• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 4 خرداد 1402
کد مطلب : 192806
+
-

جامعه‌شناس انقلاب، انقلابی جامعه‌شناس

عماد افروغ، مرد نقدهای تند و تیز درون‌گفتمانی بود؛ نقدهایی که حسابی خبرساز می‌شد

گزارش
جامعه‌شناس انقلاب، انقلابی جامعه‌شناس

خبر، کوتاه بود: عماد افروغ درگذشت؛ چهره شاخص جامعه‌شناسی ایران که اتفاقا اصحاب رسانه خاطرات خوبی هم از او داشته و دارند؛ کسی که گفت‌وگو را بهترین قالب نوشتاری خودش می‌دانست و از گفت‌وگو کردن با رسانه‌ها و دیگر کارشناسان و صداوسیما هم ابایی نداشت. همین گفت‌وگوها بود که گاه باعث می‌شد تا جنجال‌ها و تنش‌ها و حواشی مختلفی هم ایجاد بشود. بالاخره او یک جامعه‌شناس بسیار پرخوان و پرمطالعه بود و نمی‌توانست نسبت به چیزهایی که برای آینده پیش‌بینی می‌کرد یا نسبت به گرفتاری‌های حال حاضر جامعه ایرانی، بی‌تفاوت باشد. حالا که عماد افروغ در میان ما نیست، بد نیست با هم بخشی از مواضع وی را که منجر به ایجاد حواشی و حرف و حدیث‌هایی شد، مرور کنیم؛ روحش شاد...

خداحافظی با مجلس
تصمیم عماد افروغ مبنی بر عدم‌ثبت‌نام در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، از آن دست جنجال‌هایی بود که تنها پیرامون شخصیتی چون او می‌توانست شکل بگیرد. او در زمان نمایندگی خودش، نقدهای مختلفی به اصولگرایان و نحوه زمامداری در کشور وارد کرده بود. همین نقدها باعث شده بود که در مجلس هم به او ایراد بگیرند. نکته جالب اینکه گفت‌وگوی او با محمدرضا شهیدی‌فر در برنامه  پارک ملت، به این ایرادهایی که علیه‌اش گرفتند دامن زد. تا اینکه جناب جامعه‌شناس تصمیمش را گرفت و ترجیح داد به‌جای کسوت سیاستمداری، به قول خودش به کسوت روشنفکری و تدریس و پژوهش دربیاید؛ اقدامی که در زمان خودش خیلی بحث‌برانگیز شد و حتی عده‌ای از او برای ثبت‌نام مجدد در انتخابات دوره‌‌های بعدی مجلس دعوت کردند. جالب اینکه او حتی به مجلس و کارکرد آن نیز نقدهایی هم وارد کرده بود و دیگر مجلس را  در رأس امور نمی‌دانست!

جنجال پارک ملت
یکی از پرحاشیه‌ترین گفت‌وگوها و صحبت‌های عماد افروغ، مربوط به حضور او در برنامه پارک ملت بود. او در این برنامه، از نحوه زمامداری صحبت کرد و مدام به شیوه حکومت‌داری امیرالمومنین(ع) اشاره می‌کرد. این صحبت‌ها را گروهی، دال بر مخالفت او با حکومت تفسیر کردند. او معتقد بود برداشت‌‌هایی که از صحبت‌هایش شده، «سنگ‌اندیشانه» بوده و او هویتش را از حضرت امام و ولایت فقیه به‌دست آورده است و به‌راحتی هویتش را از دست نمی‌دهد. او پاسخ خودش را به ایراداتی که وارد شده بود، با این گفتار امام شروع کرد که«همه باید نظر خودشان را بدهند و هیچ‌کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. باید وقتی می‌فهمند، اظهار کنند. این موافق هر که باشد، باشد، مخالف هرکه هم باشد، باشد.» (صحیفه امام، ج13، ص102).

بی‌حجاب، عفیفه نیست؟
«چه‌کسی می‌تواند بگوید خانمی که حجاب ندارد، عفیفه نیست؟» این یکی از جملات پرتکرار افروغ بود که در بیشترین اظهارنظرهایش درباره حجاب شنیده می‌شد. به‌گفته او اجتناب از داوری‌ها در این‌باره ضرورت داشت تا زنان و مردان خودشان متوجه شوند که اگر باحجاب باشند هم زیباترند هم کریم‌تر و هم ارزشمندتر و هم به لحاظ ارزش فرهنگی جامعه، مقبول‌ترند و قدرت کلام و نفوذ کلامشان بیشتر است. تأکید او رعایت حجاب بدون برخورد سلبی اما تکثر آن بود و تأکید می‌کرد که نمی‌شود با استفاده صرف از قانون‌های سلبی و بدون توجه به قانون‌های ایجابی و فرهنگسازی ضروری و کرامت بخشیدن به انسان شاهد نشر حجاب بود. از نگاه افروغ در کنار بحث قانون حجاب که کسی هم منکر قانونی بودن، ضروری بودن، فرهنگی و تاریخی بودنش نیست اما قوانین ایجابی هم زیاد وجود دارد که به قوانین حجاب کمک می‌کنند؛ مثل مد و لباس، تسهیل ازدواج جوانان و بحث عدالت اجتماعی. اینکه به این امور توجه نشود اما توقع نشر حجاب وجود داشته باشد.

گسل اقتصادی از شمال تا جنوب شهر
یکی از تذکرات جدی او شکاف طبقاتی موجود در جامعه بود و اینکه می‌گفت در شمال و جنوب شهر ردی از «قدرت – ثروت» می‌بینم و نه «ثروت – قدرت». او معتقد بود که صاحبان قدرت شمال‌شهرنشین هستند چون صاحبان قدرت به ثروت نفتی دسترسی دارند و مدیریت مرکز – پیرامون ما توامان شده با اقتصاد نفتی و بهره‌مندان اصلی اقتصاد نفتی، دولتمردان هستند، بنابراین شمال‌شهرنشینان هم متنعمان از همین اقتصاد نفتی هستند. به تأکید افروغ جامعه درگیر شمال شهر و جنوب شهر شده و این ناشی از طبقات اجتماعی نیست بلکه مبتنی بر قدرت است که قبل انقلاب هم همین شکل بوده و از زمان پهلوی شروع شده است. انتقاد جدی او به گسل اقتصادی بود و اینکه این گسل برمی‌گردد به رابطه مرکز – پیرامونی و به رابطه اقتصاد قدرت – ثروت. اینکه آن شکل فضایی نابرابری که مشاهده می‌شود ناشی از  همان روابط نابرابر قدرت است چون ثروت – قدرت وجود ندارد و این رابطه نابرابر از قدرت به ثروت به سایر مسائل هم کشیده شده است.

ذبح تشیع علوی پیش پای تشیع صفوی
افروغ دی 90و در آستانه انتخابات مجلس تأکید کرد که مجلس امروز ایران نیازمند حضور نمایندگان مستقلی است که با هدف ترویج گفتمان انقلاب، آزادانه سخن بگویند. او صراحتا اعلام کرده بود که «به خاطر نگرش سطحی برخی مسئولان، به‌تدریج روح و محتوا، فدای شکل شده و وجه سخت افزاری تمدن و طولی و حضور تاریخ بر وجه نرم افزاری فرهنگ و عرضی و غیاب تاریخ غلبه پیدا کرده است و حالا در شرایط حساسی به سر می‌بریم که خواسته و ناخواسته جریانی می‌کوشد به تعبیر مرحوم شریعتی، تشیع علوی را پیش پای تشیع صفوی، به اسم تشیع علوی، ذبح کند.» به اعتقاد او وابستگی به منابع قدرت سیاسی و اقتصادی دولتی، برای کاندیداهای مجلس خطرناک و فسادزاست و نبود وابستگی نمایندگان به کانون‌های قدرت و ثروت، ارائه نظرات و دیدگاه‌های متنوع و نقادانه در فضایی آزاد و از زبان نمایندگان مستقل و غیروامدار به جریانات مشکوک، منحرف، سلفی و فرصت‌طلب را امری ضروری و اساسی خواند. یکی از نکات مهمی که افروغ به آن اشاره داشت این بود که منابع قدرت و ثروت در ایران به انحای مختلف، ریشه در نهادهای رسمی و دولت‌ها دارند؛ هر چند نباید از برخی کانون‌های ثروت و قدرت که در خارج از کشور بوده و با سیاست‌های مداخله جویانه، افکار ننگینی در سر دارند نیز غافل شد.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید