• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 20 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100182
+
-

ماندن طولانی‌مدت در خانه چقدر تنش‌زاست و چه راهکارهایی برای کاهش تنش وجود دارد؟

رکوردشکنی خشونت در موقعیت قرنطینه

شهره بانو پرخو 
روانشناس بالینی


هنوز زمان زیادی از اجرای قرنطینه در کشورهای مختلف برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا نگذشته بود که آمارهای انتشاریافته از سوی سازمان‌های متولی نظیر سازمان بهزیستی نشان داد خشونت‌های خانگی، کودک‌آزاری، اقدام برای طلاق، نزاع و درگیری‌های خانوادگی در طول مدت قرنطینه 3 برابر شده است. این آمارها نشان‌دهنده مهارت نداشتن افراد جامعه برای زندگی سالم در کنار نزدیکانشان است. یکی از عمده‌ترین دلایل آن استرس، اضطراب و ترس از بیمارشدن است. طبق برآوردی که سازمان بهداشت جهانی در بحث سلامت روان انجام داده است، نشان می‌دهد که ۷۵ تا ۸۰درصد عامل بیماری‌های سایکوسوماتیک و بیماری‌های جسم و روان، استرس و اضطراب است. براساس یک تحقیق جهانی هم تهران جزو 6کشور پراسترس جهان است و تنها ساکنان ۵ شهر بغداد، کابل، لاگوس، داکار و قاهره بیشتر از تهرانی‌ها استرس را تحمل می‌کنند. بنابراین بروز و افزایش تنش‌ها در دوران قرنطینه خیلی دور از ذهن نبوده است. با توجه به این مقدمه می‌خواهم به چگونگی ایجاد تنش‌ها و خشونت‌های خانگی در دوران قرنطینه بپردازم. در بخش اول به کسانی اشاره می‌کنم که به نوعی درگیر استرس و اضطراب هستند. این افراد قبل از دوران قرنطینه برای پاسخگویی به نیازشان به موقعیت‌های امن روانی پناه می‌بردند که بتوانند به آرامش دست یابند؛ موقعیت امن روانی در واقع پناه‌بردن به فضاها و فعالیت‌هایی مانند سرگرم‌شدن با کار، ورزش یا تفریح و ارتباطات اجتماعی و به‌طور کلی سبک زندگی شایسته است؛ یعنی این افراد به نوعی استرس درونی را دارند و حال که مجبور به ماندن در خانه هستند موقعیتی برای رسیدن به آرامش نمی‌توانند بیابند و این اضطراب‌ها و استرس‌ها فرصت برون‌ریزی از طریق تحریک مغزی برای ترشح هورمون‌ها و نوروترنسمیترهای مرتبط با هیجان‌های منفی، پیدا می‌کنند. هیجان‌های منفی شامل خشم، غم، ترس، تنفر، حسادت و... است، لذا اگر فرد در دوران ماندن در خانه نتواند جایگزینی به‌عنوان فضای امن روانی پیدا کند این هیجانات منفی به‌راحتی می‌توانند بر سیستم عصبی و کورتکس مغز غالب شده و فرد را مستعد انواع اختلالات و مشکلات ازجمله افسردگی، پرخاشگری و... کند. افرادی که در این بخش قرار می‌گیرند گاهی به جای پرداختن به شیوه‌های اصولی و صحیح به موقعیت ناامنی نظیر سوءمصرف مواد و الکل روی آورده که همین می‌تواند عمده دلیل افزایش پرخاشگری و نزاع شود.
اگر افراد مهارت‌های برقراری ارتباط مؤثر را با مطالعه و تمرین بیاموزند و زمانی را برای گفت‌وگوی دوستانه با همسر خود اختصاص دهند و از اوقات فراغت خود به‌عنوان فرصت برای مطالعه، انجام امور نیمه‌کاره و سایر امور استفاده کنند قطعا میزان صمیمیت بین اعضا بالاتر خواهد رفت. برای خانواده‌های دارای فرزند، گذراندن زمان بیشتر با هم فرصت خوبی برای ارتباط بیشتر والدین و فرزندان خواهد بود. اعضای خانواده باید با کمک به یکدیگر و ایجاد احساس امنیت، مثبت‌اندیشی و حفظ ذهنیت سالم، منبع اصلی حمایت برای هم باشند.
