• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
سه شنبه 20 خرداد 1399
کد مطلب : 102203
+
-

گفت‌وگو با هادی خانیکی؛ استاد ارتباطات درباره تجربه وحدت در شرایط کرونا

جامعه، زمینه همبستگی را فراهم کرده است

همراهی جامعه در مواجهه با کرونا چگونه اتفاق افتاد؟

جامعه، زمینه همبستگی را فراهم کرده است

نگار حسینخانی_روزنامه نگار

آیا ما تجربه موفقی در مدیریت کرونا داشتیم؟ چه نیازی، مردم را در شرایط بحرانی کنار هم نگه‌می‌دارد و چگونه چنین وضعیتی باعث وحدت خواهد شد؟ آیا عملکرد دولت در این همبستگی نقش داشته؟ رسانه‌ها چطور؟ همه اینها سؤالاتی است که گاهی ذهن ما را در مرور سالی که از سر گذراندیم و آنچه پیش رو داریم مشغول می‌کند. برای رسیدن به پاسخ درست، با هادی خانیکی، استاد ارتباطات گفت‌وگو کرده‌ایم. خانیکی معتقد است مسیری را که جامعه انتخاب می‌کند، مدنی‌تر است.

 به‌نظر می‌رسد، تجربه مدیریت شیوع ویروس کرونا ما را با مفهومی چون وحدت، آشتی داد. به زعم شما این همبستگی از میان رفته بود؟
این سؤال ناظر بر 2جنبه است؛ جنبه زمینه‌ای و جنبه فوری. جنبه زمینه‌ای ایران، همبستگی اجتماعی است که البته مسائل دیگر را نیز می‌توان به آن ارجاع داد. این جنبه می‌تواند در خطر زوال، ترمیم یا تقویت قرار گیرد. زوال همبستگی اجتماعی زمانی رخ می‌دهد که از هم‌گسیختگی تحت‌تأثیر روند گسیخته‌ساز قرار گیرد که شامل 2 زمینه عینی و ذهنی می‌شود.

 چقدر عواملی چون نابرابری و فقر، و شکاف بین افراد جامعه، از حرکت به سمت همبستگی جلوگیری می‌کند؟
گسیختگی عینی زمانی رخ می‌دهد که توان تولید، ثروت و رفاه مردم کاهش یافته و فقر، نابرابری، بی‌ثباتی شغلی و فساد بیشتر‌شود. یا از جنبه اجتماعی آن، گسست قومی، جنسیتی و نسلی رخ می‌دهد. اما در گسیختگی ذهنی فردگرایی رشد کرده، نظام ترجیحات ارزشی مادی شده، هنجارهای اخلاقی و قانونی ضعیف و ناامیدی همبستگی اجتماعی را از بین می‌برد. هرچند مسائلی هم در مقابل این مسائل شکل می‌گیرند و باعث ایجاد انجمن‌ها و گروه‌های خیرخواه، داوطلب و نهادهای مدنی می‌شوند که سعی می‌کنند با کمک به اقشار جامعه، سطح آسیب‌پذیری آن را کاهش دهند.

 چگونه می‌توان بی‌اعتمادی‌های شکل گرفته در جامعه را اصلاح کرد؟
جامعه خطر، ممکن است با رشد زمینه‌های غیرمدنی به سمت مادیات، فردیت و فرسایش منابع نیل کند. همچنین ممکن است در معرض رشد مدنی و سیاسی قرار گرفته و از شرایط پرخطر فرصتی ایجاد کند که ما را به همبستگی و همدلی برساند. به نظر اگر ما خطر زوال همبستگی و کرونا را به‌درستی درک کنیم، با ادراک درستی از خطر و نیازهای اجتماع، زمینه را برای ترمیم سرمایه‌های اجتماعی، ترمیم شکست و گسست‌ها و رسیدن به وحدت مهیا خواهیم کرد. شواهد نشان می‌دهد که خوشبختانه جامعه در مواجهه با کرونا به حس نزدیکی و ترمیم بی‌اعتمادی‌ها رسید و زمینه‌هایی برای همبستگی فراهم شد. مسئله کلان کشور تقویت توان حل مشکلات اجتماعی و توجه به روند تقویت‌کننده همبستگی در مقابل تقویت‌کننده‌های گسیختگی است. اما مشکل زمانی حاد می‌شود که جامعه احساس خطر کند. جامعه در مقابل کرونا در معرض مخاطره قرار گرفت و خودش به این فکر کرد جنبه‌های آسیب‌پذیری را کاهش دهد. با این ویروس، نظام سیاسی و اجرایی حساس شد تا به سمت همبستگی و جذب همکاری بیشتر برود تا بتواند زمینه را برای تقویت عوامل زمینه‌ای ایجاد کند.

 آیا این وحدت، به افزایش مشروعیت نهاد دولت نزد مردم کمک خواهد کرد؟
باید دید چه میزان درک واقعی از خطر وجود دارد. مثلا اگر تهدیدی شکل می‌گیرد، آیا فقط مخصوص دولت است یا تهدید جامعه و کشور نیز محسوب می‌شود؟ با شیوع ویروس کرونا، 2 جریان از داخل این ویروس سر برآورد؛ نوظهوری ویروس و جهان‌گیری آن. خطر ویروس کرونا به‌گونه‌ای است که همه را مسافران یک کشتی کرده، و نه‌تنها دولت که هیچ گرایش سیاسی‌ایی در آن مطرح نیست. این ویروس می‌تواند هم خطری برای دولت و حکومت باشد و هم جامعه را تهدید کند. آیا باید روی شکاف‌هایی که بین دولت و جامعه وجود دارد حرکت کنیم؟ یا با وجود نوظهوری ویروس کرونا، فراتر از این جریان به آن نگاه بیندازیم؟ به‌نظر مواجهه جهانی با این ویروس را باید مدنظر قرار دهیم. تهدید کرونا پیامی در دل خود نهان کرده است. پیامی با این مفهوم که فراتر از گذشته یا حتی سیاست به آن نگاه شود. در جامعه ما، نوعی ذهنیت جمعی بدبینانه وجود دارد که باعث کاهش سرمایه اجتماعی می‌شود. این باعث شکل‌گیری این گمان خواهد شد که تن دادن به وحدت، نوعی مشروعیت بخشیدن است. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که چه‌کسی از تن ندادن به وحدت سود خواهد برد؟ این امر بیشتر در ذیل نوعی درک سیاسی، خصوصا درک سیاسی رادیکال قرار می‌گیرد که بیش از اینکه راه‌حل بنیادی ارائه کند، مسئله را به درک سیاسی براندازانه فرو می‌کاهد که نه ممکن و نه مطلوب است.

 پس به‌نظر شما مسیری که جامعه انتخاب می‌کند، مسیری مطلوب خواهد بود؟
مسیری را که جامعه انتخاب کرد در وضعیت شیوع کرونا مشاهده کردیم. این مسیر، راهی مدنی‌تر است؛ راهی که به سمت همبستگی اجتماعی حرکت کرده و نمی‌توان انتظار داشت همه در این مسیر هم‌نظر باشند.

 برای تقویت این همبستگی اجتماعی باید به چه مولفه‌هایی مجهز شد؟ آیا رسانه‌ها می‌توانند در این‌باره کمک‌رسان باشند؟
آنچه به شکل مستمر می‌تواند منجر به تقویت وحدت شود، شکل‌گیری نهادهای همبستگی‌ساز است. اینکه فضاهای وحدت‌بخش از صورت هیجانی و موضعی به وضعیت مستمر بدل شود که در آن نقش نهادها و ساختارها مهم است. رسانه‌ نیز یکی از این نهادهاست. نقش رسانه مهم است، اما در مدیریت بحران‌ها نقش پررنگ‌تری خصوصا در ارتباطات آن بحران دارد. سال 98 و بهار 99 جامعه با تهدید‌های جدی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روبه‌رو بود. از سیل تا گرانی بنزین، شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیما، شیوع کرونا و... که همگی از عوامل تهدید‌کننده به‌حساب می‌آیند. در بعضی از این موارد ذکر شده، نقش ارتباطات به شکل عام و رسانه‌ها به شکل خاص بهتر بوده است. مثلا به‌نظر می‌رسد در شیوع ویروس کرونا نقش ارتباطی نهادهای رسمی و دولت بهتر از گرانی بنزین بود. درباره مشکلاتی که از گرانی بنزین در جامعه ایجاد شد، کارشناسان اقتصادی معتقد بودند که گریزی از این گرانی نیست، اما به‌دلیل اینکه جامعه از آن مطلع نبود و احساس کرد مسائلش مورد توجه قرار نمی‌گیرد، واکنش‌هایی در سطوح مختلف شکل گرفت که خود به بحران اجتماعی و سیاسی بدل شد. از نظر ارتباطی موفقیت ارتباطات در زمان شیوع ویروس کرونا، این بود که میدان‌دار ارتباطات نیروهای متخصصی چون دانشگاه علوم پزشکی، وزارت بهداشت و پزشکان بودند. اطلاع‌رسانی مرتب بود و همگرایی خاصی بین رسانه‌ها شکل گرفت. از سویی می‌توان بهبودی را در مواجهه روش‌های صدا و سیما رصد کرد که در ترمیم بی‌اعتمادی مؤثر بود. زمینه‌هایی که در جامعه برای تقویت همبستگی شکل گرفت، مثبت بود. مانند شراکت مردم در کمک به دیگران و کار خیر. از سوی دیگر دولت و دستگاه‌های رسمی متوجه این شدند که با اصلاح عملکردها می‌توان همبستگی را تقویت کرد. زیرا آنها از منابع ثروت و قدرت بیشتری بهره‌مند بودند و به همان نسبت تأثیر بیشتری در جلب این اعتماد داشتند. اعتماد مردم به کادر درمان، قوه قضاییه (در راستای صدور مرخصی به زندانیان و بخشودگی‌ها)، بانک‌ها (در راستای عقب انداختن اقساط) در اعتمادسازی مهم بود و اگر این رویه ادامه‌دار شود و شمولیت خود را بیشتر کند، مثلا زندانیان سیاسی نیز شامل آن شوند، ترمیم سرمایه اجتماعی و تقویت همبستگی ملی ایجاد خواهد شد. در این‌باره هم دولت و هم رسانه‌ها، نخبگان و همه مردم نقش داشته و خواهند داشت. رسانه حلقه وصل همه این گروه‌هاست.

همبستگی به معنای هم مسیری نیست
مسیری را که جامعه انتخاب کرد در وضعیت شیوع کرونا مشاهده کردیم. این مسیر، راهی مدنی‌تر است؛ راهی که به سمت همبستگی اجتماعی حرکت کرده و نمی‌توان انتظار داشت همه در این مسیر هم‌نظر باشند

 

این خبر را به اشتراک بگذارید