بهار اسطوره ها
ارج کارهای مهرداد بهار، قدرشناسی کسانیست که بیصدا خوشآهنگ بودند
علیاکبر شیروانی
سالهای پایانی دهه40 کمکم چهرههای دیگری زبان فارسی را دستخوش تغییر میکردند و اسطورهپژوهان و باستانشناسان با شیوهها و نگرشهای تازه پا به عرصه میگذاشتند و مهرداد بهار یکی از این چهرهها بود. کارهای بهار از چند جهت بر زبان فارسی مؤثر بود: هم نثر و زبان کتابهایش ادبیت داشت، هم کارهایش او را به ریشههای زبان فارسی رهنمون میشد و از همین رو علاوه بر جنبههای پژوهشی، کلمه و ترکیبهایی به زبان میافزود، هم راهی که در ابتدای قرن با رجوع به آثار کلاسیک آغاز شده بود با آثارش عمق پیدا میکرد و بالاخره اینکه در زمانهای که واژههای اجنبی بیامان جای پایی در زبان بازمیکردند، بهار و امثالش ریشهها را نگهمیداشتند. بهار علاوه بر کارهای پژوهشی، چند اثر داستانی برای کودکان و نوجوانان نوشت که در این آثار نیز به داستانهای اسطورهای ایران پرداخت. ارج کارهای بهار، قدرشناسی کسانی است که بیصدا خوشآهنگ بودند.
«واژه زندیق معرب زندگی فارسی میانه است. این واژه بهصورت زندیک هم در نوشتههای پارسی دری آمده است. کهنترین مکتوبی که این واژه در آن بهکار رفته، متعلق به قرن سوم میلادی است و بنابراین، قدمت کاربرد این واژه به هفده قرن میرسد. با این همه، این واژه یکی از واژههایی است که ریشه، ساختمان و معنای واقعیاش همچنان ناشناخته مانده است. در واژهنامههای پارسی، زندیک و زندیق را در مجموع چنین معنا کردهاند: 1-گروهی از مجوس که قائل به دوگانگی منشأ هستی هستند. 2-صفت از زند که کتابی است که زردشت نوشته و معتقد به زند. 3-بیایمان و ملحد. 4-پیرو مانی و مزدک و لقب این هر دو. 5-آنکه ایمان ظاهر کند و به باطن کافر باشد. بعضی معتقدند که ریشه و اصل این واژه از صدیق آرامی گرفته شده، حتی بعضی آن را زندین دانستهاند بهمعنای دینی که زنان بر آن رهبری دارند.»