• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
شنبه 25 اسفند 1397
کد مطلب : 50978
+
-

روز‌نامه‌نگاران همشهری انتخاب کردند

بهترین‌هائ 97

برترین‌ها
بهترین‌هائ 97

 100نفر از روزنامه‌نگاران همشهری طی یک نظر‌سنجی بهترین آثار ادبی و هنری سال را انتخاب کردند. تحریریه روزنامه همشهری، در این رویداد براساس گرایش‌های حرفه‌ای و سلایق شخصی خود در حیطه‌های گوناگون این انتخاب را رقم زده است. بدون شک، این انتخاب‌ها داوری نیست و بیشتر براساس انتخاب‌هایی است که تحریریه یک روزنامه عمومی از محصولات و رویداد‌های فرهنگی سال دارد. روزنامه‌نگاران با سلایق گوناگون و متنوع به‌عنوان بخشی از جامعه، وقت آزاد خود را در سالن‌های تئاتر، سینما، گالری‌ها و نمایشگاه‌ها می‌گذرانند. این انتخاب برایندی از مجموعه این نظرات است. روزنامه همشهری به‌عنوان بزرگ‌ترین موسسه مطبوعاتی کشور با مخاطبان فراوان در سراسر کشور، قصد دارد هر سال این انتخاب را ادامه دهد. هرگونه انتخاب فرهنگی کمکی است به افزایش حضور مردم در بازار فرهنگ و هنر کشور.




علیرضا محمودی

 لحظه گرگ‌ومیش، پنجمین مجموعه تلویزیونی همایون اسعدیان، گروه‌های متفاوت و ناهمگون مخاطبان شبکه 3 را راضی کرد. بازگشت اسعدیان به تلویزیون بعد از سریال راه بی‌پایان(1386) برای ساخت فیلمنامه‌ای از مونا انوری‌زاده، نویسنده سریال پرمخاطب ستایش همانطور که پیش‌بینی می‌شد، با اقبال روبه‌رو شد. ملودرام خانوادگی که بر بستری از تاریخ معاصر روایت شد، شخصیت‌هایی خلق کرد که مردم را به تماشای سرنوشت آنها علاقه‌مند کرد. کافی است سری به شبکه‌های اجتماعی و صفحات عوامل این سریال بزنید تا میزان موفقیت این مجموعه را بیشتر درک کنید. چالش‌ اخلاقی‌ای که قهرمانان داستان پشت سرگذاشتند با روایت مؤثری به مردم منتقل شد. این بزرگ‌ترین موفقیت برای یک مجموعه تلویزیونی است که بتواند بحث روز شود. همایون اسعدیان هر بار که به تلویزیون آمده، نتیجه کارش برای این رسانه خوش‌یمن بوده و لحظه گرگ و میش هم از این قاعده خارج نشد.


داستان خرد 
بهترین کتاب غیرداستانی



آرش نهاوندی

کتاب انسان خردمند نوشته یووال نوح‌هراری در سال 2014 به زبان انگلیسی انتشار یافت. انسان خردمند تا ‌ماه ژوئن2017 به 45زبان ترجمه شده بود. این کتاب در فهرست بهترین کتاب‌های روزنامه نیویورک‌تایمز نیز قرار گرفته و جایزه کتابخانه ملی چین را نیز از آن خود کرده است. در کتاب انسان خردمند تاریخ تحول بشر از انسان اولیه در عصر سنگ تا انسان امروزی در قرن بیست‌و‌یکم با محوریت قرار دادن اومو ساپینس (تنها گونه انسانی که حیات خود را تا امروز ادامه داده و ما نوع اولیه آن را به‌عنوان بشر خردمند می‌شناسیم) مورد بررسی قرار گرفته است. یووال هراری در کتاب انسان خردمند، تاریخ تحول اومو ساپینس را به 4 قسمت بزرگ تقسیم کرده است: 1- انقلاب شناسایی (زمانی که ساپینس با تصورات خود نقش و نگارهایی بر دیواره می‌نگارد، بازه زمانی 70هزار سال پیش از میلاد مسیح(ع))، 2- انقلاب کشاورزی که بازه زمانی 10هزار سال پیش از میلاد را دربرمی‌گیرد، 3- اتحاد نوع انسان و 4- انقلاب علمی (از سال 1500میلادی به این سو). استادان دانشگاه، محققان و منتقدان درباره این کتاب نظرات بسیار متفاوتی را ارائه داده‌اند. استادان دانشگاهی که حیطه تخصصی‌شان موضوع تحول انسان در طول تاریخ بوده است، در مجموع نسبت به موضوعات مطرح شده در کتاب انسان خردمند به دیده شک و تردید می‌نگرند.




مرتضی کاردر

سال 1397برای عادل فردوسی‌پور و برنامه نود سال سختی بود. علی اصغر پورمحمدی رفته بود و علی فروغی، مدیر جوان شبکه 3انگار از همان روزهای نخست عزمش را جزم کرده بود که به عادل فردوسی‌پور بفهماند که پایین‌تر از رسانه است و باید در چارچوب شبکه حرکت کند.
کم‌کم پخش بازی‌های اروپایی جایگزین نود در شب‌های تعطیل لیگ شد و بعد بازی‌هایی که تماشاگران انتظار داشتند با گزارش عادل فردوسی‌پور پخش شود به گزارشگران دیگر واگذار ‌شد تا عادل فردوسی‌پور کم‌رنگ‌تر از همیشه شود. در روزهای نخست جام‌جهانی نیز چند روزی خبری از عادل نبود تا سر و صدای انبوه طرفدارانی که به شنیدن گزارش بازی‌های مهم با صدای فردوسی‌پور عادت کرده بودند، بلند شود.
حذف عادل فردوسی‌پور از تلویزیون سخت بود. هیچ‌کدام از برنامه‌ها و مجریان تلویزیون در سال‌های اخیر نتوانسته‌اند به محبوبیت فردوسی‌پور و نود برسند. نود تنها نقطه پیوند خیلی از مخاطبان با صدا و سیمای ایران است و از این جهت هیچ برنامه‌ای هنوز نتوانسته است در طول همه این سال‌ها چنین جایگاهی پیدا کند.
جنگ میان علی فروغی و عادل فردوسی‌پور ادامه داشت؛ جنگی با درگیری‌های پراکنده و عملیات‌های ایذایی پنهان و آشکار که در طول سال ادامه داشت. زمانی که عادل به صحنه برمی‌گشت با تعریض‌های آشکار و پنهان به بخش‌هایی از ماجرا اشاره می‌کرد.
البته اتفاقات دیگری نیز بود که کار را برای عادل سخت‌تر می‌کرد. از جمله گفت‌و‌گوی عادل فردوسی‌پور با کارلوس کی‌روش که بسیار محافظه‌کارانه بود و فردوسی‌پور در آخرین گفت‌و‌گویش با کی‌روش بیشتر از همه با او مدارا کرد تا در معرض انتقادهای تند طرفدارانش قرار بگیرد. 
اما کار زمانی بالا گرفت که در روزهای پایانی سال خبر رسید هنگام رأی‌گیری درباره محبوب‌ترین برنامه سال برای جشنواره جام‌جم سامانه نظرسنجی دچار اختلال شده و صدا و سیما به دستکاری آرای مردمی متهم شد. درواقع، اتفاقی که مسئولان تلویزیون تلاش کردند تا با پادرمیانی و ریش‌سفیدی آن را جمع کنند یک رسوایی بزرگ بود که نشان می‌داد حریفان عادل حاضرند برای شکست دادن فردوسی‌پور از هر حربه‌ای استفاده کنند.



سرانجام عادل‌ فردوسی‌پور بود که مثل همیشه برنده میدان شد وقتی بیشترین آرای مردمی را به‌عنوان بهترین برنامه تلویزیون کسب کرد و روی صحنه رفت و گفت من فرزند رسانه ملی‌ام و در عین حال با بغض تأکید کرد که پشتش همیشه به مردم گرم بوده است. با این همه، شواهد ماجرا نشان می‌دهد که جدال علی فروغی و عادل فردوسی‌پور در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.



