... پس من با میمون چه فرقی دارم؟رو به آینه، بدون آینه و حتی در خواب ممکن است آدم به این سؤال فکر کند. هر آدم عاقلی باید حداقل چندبار در زندگیاش به این موضوع فکر کرده باشد؛ ما چه فرقی با میمون داریم؟
چند روزی است که شاهد اعتراض مردم به گرانیها هستیم، اما چرا مردم باید صدایشان را در کف خیابان به گوش مسئولان برسانند؟ آیا راه دیگری وجود ندارد؟ پاسخ میتواند این باشد که وقتی رویههای رسمی جواب نمیدهد و رویههای غیررسمی نیز وجود ندارد به جامعهای میرسیم که بهطور دائم در مشکلات فرو میرود و بهمرور ناتوانتر و بیپناهتر میشود.
تصادف خودروی 206 با 7 کارگر افغان فضای سبز و مرگ 5نفر از کارگرها در اتوبان شهید بابایی تهران، یکی از مهمترین حوادث روزهای گذشته بود؛ حادثهای که حدود ساعت 6:30 صبح ششم مردادماه رخ داد.
شاید این هم از درسهای تاریخ باشد که گذر زمان بالاخره یک جایی دیدگاههای چهرههای اصیل جناح راست سنتی و چپ را درباره مذاکره یا عدممذاکره با آمریکا به هم نزدیک میکند.
در جستوجوی مهمترین خبر این روزها از نگاه سردبیران و مدیران مسئول روزنامهها
گردشگران حرفهای و تخصصی رویدادها، اخبار را بهگونه دیگری دنبال میکنند. آنها یا با گرفتن چند دقیقه از وقتتان بیآنکه بدانید، از رادیو، یا با مهم جلوهدادن خود، از تلویزیون، یا با دزدیدن نگاهتان روی صفحه اول روزنامههایشان در پیشخوان دکه، شما را بهخود میخوانند و هر آنچه ارزش خبر دادن و تحلیل دارد را در کوتاهترین و تأثیرگذارترین شکل به شما میبخشند.
در کنار بعضی کشورها که جهنم روزنامهنگاری مینامندشان، ایران از نگاهی، میتواند بهشت روزنامهنگاری - و نه البته روزنامهنگاران- قلمداد شود. چند مثال برایتان میزنم؛ شب میخوابید.
یکبار یکی از بستگان که در کار آزاد و ساختوساز است، پرسید در این اوضاع که بازر کساد است، کسب و کار شما چطور است؟ خروجی هر کاری از نظر او درآمد و میزان سود آن است.