• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
دو شنبه 25 اسفند 1399
کد مطلب : 126739
+
-

بخت کارکردن در زمان و مکانی درست

سعید ارکان‌زاده یزدی- روزنامه‌نگار

در زمانه ناجوری به سر می‌بریم، طوری‌که هیچ‌چیزی سر جایش نیست. مرزها محو شده و تقسیم‌بندی‌ها و اصول و فروع به هم آمیخته. نه دیگر از نظم و انضباط سهمی باقی مانده و نه از اصول و قواعد شخصی و اجتماعی. اما وقتی به زندگی حرفه‌ای محمدمهدی فرقانی نگاه می‌کنی، می‌بینی او چه بخت بلندی داشته که در مسیری که طی کرده،‌ گویی با یک نظم و هماهنگی و تعادلی جلو آمده. فرقانی در دهه 1350 دانشجوی روزنامه‌نگاری می‌شود در دانشکده ارتباطاتی که مدیریتش تحت اختیار روزنامه کیهان است. برای کارهای عملی دانشگاه مدتی با بقیه همکلاسی‌ها به سفرهای آموزشی می‌رود و تجربه عملی می‌آموزد. سپس بنا به شایستگی‌ای که از خود نشان می‌دهد، معرفی می‌شود به روزنامه کیهان. کارآموزی می‌کند و در همان‌جا جذب می‌شود. خبرنگاری می‌کند و در کوران انقلاب هم پوشش تلاطم تاریخ او را آبدیده می‌سازد. بعدتر که تصفیه کیهان رخ می‌دهد و بسیاری از نیروهای شایسته اخراج می‌شوند، فرقانی نقش پررنگ‌تری در روزنامه پیدا می‌کند و دبیر سرویس مهم گزارش می‌شود. در اواسط دهه 1360 که رشته ارتباطات تحت فشار شدیدی قرار دارد، دعوت می‌شود به دانشکده «علوم ارتباطات» سابق و «علوم اجتماعی» وقت، تا روزنامه‌نگاری درس بدهد. از همان موقع است که در دانشگاه می‌ماند و فوق‌لیسانس و دکتری می‌خواند و می‌شود عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی. بعدها که آقایان به نتیجه می‌رسند آنچه بر سر دانشکده ارتباطات سابق آورده بودند درست نبوده و باید دانشکده دوباره تشکیل شود، کار احیای دانشکده را می‌سپارند به فرقانی. البته تابلوی دانشکده ارتباطات را که نصب می‌کنند، دولت عوض می‌شود و در دانشگاه علامه چنان قلع‌وقمعی راه می‌اندازد که در تاریخ نوشته‌اند و همچنان خواهند نوشت. فرقانی در این 8 سال دولت‌های نهم و دهم در اتاق کوچک خودش در دانشگاه است و به تدریس و راهنمایی دانشجویان مشغول، تا اینکه دوباره گردونه سیاست چرخ می‌خورد و به او رجوع می‌کنند و می‌شود رئیس دانشکده ارتباطات؛ دانشکده‌ای که از محل سابق خود در سه‌راه ضرابخانه به دهکده المپیک منتقل می‌شود و ساختمان و امکانات تازه و به‌مراتب وسیع‌تری پیدا می‌کند.
این مسیری که فرقانی پیموده، برای بسیاری از استادان و دانشجویان هموار نبوده. چه بسیار استادانی را که نیمه‌راه کنار گذاشته‌اند و چه فراوان دانشجویانی که این فرصت را نداشته‌اند در دانشکده‌ای با استادانی عالی‌رتبه درس بخوانند و در روزنامه‌ای با روزنامه‌نگارانی بلندمرتبه کار را بیاموزند. اما فرقانی در زمان و مکان درستی قرار گرفت و شایستگی‌ها و خصایل شخصی‌اش هم به استفاده از این فرصت برای پیشرفت و ارتقایش کمک شایانی کرد. با اینکه ایشان در رفتار و گفتار، تندی و تیزی برخی از همکارانش را از خود نشان نداده اما این بدین معنی هم نبوده که مثل خیلی از استادان، برای بقا مدام رنگ رخ عوض کرده. فرقانی همواره طبق اصولی که برای خود داشته عمل کرده و خود را سفت گرفته و از آنها تخطی نکرده. اگر این اصول با زمانه‌اش همراه بوده توانسته در مناصبی گره‌گشا باشد، همچون ریاست دانشکده ارتباطات، اما اگر با اوضاع و احوال زمان همراه نبوده، گوشه‌ای در انزوا کار خودش را می‌کرده و نیازی هم نمی‌دیده که برای چند پله بالارفتن از نردبان ترقی، پیش کسی گردن کج کند. افزون بر این خصلت نادر این روزها، او در تحریریه‌ها بالیده و سال‌ها روزنامه‌نگاری کرده. در کلاس‌های دانشگاه آنچه را به نسل‌های بعدی می‌آموزانده که خود زمانی به آنها عمل کرده بوده. اگر تحصیل دانشگاهی روزنامه‌نگاری امروز ما مشکل دارد، یکی از دلایلش همین است که استادانی همچون فرقانی که کار عملی در تحریریه‌ها کرده باشند، کم‌تعدادند و اغلب استادان دستی بر آتش روزنامه‌نگاری واقعی نداشته‌اند و ندارند.

این خبر را به اشتراک بگذارید