ندا انتظامی

محسن چاووشی، خواننده محبوب اما نادیده‌ای است. در فضای رسمی موسیقی کشور حضور ندارد اما اطراف او حاشیه‌های زیادی وجود دارد و البته او به این حاشیه‌ها یا پاسخ نمی‌دهد یا در فضای مجازی با گذاشتن یک پست بر آتش حاشیه می‌دمد.
ممنوع از کار شدن این خواننده نکته‌ای است که هربار مطرح می‌شود اما او با انتشار قطعه‌ای یا آلبوم جدیدش نشان می‌دهد که این موارد شایعه است. حاشیه عدم‌همکاری او با داریوش مهرجویی برای فیلم «سنتوری 2» و پاسخ او به ابراهیم حاتمی‌‌کیا برای خوانندگی فیلم «چ» ازجمله حاشیه‌های اوست. طبیعی است که این حاشیه‌ها به آلبوم جدید او یعنی «ابراهیم» هم کشیده شود.داستان از آنجایی شروع شد که محسن چاووشی در صفحه شخصی خود در 17مرداد ۱۳۹۷ به تلاشش برای فعالیت رسمی براساس قوانین اشاره و در نهایت اعلام کرد که «نظر به پیگیری‌های مکرر تهیه‌کننده و مدیر اجرایی آلبوم «ابراهیم» تا این لحظه موفق به دریافت مجوزات از وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نشدیم.»
او در نهایت اعلام کرد که 3 روز دیگر منتظر جواب می‌ماند؛ در غیراین صورت آلبومش را «با احترام» تقدیم خواهد کرد. این موضوع باعث شد که شایعه مهاجرت او مطرح شود و این موضوع برای دوستدارانش سنگین تمام شده و هجمه‌ها شروع و نوک تیز انتقاد به سمت دفتر موسیقی گرفته شد. در این میان، کاربران به مضمون سیاسی آلبوم اشاره کردند و این موضوع را باعث مشکل مجوز دانستند. 2 روز بعد محمدعلی بهمنی که آن زمان ریاست شورای شعر دفتر موسیقی ارشاد را برعهده داشت در گفت‌وگویی اعلام کرد که اشعار آلبوم ابراهیم مشکل عریانی دارد، نه مشکل سیاسی! 20مرداد‌ماه یعنی زمانی که چاووشی اعلام کرده بود آلبوم را منتشر می‌کند به پایان رسید اما آلبوم منتشر نشد. این موضوع بوی تعامل برای رفع مشکل می‌داد. سرانجام علی ترابی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوشنبه ۲۲ مرداد در حاشیه برگزاری نشست رسانه‌ای جشنواره موسیقی فجر به نکته جدیدی اشاره کرد: «روز گذشته نامه‌ای برای نخستین‌بار به‌دست ما رسید که مبنای آن تقاضای بازبینی در اشعار این آلبوم شده بود؛ این در حالی است که تاکنون هیچ موسیقی پیرامون این آلبوم به‌دست ما نرسیده ‌است.»


او از تعامل پیش از این حاشیه‌ها سخن گفت: «البته ما در این مدت با آقای چاووشی نشستیم و با هم بستنی خوردیم و در یک شرایط دوستانه با هم حرف زدیم. من در این فضا براساس مسئولیت خودم ۳ قطعه‌ای را که اصلاحیه خورده مجوز دادم و ۲ قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدام‌های لازم انجام شود.»
۲۴ مرداد ۱۳۹۷، محسن چاووشی پست دیگری در صفحه شخصی خود منتشر کرد که خبر دریافت مجوز آلبوم «ابراهیم» بود. این تمام حاشیه‌های این آلبوم نبود. حاشیه‌های تعداد قطعات، انتشار 2 قطعه در کانال شخصی چاووشی و... با انتشار آلبوم ادامه داشت. آلبوم «ابراهیم» شهریور همان سال با 8 ترانه منتشر شد و ترانه‌سرای تمام قطعات آن، حسین صفاست. این آلبوم جزو پرفروش‌های روز نخست است.





