• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
سه شنبه 16 مرداد 1397
کد مطلب : 26073
+
-

قانون امید بخش برای مدیران جوان

عیسی محمدی

خبر: نمایندگان درنشست علنی امروز (چهارشنبه، 2خردادماه) مجلس شورای اسلامی درجریان بررسی کلیات طرح یک‌‌فوریتی اصلاح قانون ممنوعیت به‌کارگیری بازنشستگان با 174رأی موافق، 44رأی مخالف و 7رأی ممتنع از مجموع  231نماینده حاضر در جلسه، با کلیات آن موافقت کردند.
       
البته حاشیه‌های این خبر هنوز تمام نشده و ترکش‌هایش دارد به تن و بدن جامعه خبری کشور اصابت می‌کند اما همین‌که مجلس احساس تکلیف کرده و موضوعی به نام منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها را تصویب کرده، خودش یک اتفاق مهم محسوب می‌شود. ولی چرا این اتفاق باید مهم تلقی شود؟ مشخص نیست وقتی ما این‌همه جوان باانگیزه، تحصیل‌کرده، باسواد و فوق‌العاده داریم، چه نیازی به بازنشسته‌هایی است که راه‌شان را آمده‌اند و این مسیر را تا به انتها طی کرده‌اند و اگر قرار بود گلی به سرمان بزنند، تا به ‌حال زده بودند؟ البته که حضرت امیر علیه‌السلام فرموده‌اند در مقایسه جوانی و تجربه، دومی را ارجح می‌داند اما این، قصه‌ای دیگر است. کسی نگفته که یک بازنشسته کاردرست، نمی‌تواند کسب‌وکار شخصی یا شرکت راه بیندازد یا مشاور شود و یا آموزش بدهد و سخنرانی کند و تلویزیون برود و هزار کار دیگر. اما اینکه عرصه‌های رسمی مدیریت و اجراییات کشور را کماکان در اختیار بگیرد، یعنی که دیگر جا برای جوان‌ترها نیست یا تنگ‌تر می‌شود. این جوان باید کجا برود؟ چه گلی به سرش بمالد؟ این‌چنین می‌شود که ناامیدی اجتماعی به‌صورت سازمان‌یافته، سروشکل می‌گیرد و نمی‌شود کاری‌اش کرد.

دوم اینکه نشان می‌دهد بالاخره یک عقل و تدبیری در این مملکت وجود دارد؛ چیزی که نبودنش یا توهم نبودنش باعث شده تا باز هم خیلی‌های دیگر ناامیدی پیشه کنند. حالا گیرم که این قانون به سرانجامی هم نرسد؛ حالا گیرم که بعضی‌ها قسر در بروند؛ حالا گیرم لابی‌هایی هم اتفاق بیفتد؛ اما نفس قضیه، خودش خیلی مهم است. 

از طرفی  با منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها و ورود مدیران و نیروهای اجرایی جوان‌تر، فضای مدیریتی کشور هم‌ نفسی تازه می‌کند. در حوزه مدیریت کلان، نیاز به یک پوست‌اندازی داریم؛ چراکه نسل‌های قبلی هرآنچه توانسته‌اند، کرده‌اند و به این نتیجه‌ها رسیده‌اند.تجربه بعضی‌ها هم در کنار این جوان‌ترها بود بهتر می‌شد؛ که بگذریم.

باید برای ساختارهای معیوب کشورمان کاری کنیم؛ قوانینی از این‌ دست، می‌توانند فوق‌العاده باشند. بزرگ‌ترین نفع‌شان نیز بازگرداندن امید به جوان‌ترهاست؛ جوان‌ترهایی که همین حالا زیر 35ساله‌هایشان، بزرگ‌ترین استارتاپ‌های مملکت را شکل داده‌اند؛ جوان‌ترهایی که می‌توانند با جسارت و شهامت بیشتری پیش بروند و مرزهای دانش و پیشرفت و توسعه را جابه‌جا کنند؛ چیزی که ثابت کرده‌ایم در خونمان است، در ژن‌مان است. 

