پسماند موضوع همه است
گفتوگو با زهرا صدراعظم نوری؛ رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران
سمیراوکیلی:
حتما در فضای مجازی با پویش «نه به ریختن زباله» و «تهران بدون پلاستیک» روبهرو شدهاید. چندسالیاست که فعالان محیطزیست، شهروندان را تشویق میکنند که به جای پلاستیک، از کیسههای پارچهای استفاده کنند تا آسیب کمتری به محیطزیست وارد شود. در چند دهه گذشته و بهویژه چند سال اخیر، بهتدریج آگاهی شهروندان نسبت به محیط زیست و خطراتی که محیط زندگیشان را تهدید میکند، افزایش پیدا کرده است. حق بر محیطزیست سالم که در نسل سوم حقوق بشر مورد شناسایی قرار گرفته، دارای 2جنبه فردی و جمعی است. در جنبه فردی، هیچ شهروندی حق آسیبزدن و تخریب محیطزیست را به هیچ نحوی ندارد. یکی از عوامل اساسی در حمایت و تضمین سلامت عمومی، داشتن محیطزیست سالم است. شاید در تهران بیش از همه، مردم شهر با آلودگی هوا درگیر باشند اما آلودگی خاک هم کمتر از آلودگی هوا، سلامت شهروندان را تهدید نمیکند. بر اثر تجمع زبالههای شهری، ریختن فاضلاب شهری و فضولات کارخانهها، درصد آلودگی خاک دائما در حال افزایش است؛ درحالیکه خاک بهعنوان منبع غذا و آب، مکانی طبیعی برای زیست بسیاری از جمعیتهای موجودات زنده است و آلودگی و خسارت وارده به آن میتواند زندگی همه موجودات، بهویژه انسانها را در ابعاد گوناگون، تحتتأثیر قرار دهد. جدا از آن، زبالهها با زیبایی شهری ارتباط تنگاتنگ دارند. بر اساس آماری که سامانههای 137و 1888شهرداری تهران در اختیار روزنامه همشهری قرار دادهاند، نصب مخزن زباله و جمعآوری زباله تفکیکی جزو 10مسئله اول شهروندان تهرانیاست و این نشان میدهد که مردم تا چه میزان نسبت به وجود زباله در شهر واکنش نشان میدهند. زباله، هم برای شهروندان مسئلهای جدیاست، هم برای مدیریت شهری و هم برای فعالان محیطزیست. البته ناگفته نماند که در کشور ما سعی شده است با تصویب قانون مدیریت پسماندها و آییننامه اجرایی آن، با این مسئله به شکل ساماندهیشده برخورد شود اما نگاه قانونگذار، نگاه کلان است. قانونگذار در دید کلان خود، زبالههای شهریای را که خانوارها تولید میکنند، پسماند عادی تلقی میکند. بنا بر ماده4 آییننامه قانون مدیریت پسماندها، مدیریتهای اجرایی پسماندهای عادی باید تا سال92 طرح جامع و تفصیلی را تهیه میکردند که بر اساس آن همه پسماندهای عادی بهصورت تفکیکشده جمعآوری شود؛ طرحی که هنوز آماده نشده است. به بهانه پویش «نه به ریختن زباله» و حق بر محیطزیست سالم، با زهرا صدراعظمنوری ـ رئیس کمیسیون سلامت و خدمات شورای شهر تهران ـ گفتوگویی کردهایم. صدراعظمنوری دکتری مدیریت محیطزیست دارد و در زمان تصدی معصومه ابتکار در سازمان حفاظت محیطزیست، مشاور وی بود.
از آغاز سال جاری، پویش نه به ریختن زباله و تهران بدون پلاستیک ایجاد شده که هدف از راهاندازی آن، حفظ محیطزیست سالم است. با توجه به اینکه حفظ محیطزیست ازجمله حقوق تعریفشده در نسل سوم حقوق بشر (حقوق همبستگی) است، فکر میکنید این پویشها تا چه میزان میتواند در حفظ محیطزیست سالم، مؤثر باشد؟
بحث پسماند و مدیریت آن ـ بهویژه در کلانشهرها ـ مسئلهای مهم و جدیاست. با توجه به رشد جمعیت و فعالیتهای گسترده در شهرها، طبیعیاست که اگر پسماندهای تولیدشده توسط افراد و مراکز مختلف، بهدرستی مدیریت نشود، میتواند یک معضل بزرگ برای شهر پدید بیاورد. شهر تهران بهعنوان یک کلانشهر با چالشهای جدیای مواجه است که ازجمله آنها میتوان به چالش بیرویه و خارج از استاندارد تولید زباله یا همان پسماند (روزانه 8هزار و 500 تا 9هزار تن) اشاره کرد. این میزان مصرف و تولید زباله بسیار بالاست و میتواند برای همه شهروندان و مدیریت شهری مشکل ایجاد کند؛ بنابراین هر اقدامی که بتواند در زمینه فرهنگسازی و تغییر الگوی مصرف و تولید زباله کمتر، موثر باشد اقدام مثبتی خواهد بود. تشکیل کمپینها و پویشهای هدفمند به منظور شکلگیری افکار عمومی و فرهنگسازی صحیح، میتواند این روند را تسریع و این دغدغه را به شهروندان یادآوری کند؛ به همین دلیل بسیار مفید و مؤثر خواهد بود. پویش تهران بدون پلاستیک، اقدامی بسیار مثبت است. من هم بهعنوان یک شهروند و عضو شورای شهر تهران به این پویش پیوستهام و توصیه میکنم که بقیه شهروندان نیز به این پویش بپیوندند.
برنامه شورای شهر تهران در رابطه با این پویش چیست؟ تهران بدون پلاستیک چطور تحقق پیدا میکند؟ آیا کمیسیون محیطزیست شورا برنامهای برای گسترش و ادامه این پویش محیطزیستی دارد؟
اعضای کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران عضو این پویش هستند و طبیعی است که این پویش را دنبال میکنند. در نشستها، جلسات و بحثهایی که در کمیسیون سلامت و محیطزیست و کمیته محیطزیست شورا مطرح میشود، این موضوع پیگیری میشود. در همین راستا با برخی واحدها یا مراکزی که تولید زباله بیشتری دارند جلساتی گذاشته خواهد شد تا با تغییر در چرخه کار، به تولید کمتر پسماند برسند. برای ترویج این مسئله نزد آحاد مردم نباید نقش سازمان صداوسیما و همه رسانههایی که کار اطلاعرسانی انجام میدهند نادیده گرفته شود؛ چراکه پرداختن به این موضوع، طبق قانون مدیریت پسماند، جزو وظایف این سازمانهاست. در ماده6 قانون مدیریت پسماند تصریح شده است که هر دستگاهی که نقش فرهنگسازی دارد موظف است برای اطلاعرسانی و آموزش، اقدام کند. این آموزش شامل آموزش جداسازی، جمعآوری و بازیافت است. انتظار داریم که صداوسیما جدیتر به این قضیه وارد شود و بخشی از برنامهها را به این موضوع اختصاص دهد.
حفاظت از محیطزیست و بهداشت شهری، صرفا وظیفه شهرداری و دولت است و برای شهروندان ایجاد حق میکند یا اینکه یک حق و تکلیف متقابل برای شهروندان هم هست؟
گاهی افراد بهعنوان شخصیت حقیقی، هم حقی بر گردن دارند که باید آن را احقاق کنند و هم حقوقی که باید ادا شود. شهروندان باید زباله کمتری تولید کنند و برای حفظ و حراست از محیطزیستی که در آن زندگی میکنند تلاش لازم را انجام دهند. اما بخش دیگر این ماجرا بر عهده حاکمیت و مسئولان است که با سیاستگذاری میتوانند در فرهنگسازی و اطلاعرسانی، نقش مؤثری در آموزش داشته باشند و دستگاههای اجرایی هم وظیفه جمعآوری، جداسازی و بازیافت را انجام دهند. در موضوع پسماند نمیتوان گفت که این امر فقط بر عهده شهروندان است یا فقط بر عهده دولت و دستگاههای اجراییای مثل شهرداری؛ موضوع پسماند موضوع همه است و هر کس باید نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
یکی از مشکلات مهم محیطزیستی و بهداشت شهری مردم تهران که برای رفع آن با مراکز 137 و 1888تماس گرفتهاند (بر اساس آمارهایی که از سوی این مراکز در اختیار روزنامه قرار گرفته)، مشکل زبالههای شهری تهران است که بهطور مشخص به نصب مخزن زباله تر و جمعآوری زباله تفکیکی اشاره کردهاند. با توجه به اینکه زبالهها با زیبایی شهر و حق بر منظر ارتباط دارند ما قانون مشخصی برای تفکیک زبالهها، جمعآوری زباله، نصب مخزن زباله و زیبایی چهره شهر داریم؟
مخزنهایی که در سطح شهر تهران هست، به نظر من درست و اصولی طراحی نشده؛ چراکه این نوع تعبیه مخزنها در سطح شهر، شهروندان را تشویق میکند که هر زمان که خواستند زباله را به بیرون از محل کار و زندگیشان انتقال دهند و هر زمان که خواستند زباله تولید کنند. شاید یکی از اقدامات جدیای که باید توسط معاونت خدمات شهری و سازمان مدیریت پسماند صورت بگیرد، جمعآوری تدریجی این مخازن زباله است. همه ما باید ملزم شویم که وقتی زبالهای تولید میکنیم (چه در محل کار و چه در محل سکونتمان) آن را در یک محل مشخص نگهداری کنیم و در زمان خاصی که معمولا مدیریت شهری آن را برنامهریزی میکند، تحویل بدهیم؛ روزانه یا چند روز در هفته. وقتی این مسئله بین 10مشکل اول شهروندان تهرانی قرار میگیرد به این نتیجه میرسیم که مسئله، آزاردهنده و ناراحتکننده است؛ چراکه برخی از این مخازن، جلوی محل سکونت افراد یا در محلهایی که تردد بالاست قرار داده شده و وقتی حجم بالای زباله انباشت میشود، از منظر بصری ناخوشایند است و بهداشت و سلامت شهروندان را هم به مخاطره میاندازد.
در سایر کشورها برای کاهش میزان پسماندها و تولید زباله قوانینی پیشبینی شده است؛ بهطور مثال در آلمان اگر زباله بیش از اندازه تعیینشده تولید شود، دولت با استفاده از شماره و آدرسی که روی کیسههای زباله نقش بسته است، با توجه به وزن زباله تولیدشده، جز هزینه ثابتی که شهروندان باید سالانه پرداخت کنند، برای زباله مازاد تولیدشده، عوارض اضافی دریافت میکند؛ در واقع هر کس زباله بیشتری تولید کند پول بیشتری هم باید به دولت بپردازد. در کشور ما سالهاست از تفکیک زبالهها سخن گفته میشود و اطلاعرسانی صورت میگیرد اما هیچ اقدام عملی جدیای برای این امر صورت نمیگیرد. با وجود قانون مدیریت پسماند و آییننامه اجرایی آن چرا تفکیک زباله و کاهش پسماندها در کشور ما جدی گرفته نمیشود و شاهد تولید انبوه زباله هستیم؟
فرهنگسازی، مقدمه است و اطلاعرسانی، شروع کار؛ اینها شرط لازم است اما کافی نیست. باید بتوانیم تا آنجا که ممکن است فرهنگسازی و سازوکارهای لازم را فراهم کنیم. پسماندهای خانگی که توسط شهروندان تولید میشود، پسماند عادی نامیده میشود. این پسماند به گونه تر و خشک و شامل پلاستیک، فلزات و موادبازیافتنشدنی تفکیک میشود. برخی پسماندها نیز پزشکی و بیمارستانی هستند که مراکز درمانی، آنها را تولید میکنند و به آنها پسماند ویژه گفته میشود که به نوعی خطرناک هم هستند. طبیعیاست که برای این نوع پسماند باید سازوکار ویژهای در نظر گرفت. بنابراین پسماند ویژه و پسماندهای کشاورزی ـ صنعتی، چون هر کدام تولیدکننده خاص خود را دارد، سازوکار متفاوتی میطلبد. در این بین باید الزامات و روشهایی ایجاد کرد که تولیدکننده از مبدا، خود را ملزم به تفکیک زباله بداند. در قانون مدیریت پسماند و آییننامه اجرایی آن، این موارد تقریبا پیشبینی شده است. طبق ماده4 این قانون، دستگاهها و به طور مشخص سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت کشور موظف شدند آییننامهای تهیه کنند که مقررات مندرج در آن، منجر به تولید و مصرف پسماند کمتری شود. این آییننامه در سال٨٤ تهیه و ابلاغ شده است. این قانون برای تصویب، فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشت و در نهایت پس از طرح در 3دوره مجلس، در سال٨٣ تصویب و آییننامه اجرایی آن نیز در سال٨٤ ابلاغ شد. اما موضوع مهم در این میان این است که قانون بهخوبی اجرا شود و نظارت بر حسن اجرای آن صورت گیرد؛ اینجاست که وظیفه دستگاهها مشخص میشود. سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان دستگاه حاکمیتی باید نقش نظارتی خود را ایفا کند و وزارت کشور، وزارت بهداشت و سایر وزارتخانهها و دستگاههای ذیربط هم هر کدام وظایف و نقششان مشخص شده است.
شهرداریها و دهداریها بهعنوان دستگاه اجرایی نیز باید سازوکارهای لازم را فراهم کنند. به نظرم موضوع پسماند خیلی پیچیده و غامض نیست اما با این موضوع، به طور جدی برخورد نمیشود؛ بهرغم اینکه این موضوع میتواند سلامت شهروندان و محیطزیست را به مخاطره بیندازد و اهمیت زیادی دارد. در این دوره مدیریت شورای شهر تهران با توجه به حجم بالای تولید زباله و معضلاتی که در پی آن بهوجود میآید، تلاش داریم سازوکاری را فراهم کنیم که (بر اساس ماده4 آییننامه اجرایی قانون مدیریت پسماندها) طرح جامع و تفصیلی مدیریت پسماند، تکمیل و عملیاتی شود و سازوکارهایی فراهم آید که با فرهنگسازی و اطلاعرسانی و بازدارندگی، زباله از مبدا تا مقصد تفکیک شود و بخشی از آن دوباره به چرخه مصرف بازگردد؛ بخشی به صورت کمپوست و بخشی بهعنوان منبع انرژی.
وقتی از قوانین سخن میگویید بیشتر سازمانها و وزارتخانهها و نهادها مانند شهرداریها مورد اشاره قرار میگیرند اما در رابطه با تولید پسماند کمتر یا تفکیک زباله توسط شهروندان الزامات قانونی نداریم. آیا قانونگذار ما در قوانین شهری بهخصوص در قانون مدیریت پسماند، اشارهای به وظایف شهروندان نکرده است؟
این به نحوه اجرای قانون بازمیگردد. وقتی سازوکارهای لازم فراهم شود، اگر تفکیک زباله صورت نگرفته باشد میتوان تدابیری اندیشید که این زباله تحویل گرفته نشود. هماکنون در بسیاری از شهرهای جهان این موضوع به صورت یک الزام درآمده و دستگاهی که متولی این امر است سازوکاری را پیشبینی میکند که اگر تولیدکننده پسماند که میتواند یک بیمارستان یا خانواده باشد ضوابط مشخصشده برای تفکیک زباله را رعایت نکرد، اساسا زبالهاش تحویل گرفته نشود و حتی عودت داده شود. همین موضوع باعث میشود که آن الزامات برای شهروندان بازدارنده باشد.
شهرداریها جمعآوری زبالهها را به پیمانکاران واگذار کردهاند؛ از طرف دیگر ما شاهد فعالیت کودکان زبالهگردی هستیم که معمولا برای پیمانکاران شهرداری کار میکنند. چرا شهرداری با سوءاستفادهای که از این بچهها میشود، مقابله نمیکند؟ شورا تا به حال وارد این قصه شده و از شهرداری برای فعالیت این بچهها توضیح خواسته است؟
این موضوع را باید از چند منظر بررسی کرد. در سؤال قبلی نیز درباره این موضوع صحبت کردیم که اگر مخازن زباله را از سطح شهر جمعآوری کنیم، دیگر محلهایی وجود نخواهد داشت که بهصورت آزاد و 24ساعته، هرکس ـ چه کودکان کار و چه غیر کودکان کار ـ از آن استفاده کند؛ طوری که هم به سلامت خود و هم به سلامت سایر شهروندان آسیب وارد کند. پس یک مسئله این است که خود منبع را برداریم و نحوه جمعآوری زبالهها را هم تغییر بدهیم. مسئله دیگر، خود کودکان کار هستند که امروز توسط افرادی که اینها را مدیریت میکنند، از طریق زبالهربایی به یک منبع درآمد تبدیل شدهاند.
اگر زبالهای هم در سطح شهر نباشد سودجویان از طریق دیگری کودکان را مورد سوءاستفاده قرار میدهند؛ پس باید مسئله کودکان کار را حل کرد. زباله، فقط یکی از مواردیاست که باعث میشود کسانی کودکان کار را ملزم به کار کنند و از این طریق مورد سوءاستفاده قرار دهند تا در یک پروسه نادرست برای کسانی که اینها را مدیریت میکنند تبدیل به یک منبع درآمد شوند. کودکان کار فرزندان و سرمایههای این سرزمین هستند که باید برای آنها برنامهریزی کرد تا مانند هر کودک دیگری شأن خود را داشته باشند و به زندگی عادی و اجتماعی بازگردند، تحصیل کنند و اوقات فراغت داشته باشند. این در حالی است که از صبح زود وقتی وارد محیط اجتماعی میشویم این کودکان در سطح شهر هستند و تا پاسی از شب هم در خیابانها مشغول کارند.
تلاش داریم سازوکاری را فراهم کنیم که(بر اساس ماده4 آییننامه اجرایی قانون مدیریت پسماندها) طرح جامع و تفصیلی مدیریت پسماند، تکمیل و عملیاتی شود