مسعود میر

نشئگی با چسب یک‌دو‌سه، ریلکس‌کردن در وان اسقاطی، نکبت تنبیه بر پیشانی، گل‌کوچک در زمین‌های خاکی، تعمیر مرسدس بنز قراضه و خلاصه دلدادگی زیر پونز، اینها همین کنار دست ما بوده و هست، در همین نزدیکی برج‌های حوالی آفریقا و مرکب‌های آلمانی، در جوار ما که گرفتار خودمان هستیم و مردمان این شهر برایمان ناخواسته بدل شده‌اند به موجوداتی غریبه، بی‌اهمیت و البته نامطلوب.
همه مانند گله‌های گوسفند، مراتع خوشبختی را جست‌وجو می‌کنند؛ گروهی در برج‌های عاج و با دست‌کردن در جیب خلق و گروهی در حلبی‌آبادها با ساختن متاع مرغوب. این همان روزگاری است که ما در آن روزها را سپری می‌کنیم و کارگردان مغزهای کوچک زنگ‌زده با شجاعت تمام پیش چشم‌مان مصورش کرد.
همه زخم خورده‌اند و همه داعیه زندگی درست دارند اما همین ادعاها گاهی با پرورش بی‌سرپرست‌ها برای کارگری در آشپزخانه‌های ساخت مخدر و حتی خواهرکشی هم میسر می‌شود. باید هراس داشت از اینکه همه می‌گویند: ما پولمون پاکه....
اصلا باید به همان ترانه چندان شنیده نشده تیتراژ پایانی فیلم گریز زد، به همان: محله تاریک و هفت‌تیر کوچیک و خدا چه نزدیک و کیو‌کیو بنگ بنگ.


بهترین نمایش سال 
تابستان پیروز 


فهیمه پناه آذر


پارسا پیروزفر در ششمین تجربه‌اش در مقام کارگردان، نمایشنامه «یک روز تابستانی» اثر اسلاو میرژوک را انتخاب کرد؛ قصه‌ای ساده با مفاهیم عمیق انسانی. نظم پیروزفر در کارگردانی، میزانسن و طراحی صحنه ساده و حساب‌شده، بازی‌های خوب او و رضا بهبودی و سوگل قلاتیان «یک روز تابستانی» را به یکی از بهترین کارهای سال97 تبدیل کرد. اثری که در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفت و تماشاگران بسیاری را به تالار ناظرزاده کرمانی کشاند تا شاهد یکی از پاکیزه‌ترین تئاترهای سال97 باشند. «یک روز تابستانی» از آنجا که به مسئله‌ای انسانی می‌پرداخت برای همه مخاطبان تماشایی بود؛ به‌ویژه آنها که می‌خواستند روایت ایرانی آثار ارزشمند نمایشنامه‌نویسان معاصر را در تهران تماشا کنند.

نمایشگاه برتر سال97
پرتره‌هایی  با شهرت جهانی



مهرداد طبرسی


جوانی که به قصد خواندن فلسفه و بعد فیلمسازی ایران را ترک کرد و به فرانسه و آمریکا رفت شاید گمان نمی‌کرد که روزی هردو را رها کند و به نقاشی با شهرت جهانی تبدیل شود. کامران یوسف‌زاده که به وای.زی.کامی مشهور است در دنیا به پرتره‌ها و گنبدهای سفیدی که می‌کشد شناخته می‌شود. پرتره‌هایی که اغلب صورت‌هایی بی‌نگاه را نشان می‌دهند. شهرت جهانی او آن‌قدر بود که دوستداران هنر مدرن ایران او را کشف کنند و از او بخواهند تا در حراج آثار هنری تهران شرکت کند. سال گذشته اثری از او در هشتمین حراج تهران ارائه شد و با قیمت یک میلیارد تومان به فروش رسید تا کامی در نخستین حضورش جزو صدرنشینان و رکوردشکنان باشد. سرانجام اردیبهشت‌ماه برای نخستین‌بار نمایشگاه آثار او در گالری آب انبار دایر شد تا هنردوستان ایرانی آثار نقاش جهانی‌شان را از نزدیک تماشا کنند. رویدادی که با آن می‌توان سال97 را نقطه‌گذاری کرد.




ندا انتظامی

مرداد و شهریور سال 1396کنسرت سی با آهنگسازی سهراب پورناظری و خوانندگی همایون شجریان برگزار شد. طبق سنت چند ساله همکاری این دو موزیسین، این همکاری با 2 برخورد مواجه شد؛ طرفداران از این کار دیدن کردند و عاشقانه آن را ستودند و مخالفان آن را نقد کردند. این مخالفت‌ها تا جایی پیش رفت که حتی برخی که در کنسرت حضور نیافته بودند آن را ندیده نقد کردند.
گروه سی هدف از اجرای این پروژه را زنده‌کردن «خرد» و سنت‌های باستانی شاهنامه برای نسل جدید و آشنا کردن مخاطبان با ریشه‌های فرهنگ و ادبیات ایران باستان و تلاش برای یک اجرای مدرن و چندرسانه‌ای اعلام کرد و البته از افراد حرفه‌ای هم بهره بردند؛ اصغر دشتی کارگردان، سحر دولتشاهی، بهرام رادان، مهدی پاکدل، بانیپال شومون، حسین صوفیان، دلنیا آرام و صابر ابر بازیگران نمایشنامه‌ای بودند که نغمه ثمینی براساس 3 داستان از داستان‌های شاهنامه (زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم و سهراب) نوشته بود. طبیعی است بخش موسیقی کار از بخش نمایشی آن پیشی گرفت و این اجرای مدرن و چندرسانه‌ای تجربه‌ای شد در کارنامه همایون شجریان و سهراب پورناظری با تمام انتقادها و تحسین‌ها.
در این کار 2 قطعه مورد استقبال عموم قرار گرفت؛ قطعه «خوب شد» و قطعه «ایران من». قطعه عاشقانه اول را اهورا ایمان سروده بود و قطعه دوم حماسی بود با شعری از پوریا سوری. با انتشار آلبوم «ایران من» قطعه همنام با آلبوم به سرعت محبوب شد و تقریبا با محبوبیت «خوب شد» موازی حرکت کرد. قطعه «ایران من» محبوبیت خود را مدیون مضمون میهن‌دوستی است. در شرایط دشوار اقتصادی و سیاسی صدای حزن‌آلود همایون شجریان گویی تسکینی بر عشق میهن دوستی ایرانیان است و می‌تواند عشق و امید به میهن را مجددا در دل‌ها احیا کند. پوریا سوری در یادداشتی که در اختیار ایسنا گذاشته بود درباره این قطعه نوشته بود: «نوشتن از تکه‌های تنی که روزی ایران بوده است، از بلخ و سمرقند و کابل و خوارزم... نوشتن از سربازانی که جانشان را فدا کردند تا امروز این زمین برای ما نامش «وطن» بماند و بخوانیمش «ایران من»... نوشتن از ظلم‌هایی که بر این خاک رفته و می‌رود و نوشتن از غرور و سرفرازی‌اش، از سروی که سرافراز ایستاده و نفس می‌کشد، نفس می‌کشیم.» شاعر با هوشمندی از شعر غروربرانگیز مرغ سحر از ملک الشعرای بهار در سروده خود بهره برده است.‌
 ای مرغ حق در سینه‌ات/  با شور خود بیداد کن
آوازخوان شب شکن/   بار دگر فریاد کن
ظلم ظالم جور صیاد/  آشیانم داده بر باد
ای خدا ‌ای فلک ‌ای طبیعت/   شام تاریک ما را سحر کن
هوشمندی او از آنجایی بیشتر نمایان می‌شود که این شعر را با خاطره استاد آواز ایران، پیوند می‌زند. در حقیقت او این خاطره جمعی را از این شعر و اجرای محمدرضا شجریان زنده می‌کند. این بیت با اشاره به ممنوع‌الکاری محمدرضا شجریان طی این سال‌ها و خانه‌نشینی او از کلمه حصر استفاده می‌کند؛ کلمه‌ای که این روزها بار سیاسی زیادی هم دارد:
در ظلمت جانکاه شب، مرغ سحر خوان منی/ در حصر هم آزاده‌ای، تنها تو ایران منی

بهترین فیلم خارجی
اسب تک‌شاخ سال



آرش نهاوندی


رما اگرچه فیلمی عامه‌پسند نبود و میان اقشار جوان جامعه نتوانست جای پایی برای خود باز کند اما به لحاظ هنری و به جهت اینکه فیلمی ایده‌پردازانه و دارای روایتی شخصی بود، توانست 3جایزه اسکار را برای آلفونسو کوارون، کارگردان، فیلمبردار و نویسنده خود به ارمغان آورد. رما درواقع توانست جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلمبرداری از سوی آکادمی را به‌خود اختصاص دهد. رما در گلدن‌گلوب هم خوش درخشید و توانست جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را از آن خود کند.
آلفونسو کوارون در رما با رجوع به خاطرات دوران کودکی خود وقایعی که برای مادر و خدمتکار خانه‌اش رخ می‌دهد را دستمایه ساخت فیلمی کاملا شخصی می‌کند؛ فیلمی که در آن 2 زنی که در کودکی کوارون نقشی حیاتی و مادرانه داشتند پس از دوران خوشی یکباره تنها شده و ناگزیر می‌شوند با حوادثی که در آینده رخ می‌دهد روبه‌رو شوند. کوارون فیلمش را سیاه و سفید ساخته است؛ چراکه او درواقع دوران کودکی پرتلاطم خود را با بخشی پرتلاطم از تاریخ مکزیک موسوم به دوران جنگ‌های کثیف تلفیق کرده و روایتی نو و دست اول از مسائل اجتماعی و تا حدی سیاسی مکزیک سال‌های اول دهه 70 میلادی به مخاطبان ارائه می‌کند. فیلم رما را از لحاظ ریتمیک می‌توان به 2 بخش کاملا متمایز و روزمره و پرهیجان تقسیم کرد. در بخش اول که از نظر زمانی حدود یک ساعت از فیلم را به‌خود اختصاص داده رویدادها به‌صورت روزمره و بر بستری آرام روایت می‌شود اما تنها پس از آنکه 2 زن بازیگر اصلی فیلم توسط مردان زندگی‌شان در تنهایی رها می‌شوند داستان روند پرشتاب‌تر و هیجانی‌تری به‌خود می‌گیرد و در این بخش است که کلئو، خدمتکار خانه که باردار است به هنگام خرید سیسمونی برای نوزادی که در شکم دارد در طبقه بالای فروشگاه گرفتار می‌شود و نظاره‌گر قیام چپ‌گرایان علیه دولت و متعاقبا سرکوب آنان توسط نیروهای امنیتی می‌شود؛ واقعه‌ای که بعدها در تاریخ برای آن عنوان کشتار «کرپوس کریستی» را برمی‌گزینند. در همین بخش دوم فیلم است که حوادثی نظیر زلزله و آتش‌سوزی در جنگل و نجات دادن کودکان خانم خانه توسط کلئو به‌صورت مسلسل‌وار و طی روندی هیجانی به تصویر کشیده می‌شود و مخاطب را پای تلویزیون میخکوب می‌کند.


بر قله  سالخوردگی

مرتضی کاردر



محمود دولت‌آبادی بر قله نویسندگی امروز ایستاده است. رمان 10‌جلدی «کلیدر» او فارغ از اینکه چقدر خوانده شود زینت‌بخش بسیاری از قفسه‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترین رمان معاصر فارسی است. چاپ‌های مکرری نیز از «جای خالی سلوچ» و «روزگار سپری شده مردم سالخورده»  منتشر شده‌اند. 
او سال‌های اخیر را بیشتر درگیر مجوز انتشار آثاری بود که چند سالی پشت در اداره کتاب مانده بودند. از «کلنل» که چند باری خبر مجوز گرفتنش منتشر و تکذیب شد تا «طریق بسمل شدن» که سرانجام پس از 10سال مجوز گرفت و در شمارگان رؤیایی 30هزار نسخه منتشر شد و به نمایشگاه کتاب آمد و بیش از 5هزار نسخه از آن در نمایشگاه  به فروش رسید. اتفاقی که خبر از جایگاه بلند محمود دولت‌آبادی در میان نویسندگان امروز می‌دهد و نویسنده‌ای که در سالخوردگی نیز همچنان زنده است و می‌نویسد و مخاطبان به احترام کسوت و سابقه و جایگاه او کتاب‌هایش را چون کاغذ زر می‌برند. 


«طریق بسمل شدن» چنان‌که خود نویسنده می‌گوید ادای دین او به جنگ هشت ساله است. دولت‌آبادی در گفت‌و‌گوهایش در سال اخیر به تبیین موضع خود به عنوان نویسنده در قبال انقلاب و جنگ پرداخت؛ حرف‌هایی که تصویر تازه‌ای از او به چشم می‌گذارد و به‌گمانم به رفع بسیاری از سوء تفاهم‌های حاکمیت با او کمک ‌کند. در روزهای پایانی سال مجموعه‌ای از گفتارها و گفت‌و‌گوهای او با عنوان «عبور از خود، عبور از سرگذشت» منتشر شد. با این همه هنوز «کلنل» در صف انتظار مجوز مانده است. 


 بازتابی از وضعیت سیاسی 



فرحناز دبلشکی 


سرگذشت ندیمه ازجمله سریال‌های بسیار محبوب سال 1397میان مخاطبان ایرانی بود. این سریال که در سال‌های 2017و 2018، 2 فصل از آن ساخته شده، یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی است که براساس رمان معروف سرگذشت ندیمه، اثر مارگارت اتوود، نویسنده کانادایی در ژانر علمی - تخیلی ساخته شده است. کتاب سرگذشت ندیمه که در سال 1985به نگارش درآمده، برای مارگارت اتوود جایزه آرتور سی کلارک را به ارمغان آورده بود.

 شهرت و اهمیت این کتاب باعث شد تا با اقتباس از آن یک فیلم سینمایی و یک سریال ساخته شود. فصل اول سریال سرگذشت ندیمه در ۱۰ قسمت ساخته شده بود که در سال ۲۰۱۷ از کانال هولو پخش شد و با اقبال فراوانی مواجه شد. فصل دوم این سریال توانست در سال 2018جایزه گلدن‌گلوب برای بهترین سریال را از آن خود کند. الیزابت موس هم توانست در همین سال جایزه گلدن‌گلوب بهترین بازیگر زن را به‌خود اختصاص دهد.


این سریال همچنین در سال 2017برنده جایزه امی شده است. به‌نظر تحلیلگران برد جوایز گلدن‌گلوب و امی توسط این سریال در سالی که دونالد ترامپ به مقام ریاست‌جمهوری آمریکا رسید و نهضت MeToo# آغاز شد، اصلا تصادفی نبود. موضوع این سریال را می‌توان تا حدی با وقایعی که در آمریکا در حال رخ دادن است قابل انطباق دانست. سرگذشت ندیمه روایتگر داستانی است که در شهر کمبریج در ایالت ماساچوست آمریکا رخ می‌دهد. این داستان در فضایی تاریخی- سیاسی- خیالی رخ می‌دهد. پس از ترور رئیس‌جمهور آمریکا با گلوله و به رگبار بستن همه اعضای کنگره ایالات متحده آمریکا و اعلام وضعیت فوق‌العاده، انقلابی در کشور رخ می‌دهد، قانون اساسی لغو شده و حکومتی تمامیت‌خواه به نام «جمهوری گیلاد» تشکیل می‌شود. در این حکومت جدید آزادی‌های فردی اکثر شهروندان پایمال می‌شود. سایت روتن تومیتوز که نظرات منتقدان را درباره فیلم‌ها و سریال‌های مطرح هر سال انعکاس می‌دهد به فصل دوم سریال سرگذشت ندیمه با استناد به‌نظر 90نفر از منتقدین 91درصد امتیاز داده است. متاکریتیک دیگر سایت بازتاب‌دهنده نظر منتقدان به فصل دوم سرگذشت ندیمه براساس نظر 28نفر از منتقدان 86امتیاز داده است.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید