جهانروز/ رژه نمک
وقتی صحبت از جنگ با بریتانیا به میان میآید صحبت از جنگ با امپراتوری است که تا چند دهه پیش به واقع آفتاب در آن غروب نمیکرد. به این معنی که دستدرازی این امپراتوری به کشورهای دیگر در حدی بود که مستعمرههای آن طوری در طول و عرض جغرافیایی زمین پراکنده بودند که آفتاب به محض غروب در یکی بلافاصله در دیگری طلوع میکرد. با این تفاصیل مردی در هند پا به عرصه سیاست گذاشت که این امپراتوری قدرتمند را از کشورش بیرون کرد؛ آن هم با سلاحی که بیش از یک دوک نخریسی ساده نبود و ارتشی که فقط روی نمکهای ساحلی کشورش رژه میرفتند. این مرد یعنی مهاتما گاندی، رهبر و نماد جنبش استقلال هند درست در چنین روزی در سال1930 میلادی با استفاده از کاریزما و مقبولیت عامی که به واسطه زندگی صادقانه و سادهاش بهدست آورده بود انحصار استحصال نمک را که فقط در دست بریتانیا بود شکست. او طی 23روز پیاده با پیمودن 390کیلومتر راه تا ساحل راندی این کشور طی حرکتی نمادین مشتی نمک از ساحل برداشت. او تنها نبود و در مسیر صدها هزار نفر به او ملحق شدند؛ رژه نمک ارتش گاندی اشک بریتانیا را درآورد تا جایی که 80هزار نفر از این لشگر بیسلاح را بازداشت کرد؛ در نهایت اما رژه نمک یا ساتیاگرهای نمک به نتیجه رسید و آفتاب امپراتوری بریتانیا در کشور هند برای همیشه غروب کرد.