ارتش سرخ برای قهرمانی می‌جنگد

سعید مروتی 


درباره مهم‌ترین خبرهای این‌روزها، دوستان در این صفحات به‌درستی توضیح داده و به دلایل اهمیت‌شان پرداخته‌اند. میان همه آن اخبار مهم و کلیدی و تاثیرگذار بر زندگی امروز و فردایمان و واقعیت‌های ملموسی که دائم با آن مواجهیم  (و متاسفانه بیشترشان حالمان را خوب نمی‌کند)، به‌جای همه خبرهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی انتخاب من یک خبر فوتبالی است. برای ما متولدین دهه50 که از کودکی شیفته سرخ‌پوشان آنفیلد شدیم، خریدهای خوب لیورپول خبر خوبی است. در مقدمه کتاب «قرمز باش یا بمیر» نوشته دیوید پیس با ترجمه علی امیری‌فر که درباره حضور بیل‌شنگلی در لیورپول است، توصیفی از شنگلی به‌عنوان معمار سرخ‌پوشان آنفیلد ارائه شده که هم جالب توجه است و هم می‌تواند مرا از اتهام بی‌دردی در این اوضاع به‌هم ریخته اقتصادی مبرا کند؛ فوتبال همه چیز اوست و در آن شمایلی از سوسیالیسم در اوج می‌داند. وقتی اوضاع اقتصادی خوب نیست، وقتی بیکاری فراوان است او خود را متعهد می‌داند که راهی برای شادکردن مردم پیدا کند. زیر مجسمه او در کنار درهای ورودی آنفیلد همین را نوشته‌اند: «مردی که مردم را خوشحال می‌کرد.»... او می‌گوید: «برخی معتقدند که فوتبال داستان مرگ و زندگی است، این قضاوت ناامیدم می‌کند. به نظر من فوتبال چیزی فراتر از مسئله مرگ و زندگی است». حالا و در شرایطی که از آخرین قهرمانی لیورپول در لیگ جزیره بیش از 2 دهه می‌گذرد، به‌نظر می‌رسد این‌بار بیشتر از همیشه به گرفتن جام نزدیک هستیم. بعد از رسیدن به فینال کی‌یف و از دست دادن قهرمانی در شب عجیبی که صلاح مصدوم شد، کاریوس اشتباهات وحشتناکی کرد و در روز بد رونالدو، گرت‌بیل جور او را کشید، لیورپول برای فصل جدید آماده می‌شود. یورگن کلوپ که نقش محوری در احیاکردن لیورپول داشته به‌جای خریدهای هیجانی براساس نیازهای تیمش بازیکن گرفته و بازیکنانی که قرار است در تحقق بخشیدن رؤیای قهرمانی به کمک سرخ پوشان‌ بندر لیورپول بیایند اینها هستند؛ فا‌بیانو، کنیا، الیسون بکر و ژردان شکیری. میان اینها حضور شکیری در تیمی که محمد صلاح را هم دارد می‌تواند خط‌ آتش لیورپولی را پرقدرت‌تر از همیشه کند. لیورپول که در بازی تدارکاتی پیش از شروع فصل، منچستر یونایتد را با 4گل درهم کوبید تا دوستداران پرشمارش را امیدوارتر از همیشه کند.

3 فصل پیش اگر پای استیون جرارد روی چمن سر نمی‌خورد لیورپول قهرمانی را جشن می‌گرفت. این‌بار اما قرار نیست کار به این اما و اگرها برسد. حتی اگر همچنان از منچسترسیتی به‌عنوان بخت اول قهرمانی نام برده شود باز هم داستان برای لیورپولی‌ها عوض نمی‌شود. تیم خوب و منسجمی که پارسال در دام مصدومیت‌های بازیکنانش گرفتار شد، حالا با خریدهای خوب آماده تحقق رؤیای قهرمانی است.

این خبر را به اشتراک بگذارید