بخش دوم شامل افرادی است که دچار اختلالات نیستند اما عوامل مهمی مانند شغل و مشکلات اقتصادی موجب ایجاد فشار روانی در آنها شده. از آنجا که در زمان قرنطینه فشار اقتصادی بر مردم بیشتر شد و تعداد زیادی، کسب و کار خود را از دست دادند و نتوانستند نیازهای اولیه خود را فراهم کنند فشار روانی بر آنان فائق آمد و همین موضوع نقطه ایجاد مشکلات روانی مانند استرس و اضطراب شده است؛ همانطور که اشاره کردم این عوامل ایجاد‌کننده هیجانات منفی هستند.
به‌رغم تأثیرعوامل زیست‌شناختی و ژنتیک بر بروز استرس، مسائل اقتصادی درکنار مسائل محیطی و اجتماعی نقش مؤثری در ایجاد تنش و استرس برای مردم دارد.
افزایش تاب‌آوری یکی از مهم‌ترین مفاهیمی است که می‌تواند به این دسته از افراد کمک کند تا در شرایط بحرانی سلامت روان خود را حفظ کرده و از شروع اختلافات بین اعضای خانواده پیشگیری کنند؛ در واقع تاب‌آوری یک فرایند پویاست که به موجب آن هنگام روبه‌روشدن با سختی‌ها رفتارهای سازگارانه مثبتی را از خود به نمایش می‌گذارند. تاب‌آوری را یک فرایند، توانایی یا پیامد موفقیت‌آمیز با شرایط تهدید‌کننده تعریف کرده‌اند. به تعریف ساده‌تر تاب‌آوری تنها پایداری در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید‌کننده و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نیست بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامون است. با افزایش تاب‌آوری فرد می‌تواند توانمندی برقراری تعادل زیستی- روانی را در شرایط خطرناک حفظ کند و حتی اقدامات مؤثری هم در جهت ترمیم خود و همسان‌سازی‌ رفتار و اعمال جهت پشت‌سرگذاشتن شرایط آسیب‌زا و پیش‌برد زندگی‌اش انجام دهد. شاید بتوان صبر را معادل تاب‌آوری دانست. این مفهوم زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که از آن در نظام خانواده استفاده کنیم. حتی افرادی که به‌طور مستقیم تحت‌تأثیر بحران قرار نمی‌گیرند به واسطه پاسخ‌های خانواده و تبعات آن روی سایر روابط از آن متاثر می‌شوند. اینکه یک خانواده چطور با تجربه‌های مختل‌کننده مواجه شده و آن را کنترل می‌کند در واقع سپر فشار روانی می‌شود و خود را دوباره سازماندهی می‌کند و به حیات خود ادامه می‌دهد. وقتی یک بحران یا استرس وارد می‌شود خانواده‌ها سعی می‌کنند بین نیازها و ظرفیت‌هایشان تعادل برقرار کنند. اینکه خانواده‌ها چگونه تغییرات را ایجاد می‌کنند به مهارت‌ها و منابع در دسترس آنها برای غلبه به بحران بستگی دارد. خانواده، در واقع معمولا یک عامل حفاظتی در تاب‌آوری به‌حساب می‌آید. عواملی که باعث تاب‌آوری خانواده‌ می‌شود متعدد هستند. عوامل تاب‌آوری خانواده شامل گرمی خانواده، مهربانی، حمایت هیجانی، ساختار‌ها، کارکرد‌ها و محدودیت‌های خانواده است. خانواده‌ای تاب‌آوری بیشتری دارد که دارای تحمل بالا، بیان واضح و مستقیم تعهدات و هیجانات، ارتباط باز و مؤثر، انسجام بالا، نقش‌های انعطاف‌پذیر، به‌کار‌گیری منابع مؤثر، فقدان خشونت، تمرکز بر حل مشکل و پذیرش مشکل داشته باشد. زوجین برای بقای زندگی زناشویی خود باید بتوانند سازگاری بیشتر، ارتباط رضایت‌بخش، رضایت زناشویی، تفریحات لذت‌بخش، گذراندن وقت با هم، سازگاری شخصی، ارتباط جنسی رضایت‌بخش‌تر و توافق مسائل مالی بیشتری ایجاد کنند تا بتوانند از این بحران کنونی به راحتی گذر کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید