• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
پنج شنبه 6 شهریور 1399
کد مطلب : 108691
+
-

مرتضی امیری‌اسفندقه معتقد است هر شعری از ظلم‌ستیزی حرف بزند آیینی محسوب می‌شود

شعر عاشورایی از آزادگی می‌گوید

شعر عاشورایی از آزادگی می‌گوید

نیلوفر ذوالفقاری

از زبان شاعری که در میان آثارش، سروده‌های آیینی و عاشورایی متعددی دیده می‌شود، می‌شنویم که شعر آیینی می‌تواند با همه تصورات ما از این نوع آثار متفاوت باشد. مرتضی امیری‌اسفندقه، شاعری که  بابت سروده‌های خود، نامزد یا برنده جایزه‌هایی چون کتاب سال، قلم زرین و کتاب فصل شده، شعر خوب را آتشی می‌داند که می‌سوزاند و از این سوختن است که روشنایی آن تا سال‌ها باقی می‌ماند. شاعری که منتقدان معتقدند چهره تازه‌ای از قصیده ارائه کرده، معتقد است تا شاعر از درون نشکند، شعر خوبی متولد نمی‌شود. با مرتضی امیری‌اسفندقه از شعر آیینی و آثار عاشورایی گفت‌وگو کرده‌ایم و به سراغ آثار ادبیات عاشورایی رفته‌ایم که نه فقط خاطره‌انگیز هستند، بلکه از زمان انتشار تا به حال تأثیرگذار و ماندگار جلوه کرده‌اند.

  به‌نظر شما شعر آیینی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
این شعر نیست که باید ویژگی داشته باشد، اگر شاعر، شاعر باشد، شعرش هم ویژگی‌هایی را که باید داشته باشد دارد. شعر قابل سفارش‌دادن نیست. شاعر از درون ‌می‌شکند، ‌می‌جوشد، منفجر و تکه‌تکه می‌شود تا شعری خلق شود. تا شاعر منفجر نشود، شعری به‌وجود نمی‌آید. وقتی شاعر تکه‌تکه شد، از میان این تکه‌ها می‌توان شعر خوب، ناب، بی‌نقاب و بی‌دروغ را پیدا کرد. بهترین شاعران هر چه پا به سن می‌گذارند بی‌نقاب‌تر می‌شوند.
  آیا این اتفاق موقع سرودن شعر آیینی متفاوت است؟
شعر را تقسیم‌بندی نکنید. شعری هست که اسم حضرت سیدالشهدا(ع) در آن نیست اما سرشار از نجابت و آزادگی است. آیا این شعر امام‌حسینی نیست؟ حتما هست. شعری از شاعری که اصلا آیینی نیست و به نام شاعر آیینی که ما تعریف می‌کنیم شناخته نشده است، نمی‌تواند آیینی باشد؟ شاید آن شاعر از مرتضی امیری‌اسفندقه شاعرتر باشد، که هست. در حالی‌ که در شعرش نامی از حضرت سیدالشهدا(ع) نیاورده اما معنا، همان حرف سیدالشهداست. بسیاری از شاعران قدیمی اصلا نامی از امام حسین(ع) نمی‌آوردند، با حسین حسین گفتن، کسی امام حسینی نمی‌شود.
  می‌شود این موضوع را واضح‌تر توضیح دهید؟
هر شعری، از هر کجای دنیا، توسط هر شاعر با هر آیین و مسلکی، با موضوع ظلم‌ستیزی سروده شده باشد، آیینی، امام حسینی و عاشورایی است. هر شعری از هر شاعر دنیا با موضوع نجابت، عشق و عقیده و آزادی، عاشورایی و کربلایی است. اگر قرار باشد تقسیم‌بندی کنیم، شاید این تقسیم‌بندی به نفع من تمام شود که مرا شاعر آیینی بدانند، درحالی‌که حق دیگری باشد. شاید یک شاعر فرانسوی یا ایتالیایی یا هر کجایی، از من هم آیینی‌تر باشد که می‌تواند باشد. امام حسین(ع) فقط به ما اختصاص ندارد. بنابراین تقسیم‌بندی، به این شکلی که انجام می‌دهیم، تقسیم‌بندی درستی به‌نظر نمی‌رسد.
  بنابراین از کجا بفهمیم که شعری آیینی است؟
شعر آیینی یعنی شعری که از آزادگی حرف بزند، مهم نیست شاعر آن چه‌کسی باشد. مهم نیست که شاعرش از حسینیه و تکیه بیرون آمده یا نه. بنابراین باید به شعر نگاه کنیم. با این تعریف، هر شعری با موضوع عشق و ایثار و آزادگی و ظلم‌ستیزی، حتی اگر از کلیسا و کنیسه یا قهوه‌خانه یا هر کجا بیرون بیاید و نه از حسینیه، شعری امام حسینی است. من چنین شعری و دست شاعر آن را می‌بوسم.
  گفته می‌شود ادبیات باید بخشی از بار انتقال فرهنگ را به دوش بکشد.
ادبیات، همه بار انتقال فرهنگ را به دوش می‌کشد، نه فقط بخشی از آن را.
  به‌نظر شما ادبیات عاشورایی توانسته در این انتقال فرهنگ موفق عمل کند؟
شعر فارسی به‌طور کلی، از آغاز پیدایش تا الان عاشورایی بوده است. شعر عاشورایی یعنی شعر پاک، نترس، بی‌باک، شورمند، عاشق و شعر هیهات منا ‌الذله. شعر فارسی از آغاز تا الان، از رودکی تا نیما، بخشی از آن باقی‌مانده که عاشورایی، یعنی ظلم‌ستیز، عاشق، نجیب، بی‌باک، زیبا و زیباپسند بوده است. امام‌حسین(ع) و نهضت او مجموعه همه زیبایی‌های هر دو دنیاست. زیبا و زیبایی یعنی امام‌حسین(ع) و یاران او و این یعنی زیبایی مطلق.
  اگر می‌گویید شاعری که شعر خوب می‌گوید، شعر باید از درون او جوشیده باشد، پس بحث آموزش چه می‌شود؟
این فقط باور من نیست، باور همه فرهیختگان جهان است، من هم از آنها آموخته‌ام و با این معانی آمیخته‌ام. از تولستوی و چخوف گرفته تا حافظ و بیدل دهلوی یا نیما. شعر به کسی آموزش نمی‌دهد، شعر می‌سوزاند.
  منظور اتفاقی است که در فضاهایی مثل کارگاه‌های شعر می‌افتد.
کارگاه‌ها هم در واقع کارگاه‌های درخشش و شعله و آتش و بی‌تابی است. یک معلم ادبیات، به جان دانش‌پژوه آتش می‌کشد تا اگر می‌تواند، وارد کلاس شود و اگر نه، آنجا را ترک کند. خودش نیز شعله‌ور است. همه استادان نجیب و بزرگ ما اینگونه بودند. برای ما هم همین اتفاق افتاده، رفتیم سر کلاس که چیزی یاد بگیریم، آتش گرفتیم، شعله‌ور شدیم، سوختیم تا کجا خاکستر شویم. تازه خاکستر هم که شویم آتشی جاودانه زیر پرده خاکستری ما پنهان است. ما از دیوان شاعران بزرگ آموختیم، که تکه‌تکه شدن راز آن وجود متحدی بود، که از حقیرترین ذره‌هایش، آفتاب به دنیا آمد. تا قیامت می‌دهد گرمی به دنیا آتشم. در کارگاه‌های شعر، آتش به جان کسی می‌افتد که استعداد دارد، مثل چوب خشکی که آماده سوختن است و شعله می‌کشد. با سوختن شعر است که جهان روشن است، شعر حافظ سال‌هاست که خاموش نشده است. شعر خوب پر از نیرو و درخشش است، مثل شعر حافظ، این کوره آتشفشان که 800سال است می‌سوزد و می‌سوزاند و خاموشی و فراموشی ندارد که آتشی که نمیرد همیشه در دل ابیات اوست. ابیات او خانه‌های خورشیدند. شاعرانی هم هستند که متعلق به امروز هستند، اما فراموش شده‌اند و اسمشان ورم کرده است و تلاش می‌کند از متن جلوتر بیفتد، چرا که چراغی روشن نکرده‌اند و آتش هم به جان کسی نینداخته‌اند.حافظ روشن است که روشنایی می‌بخشد.
  پس شعر آیینی نباید حتما به ذکر و مدح اهل‌بیت(ع) بپردازد؟
در واقع خود اهل‌بیت(ع) هستند که در شعر اهل‌بیتی به شاعر می‌آموزند که چه بگوید. اگر این عنایت و توجه صورت گرفت، نباید که بگوییم ما خیلی خوب بودیم، چون عنایت این بزرگواران عنایت عام است و هرکس از هرکجا که باشد می‌تواند بر سر این دربار جایی داشته باشد. ما این ماجرا را در سرنوشت «حر ابن یزید ریاحی» به خوبی می‌بینیم. حتی گمان من این است که آقا سیدالشهدا(ع) دوست داشتند همه آنهایی که روی آنها شمشیر کشیده‌اند، هدایت شوند و دوست داشتند همه آنها به جای اینکه کشته شوند یا بکشند، اهل نماز شوند.بنابراین، در پاسخ به این پرسش که شعر آیینی شعری است که فقط نام ائمه‌معصومین در آن باشد؟ نه، به‌نظر من هر شعری که مطالب و مضامین آن مورد‌تأیید ائمه باشد، آیینی است.
  خودتان چه کتاب‌هایی درباره عاشورا خوانده‌اید که به‌نظرتان تأثیرگذار بوده است؟
این پرسش، پرسش دشواری است. معیارهای من هم در این سال‌ها تغییر کرده است. اگر بخواهم چند شاعر عاشورایی را نام ببرم، به‌نظرم حسین منزوی یکی از بهترین شاعران عاشورایی ایران است. سهراب سپهری شعرهای پنهانی در این حوزه دارد که بسیاری از آنها، انگار یک حسینیه یا تکیه هستند، آنقدر که معصوم و نجیب است. شعر خوب عاشورایی از درون، خود را معرفی می‌کند، از بیرون شناخته نمی‌شود. معلوم نیست شاعری که از مسجد بیرون آمده آیینی است یا آنکه از قهوه‌خانه بیرون آمده، اما شعر هر کدام نشان می‌دهد که کدام واقعا آیینی است. این صداست که باقی می‌ماند، نه سر‌و‌صدا. به این مجموعه وصیت‌نامه‌های معصوم و بی‌اشکل و ‌اشکال شهدا را نیز می‌افزایم. گرچه حد من نیست از این عالم سخن گفتن، اما این نتوانم که آرزویت نکنم.
  و حرف آخر؟
حرف آخر اینکه همه روزها و همه جای دنیا، عاشورا و کربلاست.

شعر عاشورایی یعنی شعر پاک، نترس، بی‌باک، شورمند، عاشق و شعر هیهات منا ‌الذله. شعر فارسی از آغاز تا الان، از رودکی تا نیما، بخشی از آن باقی‌مانده که عاشورایی، یعنی ظلم‌ستیز، عاشق، نجیب، بی‌باک، زیبا و زیباپسند بوده است

مجری محرم خود محرم است
مرتضی امیری اسفندقه به برگزاری مراسم‌های عزاداری امام‌حسین(ع) در سال کرونا اشاره می‌کند و می‌گوید: «باور دارم که محرم، هر سال خودش، خودش را اجرا کرده است. این محرم است که ما را اجرا می‌کند، نه ما محرم را. امسال هم از سال‌های دیگر مستثنی نیست. همانند سال‌های دیگر، محرم خودش، خودش را به هر شکلی که هست برگزار می‌کند. آنچه هست این است که اخلاق محرمی آزار و اذیت را برای دیگران نمی‌پسندد. وقتی حضرت سیدالشهدا(ع) به اسب‌های دشمن ترحم می‌کنند، به آنها آب می‌دهند و می‌گویند این اسب‌ها تشنه هستند، مسلما اخلاق محرمی برای دوستان مزاحمت ایجاد نمی‌کند. برای یک شاعر مهم نیست، او می‌تواند در میدان تره‌بار هم بایستد و به همه بگوید که من می‌خواهم برای شما شعر بخوانم، حتما نباید او را دعوت کنند. او می‌تواند در تاکسی و مترو هم آوازهایش را منتشر کند، برای یک شاعر یک تپه گلی با یک تریبون رسمی برای خواندن شعر هیچ فرقی نمی‌کند. همین که او دم دهد و مخاطب بازدم، آن اتفاق زنده و زایا افتاده و برخاسته است.  شعر همه جا می‌تواند اجرا شود، حتما که نباید مراسمی، مسجدی، تکیه‌ای، سالن همایش و تریبونی باشد، شعر همه جا می‌تواند اجرا شود. اگر منظور کسب و کار و کاسبی با شعر نباشد، شعر همه جا می‌تواند اجرا شود. باز هم یادآور می‌شوم که مجری محرم خود
محرم عزیز است».

این خبر را به اشتراک بگذارید