• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
پنج شنبه 22 خرداد 1399
کد مطلب : 102416
+
-

برخی از دستگیرشدگان طرح تازه پلیس کارشان خرید و فروش حواله‌های خودروهای پیش‌فروش شده در روزهای گذشته بود

پایان‌خط 251سارق و کلاهبردار

پایان‌خط 251سارق و کلاهبردار

دستگیری 251سارق و کلاهبردار حرفه‌ای دستاورد دومین طرح کاشف پلیس پایتخت در سال 99 بود. علاوه بر این، تعدادی از فروشندگان حواله خودروهای پیش فروش که این حواله‌ها را به قیمت 15میلیون تومان فروخته بودند، دستگیر شدند.به گزارش همشهری، سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران روز گذشته در جمع خبرنگاران به تشریح طرح کاشف که در روزهای گذشته از سوی پلیس پایتخت در محله‌های مختلف تهران اجرا شد، پرداخت و گفت: مجرمانی که در این طرح دستگیر شده‌اند، در اقداماتی همچون قتل، آدم‌ربایی، تجاوز، سرقت مسلحانه، سرقت خودرو، موتورسیکلت، لوازم خودرو، منزل، اماکن و زورگیری و گوشی‌قاپی فعالیت داشتند که با بازداشت این افراد 45باند منهدم شد. به گفته وی، 56درصد دستگیرشدگان سابقه‌دار هستند که طبق اعترافاتشان، دست‌کم 2404فقره سرقت انجام داده‌اند. رئیس پلیس تهران همچنین از بازداشت افرادی خبر داد که اقدام به خرید و فروش حواله‌های خودرو که به‌تازگی پیش‌فروش شده‌‌اند، می‌کردند. وی با تأکید بر اینکه خرید و فروش حواله خودروهای پیش‌فروش شده جرم محسوب می‌شود، عنوان کرد: برخی از این افراد با مبالغی حدود 15میلیون تومان حواله خودرو را به فروش رسانده بودند. با دستگیری این افراد، تمامی آنها به مراجع قضایی معرفی و پرونده‌شان تحت رسیدگی قرار خواهد گرفت.

کلاهبرداری با وعده ازدواج
فرید، جوان شیک پوشی است که خودش را تاجر جا می‌زد و در نقش خواستگار، دختران دم‌بخت را فریب می‌داد و از آنها کلاهبرداری می‌کرد. او یکی از دستگیر‌شدگان در طرح کاشف است و می‌گوید  برای فریب طعمه‌هایش خودروهایی همچون بنز و بی‌ام‌و اجاره می‌کرد.

چقدر هزینه اجاره بنز و بی‌ام‌دبلیو  می‌دادی؟
روزی یک ونیم تا 2 میلیون تومان. وقتی با این ماشین‌ها در خیابان بچرخی، دخترها خیلی راحت جذبت می‌شوند. 
می‌گفتی ماشین برای خودت است؟
معلوم است که می‌گفتم برای خودم است. اگر می‌گفتم اجاره‌ای است که نگاه هم نمی‌کردند.
چطور هزینه ماشین‌ها را جور می‌کردی؟
من گاوداری دارم و درآمدم بد نیست. ماهی 20میلیون برایم می‌ماند اما وقتی می‌دیدم دختران حاضرند پول‌های بیشتر به من بدهند، طمع می‌کردم؛ مثلا یکی از آنها که چند سالی هم از من بزرگ‌تر است به من پول می‌داد که رابطه‌ام را با او قطع نکنم. حدود 80میلیون به من پول داد تا با او بمانم.
از شگردت بگو؟
طعمه‌هایم را سوار ماشین می‌کردم. بعد می‌گفتم با سرمایه‌گذاری می‌توانم سرمایه‌شان را چند برابر کنم. آنها هم پولشان را دودستی به من می‌دادند اما وقتی دیدند، من قصد ازدواج ندارم، رفتند و شکایت کردند. شکایت آنها به‌خاطر به بازی گرفتن احساساتشان است نه پول؛ چون هیچ‌کدام از آنها مشکل مالی ندارند.
سابقه داری؟
سال‌ها قبل همسرم به‌خاطر رابطه نامشروع از من شکایت کرد و مدتی در زندان بودم. بعد از آن درخواست طلاق داد و بچه‌هایم را که دوقلو بودند، برداشت و رفت.

فروش کامیون‌های سرقتی با شگرد سند نمره
یکی از متهمانی که در تازه‌ترین طرح پلیس آگاهی تهران بازداشت شده مردی 45ساله است. او پیش از این نیز در سال 94به اتهام سرقت خودرو و فروش آن با شگرد سند نمره دستگیر شده و به زندان رفته بود.
زندان برایت عبرت آموز نبود؟
از زندان که آزاد شدم توبه کردم. سرم به‌کار خودم گرم بود تا اینکه با کامیونم تصادف بدی در جاده کردم. ماشینم نابود شد و خسارت زیادی به بار آورد. بعد از آن به‌شدت دچار مشکلات مالی شدم و باز وسوسه سرقت به جانم افتاد.
با چه شگردی سرقت می‌کردی؟
نیمه‌های شب به دل جاده می‌زدم. اغلب به اطراف تهران می‌رفتم و کامیون‌هایی را شناسایی می‌کردم که راننده‌هایشان کنار جاده در حال استراحت بودند؛ بی‌آنکه متوجه شوند در کامیون را باز کرده و آن را می‌دزدیدم.
صاحبان آنها متوجه نمی‌شدند؟
7 پادشاه را خواب دیده بودند، آنقدر خسته راه بودند که بیهوش می‌شدند. باید راننده جاده باشی تا بدانید چه می‌گویم.
راننده‌ها در کامیونشان را قفل نمی‌کردند؟
مگر می‌شود قفل نکنند؟ من خودم سال‌هاست کامیون دارم؛ هم به تعمیرات آن وارد هستم و هم به خوبی می‌دانم چطور در ماشین را در کمتر از 10، 20ثانیه باز کنم.
با کامیون‌های سرقتی چه می‌کردی؟
شگردم اینطور بود که ابتدا یک کامیون تصادفی می‌خریدم بعد مشابه همان کامیون را سرقت می‌کردم. سپس قطعات خودروی تصادفی و شماره شاسی و بدنه آن را روی خودروی سرقتی سوار کرده و از طریق سند نمره کردن، این خودروها را می‌فروختم. مابقی قطعات را هم در مغازه‌ام می‌فروختم.
مغازه‌دار هم هستی؟
مغازه استوک فروشی قطعات خودرو و اوراقی دارم.
چندوقت است که با این شگرد سرقت می‌کنی؟
حدود 2سال.
چند مورد سرقت انجام دادی؟
فکر می‌کنم بالای 10سرقت انجام داده‌ام اما در نهایت گیر افتاده‌ام چون سابقه‌دار بودم.

دفترچه دردسرساز دزدان 
اعضای باند 4نفره موبایل‌قاپی برای خودشان دفترچه کاری داشتند که سرقت‌هایشان را مو به مو در آن ثبت می‌کردند تا برای تقسیم اموال مسروقه دچار مشکل نشوند، اما همین دفترچه راز آنها را فاش کرد. سرکرده باند از جزئیات سرقت‌هایشان می‌گوید.

با چه شگردی دست به سرقت می‌زدید؟

شگرد خاصی نداشتیم، دو به دو سوار بر موتور می‌شدیم و در خیابان‌های تهران پرسه می‌زدیم. هرکسی که در حال صحبت با گوشی بود را شناسایی می‌کردیم و گوشی را از دستش می‌قاپیدیم.
چند وقت است که با این شگرد سرقت می‌کنید؟
تازه شروع کردیم حدود یک‌ماه قبل. روزی که تصمیم به سرقت گرفتیم قرص مصرف کرده بودیم. من و دیگر اعضای باند بچه‌محلیم. آن روز برای تفریح به پارک ارم رفتیم اما به‌خاطر کرونا بسته بود. بعد به پارک چیتگر رفتیم که آنجا هم بسته بود. در آنجا از فردی قرصی خریدیم به اسم قرص پروانه. قرص روانگردان بود که به اندازه 20درصد ترامادول داشت. بعد از خوردن آن مخمان تعطیل شد، به ما دل و جرأت می‌داد و اصلا دیگر خودمان نبودیم. توهمات عجیب سراغمان آمده بود تا حدی که یا گریه می‌کردیم یا بی‌دلیل می‌خندیدیم. در آن حال و هوا بودیم که نقشه موبایل‌قاپی کشیدیم و همان روز دزدی را شروع کردیم.
ظاهرا سرقت‌هایتان را هم ثبت می‌کردید؟
همان روز یک دفترچه خریدیم و تمام دزدی‌هایمان را نوشتیم. دلیلش این بود که نمی‌خواستیم حق کسی پایمال شود، اما وقتی پلیس پا در پاتوقمان گذاشت و دفترچه ما را دید پی به سرقت‌هایمان برد.
از روی دفترچه، سرقت‌هایتان لو رفت؟
البته یکی از بچه‌ها سابقه‌دار است و پلیس به‌خاطر فروش مشروبات الکلی ردش را زده بود. وقتی دستگیر و دفترچه پیدا شد، چون در دفترچه نوشته بودیم چه‌کسی و در کجا سرقت را انجام داده دیگر جایی برای انکار نمی‌ماند.
خودت سابقه داری؟
نه این نخستین باری است که دستگیر می‌شوم. 27ساله‌ام و در این مدت با آبرو زندگی کرده‌ام اما کرونا زندگی‌ام را تباه کرد. راستش من در تولیدی خواهرم پیک موتوری بودم. خواهرم هوایم را داشت اما خوردیم به کرونا و وضعیت خراب شد. خواهرم ناچار شد برای مدتی تولیدی را تعطیل کند. من هم بیکار شدم و همین بیکاری باعث شد که وارد دنیای سارقان شوم.
ماجرای مشروبات الکلی چه بود؟
من نقشی در تولید مشروب نداشتم. بچه‌های دیگر مشروب تولید می‌کردند؛ چون در شرایط کرونا فروش مشروب بد نبود، اما پلیس که رسید ماجرا لو رفت.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید