«آب» بندان در کلو
ستاره حجتی ـ خبرنگار
اینجا «کلو» است؛ روستایی نسبتا کوچک از توابع دهستان روشنآباد گرگان، جایی نه چندان دور در مرکز استان گلستان. شغل اهالی کشاورزی است اما تامین نشدن آب مورد نیاز با اولویت کشت شالی، از دهه 80 ، روستا را با مهاجرت اهالی روبهرو کرد. جمعیت روستا در سرشماری سال ۸۵ بیش از 400نفر تخمین زده شد اما آخرین آمار رسمی از کاهش آن به ۲۵۶نفر حکایت داشت. اهالی دلیل کاهش جمعیت را کمبود آب و کشاورزی از رونق افتاده میدانند. با این حال، وجود آببندانی بزرگ در کلو خودنمایی میکند؛ آببندانی که اهالی میگویند پس از دوندگیهای بسیار تنها یک خروجی آن به روستا اختصاص پیدا کرده و خلاف وعدههای مسئولان، حجم اصلی آب بهعنوان منبع تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی استفاده میشود.
یکی از اعضای شورای روستای کلو در اینباره میگوید: این آببندان باید در زمان اصلاحات ارضی از ملاک خلعید میشد اما بهدلیل همکاری اداره مالیه، مالک توانست برای آببندان سند بگیرد. البته در زمان انقلاب این اراضی بهعنوان عرصه ملی به مردم بازگردانده شد. ابوالفضل تازیکه، ادامه میدهد: اواسط دهه80، شرکت آب منطقهای به شورای ده پیشنهاد داد که آببندان در اختیار این شرکت قرار بگیرد تا پس از بهینهسازی، منبعی برای تامین آب کشاورزی روستا باشد به همین دلیل طی توافقی این آببندان به شرکت آب منطقهای رسید. او ادامه میدهد: اما ورثه فردی که در گذشته سندی از آببندان داشتند، طی سالهای اخیر به کشور مراجعه میکند و شرکت آب منطقهای توافق جدیدی با او انجام میدهد. بر این اساس کاربری آببندان بدون اطلاع روستاییان به منبع تغذیه مصنوعی تغییر وضعیت میدهد و برداشت قطرهای آب هم برای روستاییان ممنوع میشود.
تازیکه میگوید: بعد از سالها اعتراض در نهایت مدیرعامل شرکت آب منطقهای یک خروجی برای کشاورزی به روستا میدهد. نکته نخست اینکه مگر میشود برای یک محوطه یا ملک با دو طرف توافقی صورت گیرد؟ دوم اینکه مردم روستا حتی نمیدانند منبع تغذیه مصنوعی چیست؟ اگر قرار بر تغییر کاربری بود آیا نباید حداقل به شورا و دهیاری اطلاع میدادند؟ سوم اینکه همه ما نگران وضعیت آب در آینده بلندمدت هستیم و اینکه با چنین وضعیتی آیا مردم باید گرسنه بمانند؟ آنچه این عضو شورای روستا میگوید بهنظر دغدغه همه اهالی روستاست.
محمد، یکی از اهالی روستا میگوید: شغل ما کشاورزی است. آب نداشته باشیم امکان امرارمعاش نداریم. میگویند کشاورزی آب زیادی مصرف میکند. پس به ما یک راهحل ارائه کنند. با این وضعیت کسی در روستا نمیماند و برای لقمهای نان باید از روستا رفت. نمیشود هم به روستایی بگویی در روستا بمان و هم بگویی شغل و درآمد و کارت به ما ارتباطی ندارد. اهالی کلو نزدیک به 2دهه است که برای آببندانی که از گذشتهها در روستا داشتند تلاش میکنند؛ شاید زندگی و معاششان سهمی از این آببندان داشته باشد.