف و راهبردهای منسجمی در حوزه تحقق خودکفایی داشته باشیم تا این موضوع سبب تحمیل بار اضافه به منابع آبی کشور نشود.

لزوم مدیریت آب‌های جاری
سئوالی که این روزها ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده، این است که چرا استان‌هایی مانند گیلان و مازندران با وجود بهره‌مندی از بارش‌های نسبتا مناسب، با چالش‌ کم‌آبی مواجهند؟ این کارشناس محیط زیست دراین باره می‌گوید: با مثالی به این سئوال پاسخ می‌دهم؛ بزرگ‌ترین رودخانه‌ای که وارد گیلان می‌شود «سپیدرود» است و این رودخانه پس از گذر از 4استان، وارد گیلان می‌شود. دراین میان برداشت‌هایی از سپیدرود انجام می‌شود که هنوز به‌صورت دقیق مشخص نیست چه میزان است.
طواف‌زاده ادامه می‌دهد: مطلعم با وجود بررسی‌هایی که ازسوی برخی فعالان محیط‌ زیستی انجام شده، هنوز نمی‌دانیم حق آبه‌ای که به طرف ما می‌آید چقدر است و هنوز جواب روشنی برای این سئوال وجود ندارد. این موضوع نشان می‌دهد که نگاهی کلی به حوزۀ سپیدرود بزرگ وجود دارد که می‌تواند آسیب‌زا باشد.وی تصریح می‌کند: دراین میان برای برون‌رفت از چالش‌های این حوزه در استانی مانند گیلان مهم‌ترین کار این است که نگاه‌مان را به حوزۀ آب تغییر دهیم. هنوز نتوانسته‌ایم آن‌گونه که باید، آب جاری‌مان مدیریت کنیم. برهمین اساس هم هست که موضوع «آب‌بندان» در استان گیلان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
طواف‌زاده تصریح می‌کند: در گذشته در بسیاری از نقاط استان گیلان با حفر یک متر از سطح زمین، می‌شد به آب رسید، اما اکنون با حفر 3 یا 5/3 و حتی درنقاطی تا 5متر هم نمی‌توان به آب رسید.

نقش سدسازی در چالش کم‌آبی
علاوه براینها باید به این نکته هم اشاره کرد که دراستان گیلان شاهد اجرای طرح‌های سدسازی متعددی هستیم که برخی کارشناسان معتقدند در گسترش کم‌آبی موثر است. کارشناس محیط زیست استان دراین باره می‌گوید: معمولا در همه کشورها تعدادی سد ساخته می‌شود و الزاماً نمی‌توان گفت که هر سدی که ساخته می‌شود بد است یا حتماً خوب است. به‌عنوان‌مثال اکنون سد سفیدرود‌ با همۀ مشکلاتی که دارد، بخش زیادی از حوزۀ مرکزی گیلان را آبیاری می‌کند.
طواف‌زاده می‌افزاید: اگر نگاه کارشناسی دقیقی دراین حوزه وجود نداشته باشد، با چالش‌هایی مواجه می‌شویم که برون‌رفت از آنها دشوار و پرهزینه خواهد بود. ساخت سد گتوند در استان خوزستان مثال خوبی دراین زمینه است. در ساخت این سد به این موضوع توجه نشد که شغل بخش زیادی از مردم آن منطقه، برداشت نمک بوده‌است.
وی اظهار می‌کند: دراین سد جانمایی غلط مشکلات  بسیاری را به‌دنبال داشت و منابع بسیاری را به‌خطر انداخت و زندگی بسیاری از مردم تحت تأثیر قرار گرفت. مثال این موضوع دراستان گیلان، سد «شفارود» است. برای ساخت این سد ده‌ها هکتار جنگل ازبین رفت.این کارشناس ادامه می‌دهد: اکنون این سئوال پیش می‌آید که چرا به‌جای اینکه تمرکزمان را روی جمع‌آوری آب و کشیدن آن از دل زمین بگذاریم، به ساخت تصفیه‌خانه‌ها یا به چرخش آب نپرداختیم؟ برهمین اساس نتیجه‌ این می‌شود که حجم زیادی از رودخانه‌ها و تالاب‌های گیلان با مشکلات و آسیب‌های فراوان مواجهند.

افزایش مهاجرت به گیلان
دراین میان باید این موضوع را هم درنظر داشت که گیلان درسال‌های اخیر جزو استان‌های مهاجرپذیر کشور قرار گرفته و سالانه پذیرای مهاجرانی از سایر استان‌ها و به‌ویژه استان‌های مرکزی و جنوبی کشور است. نکته اینجاست که با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین امکانات موجود، منابع آبی استان کفاف وضعیت به‌وجود آمده را می‌دهد؟ این کارشناس محیط زیست استان دراین‌باره اظهار می‌کند: درسال‌های اخیر اگرچه با افزایش ورود جمعیت مهاجر به استان مواجه بوده‌ایم، اما به‌نظر می‌رسد مسئولان مربوط برنامه‌ریزی مدونی دراین زمینه ندارند. طواف‌زاده اضافه می‌کند: با توجه به وضعیت مهاجرت به گیلان در سال‌های اخیر، برخی برآوردها نشان می‌دهد امکان دارد جمعیت این استان درسال‌های آینده حتی به 4برابر میزان فعلی برسد. برهمین اساس برنامه‌ریزی دقیق برای تأمین منابع اولیه به‌ویژه در حوزه منابع آبی، برای تأمین نیازهای چنین جمعیتی، ضروری است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید