ماجرای جالب نامگذاری خیابان قصرالدشت
مستقیم «سهراه زاویه»
علی جواهری| خبرنگار:
نامهای قدیمی هویت خیابانهای شهر ما را شکل میدهند و حکایت از تلخی و شیرینیهایی دارند که در نقاط مختلف رخ داده است. بهطوری که هر بار اهالی قدیمی محله قرارهای روزانهشان را در آن مکان مشخص میکنند سرگذشت آن رخداد مثل فیلم در ذهنشان بازپخش میشود. درست مثل همین «سهراه زاویه» که ابتدای خیابان قصرالدشت از سمت خیابان آذربایجان در منطقه 10 واقع شده است و روایتهای بسیاری از نامگذاریاش در خاطر قدیمیهای محله وجود دارد. سری به این محله زدیم و خاطرات اهالی را با هم مرور کردیم.
«آن زمان که خیابان قصرالدشت خاکی بود و باغهای زیادی داشت رودی با آب زلال از آسیاب فرمانفرمایان روان بود که بچههای محله در گرمای تابستان در آن آبتنی میکردند. این رود که در سرتاسرش درختان تنومند وجود داشت وقتی به تقاطع کنونی سهراه زاویه میرسید پیچ تندی پیدا میکرد و امتدادش به خیابان جیحون میریخت. بچههای محله، سر پیچ را با حلبی میبستند تا آب جمع شود. آن وقت از آبتنی کلی کیف میکردند.» «رضا دادرس» پیرمرد 70ساله که سالهاست در خیابان بهنود زندگی میکند اینها را تعریف میکند و توضیح میدهد: «وقتی بچههای محله میخواستند به هم نشانی محل بستن رود را بدهند یا قراری بگذارند میگفتند سر زاویه. به همین دلیل اسم این سهراه، زاویه گذاشته شد. البته پدرم تعریف میکرد قبل از اینکه من به دنیا بیایم اینجا اسمش زاویه بود. تابستان که میشد حتی از محلههای اطراف هم برای آبتنی به اینجا میآمدند و جمعیت زیادی جمع میشدند. آبتنی در این رودخانه برایمان تفریح بود. بعضی از بچهها هندوانه میآوردند. خلاصه اینکه از صبح تا غروب در آب بودیم. یادش بخیر. ظهر که میشد مادرهایمان دنبالمان میآمدند و گاهی با جارو دنبالمان میافتند که چرا تمام لباسهایمان را خیس کردهایم. محمدآقا نامی هم بود که بستنیهای دستساز میآورد و میفروخت.»
حکایت ماشینهایی که به بقالی میرفتند
روایت دیگری هم در رابطه با این سهراهی وجود دارد که «مسعود حکیمی» نجار قدیمی محله آن را توضیح میدهد: «این سهراه اولیه تقاطع مهندسساز بود. به دلیل زاویه بسیار دقیق 90درجهاش به آن سهراه زاویه میگفتند. البته این سهراهی مهندسساز دردسرهای زیادی برای بقالی سر نبش خیابان داشت که هنوز هم کم و بیش باقی است. صاحب قبلی مغازه که سالها پیش مغازه را فروخت تا همین چند سال پیش هم به ما سر میزد. خلاصه آن زمان ماشین تازه به تهران آمده بود و رانندهها آنقدر دست فرمانشان خوب نبود. به همین دلیل ماشینها که از سرپایینی قصرالدشت پایین میآمدند سرعت زیادی پیدا میکردند و وقتی میخواستند از سرپیچ بپیچند هرازگاهی فرمان ماشین از دستشان در میرفت و وارد مغازه بقالی میشدند. آن موقع جدا از خسارتهایی که به مغازه و اجناس وارد میشد برای درآوردن ماشین کلی حکایت داشتیم. به همین دلیل هم صاحب مغازه مجبور شد در و پنجره مغازه را آهنی کند. هنوز هم آثار آن تغییر دکور در این مغازه وجود دارد.»
کالسکهچیها اسمش را گذاشتند
«علی دهقانی» 80ساله از اهالی قدیمی خیابان قصرالدشت و نویسنده محله که خانهاش در چند متری سهراه زاویه است درباره هویت این محله توضیح میدهد: «از محل این سهراه تا نزدیکیهای خیابان بوستان سعدی کنونی باغ انار بود و خیابانی که اکنون به شهید بهنود نامگذاری شده است مسیر باریکی بود که یک کالسکه از آن عبور میکرد. کالسکهها برای اینکه وارد این راه شوند مجبور بودند برای ورود به آن کمی زاویه بگیرند تا به راحتی وارد مسیر شوند. به همین دلیل کالسکه چیها به آن میگفتند سهراه زاویه. بعد از مدتی که قصرالدشت و خیابانهای اطرافش کمی شکل و شمایل پیدا کردند و شهرداری در محله مستقر شد، اهالی برای نامگذاری این سهراهی دور هم جمع شدند و به این نتیجه رسیدند که اسم اینجا را «آشنا» بگذارند. چون هر بار که به تقاطع میرسیدیم یک آشنا را میدیدیم. این آشنا یا یکی از اهالی بود یا یک نفر از اقوام. زمانی در قصرالدشت بیشتر خانوادهها دور هم بودند. مثلاً عمه و عمو و دایی من چند خانه آن طرفتر زندگی میکردند.»
مقر انقلابیون
سهراه زاویه در سالهای انقلاب اسلامی مقر انقلابیون محله بود. وقتی مأموران به دنبال یکی از بچهها میافتادند نفر دیگر در خیابان میایستاد و اعلامیهها را میگرفت و در کوتاهترین زمان داخل یکی از کوچهها میرفت و محو میشد. تمام کوچههای سهراه به هم راه دارند ولی آنقدر تودرتو هستند که باید اهل این محلهباشی تا بدانی کدام راهها به هم میرسد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سنگر امنیتی محله سر این سهراه زده شد. چون در زاویهای که از داخل خیابان قصرالدشت نقطه کور است میتوان کل خیابان را دید. این به دلیل زاویهدار بودن این خیابان است. بعد اسم آشنا به سهراه بهنود تغییر پیدا کرد. شهید «حمید بهنود» جوانی بود که در کودکی پدرش را از دست میدهد و در مغازهاش در خیابان آذربایجان جای پدر مینشیند. به دلیل فعالیتهای انقلابی و روشنگریهایی که در رابطه با نگرشهای امام خمینی(ره) کرده بود مرتب توسط منافقان تهدید میشد تا اینکه در مغازهاش او را به رگبار بستند و به اینترتیب نام سهراهی و خیابانی که تا یادگار امام(ره) ادامه دارد «بهنود» گذاشته شد.