پسری برای وطن میخواند
مجید مهرابیدلجو
شاید این هم از درسهای تاریخ باشد که گذر زمان بالاخره یک جایی دیدگاههای چهرههای اصیل جناح راست سنتی و چپ را درباره مذاکره یا عدممذاکره با آمریکا به هم نزدیک میکند. رئیسجمهور آمریکا از ملاقات بدون پیش شرط با رئیسجمهور ایران حرف زده است.
در داخل مواضع موافق و مخالف از تریبونهای خود برای رد مذاکره یا پذیرش مذاکره استدلال میکنند، حامیان رد نکردن اصل مذاکره چهرههای اصیل جناح راست سنتی هستند و به اصل خود رجوع کردهاند و همزمان موج دوم اعتراضهای مردم به گرانیها دوباره از شهرهای کوچک جوشیده است.
موج اول در دیماه از مشهد جرقه خورده بود و رگههایی از ادامه رقابتهای انتخاباتی در پشت این اعتراضها دیده میشد. لابهلای این اعتراضها علی مطهری، نایبرئیس مجلس دست به قلم میشود و با فرمانده سپاه درباره پاسخ سردار محمد علی جعفری به دونالد ترامپ مکاتبه میکند. همه اینها مثل نخ تسبیح به هم رشته شدهاند، اما برای این روزهای خاکستری، مهمتر از همه این خبرها، شاید اعلام آمادگی همایون شجریان برای برگزاری کنسرت خیابانی باشد؛ برای مردمی که گرانی، آرزوهایشان را رشته کرده و تبعیض و رانت به امیدشان زخم زده است. دغدغه همدلی را داشتن برای سیاستمداران فقط یک شعار خوب است که بیشتر به شوخی میماند، اما کوک کردن ساز همدلی در این روزها به شعار نیست، همت میطلبد و شعور. همزمان با اعلام آمادگی شجریان، آن سو، خوانندهای که سالها پیش ایران را ترک کرد ترانهای با نام «40سالگی» سروده که برای نخستینبار از بیبیسی فارسی کوک میشود. کنایهای به 40سالگی انقلاب زده که روی موج براندازی سوار است. اینگونه مددجویی دوگانه از هنر و موسیقی ذهن را پرت میکند به همه ماههایی که موجه وغیرموجه، کنسرتهایی در گوشه و کنار این کشور لغو میشد، خوانندههایی که دلزده میشدند، مردمی که از در سالنها بازگردانده میشدند و امیدهایی که ناامید میشدند. درست؛ مسئله اصلی کشور کنسرت نیست، هیچگاه هم کنسرت نبوده، اما امروز کنسرت به مدد حل مسئله اصلی کشور آمده و این برای من روزنامهنگار یک خبر مهم است. ارزش خبریاش به این است که پسری برای وطن میخواند که سالهاست صدای ربنای پدرش از سیمای جمهوری اسلامی- به هر بهانهای- سانسور شده است و همچنان هم هست. ارزش خبری این خبر «شهرت» نیست، ارزش خبریاش در استثناست، در عدد است، به عدد همه کسانی که آوازهای سرزمینی را همخوانی میکنند. اگر مجلس نابلدی داریم، اگر دولت ساکتی داریم، هنرمندان متعهدی هم داریم و این سرمایه کمی برای کشور نیست.
همایون تصنیفی دارد به نام وطن؛ سروده سیاوش کسرایی؛ حتما اگر مجالی برای کنسرت مردمیاش فراهم شود این تصنیف را خواهد خواند:
«وطن، وطن،
نظر فکن به من که من،
به هر کجا غریبوار،
که زیر آسمان دیگری غنودهام،
همیشه با تو بودهام،
همیشه با تو بودهام»