یکی بود که خودش نبود
در کتاب «یکی بود که خودش نبود» بارون لامبرتو، پیرمردی 93ساله، ایتالیایی و ثروتمند است که با 24بیماری دستوپنجه نرم میکند. او همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره سنجولیو روزگار میگذراند. بارون که در آستانه مرگ قرار دارد و بهدنبال جاودانگی است، یکباره جوان، سرحال و شاداب میشود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان میگیرند، اما هر کاری میکنند بارون جوانتر و سرحالتر از دیروز میشود. چه رازی در میان است؟ او را جادو کردهاند؟
جانی رُداری، نویسنده این کتاب سال۱۹۲۰ در اُمِنیا، روستایی در نزدیکی شهر نُوارا متولد شد. بعد از یک دوره تجربه تدریس در مقطع ابتدایی، بهعنوان روزنامهنگار شروع بهکار کرد و تقریبا تصادفی، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد. رُداری در ابتدای جوانی، پس از شناخت آثار داستایوفسکی و نویسندگان و فیلسوفان آلمانیزبان، کتابی بهنام «دفتر فانتزیها» در زمینه هنر داستاننویسی نوشت. او داستانهای زیادی نوشته که به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شدهاند. بهنظر رُداری قصهها و ترانههای کودکانه همگی بازگوکننده واقعیتهای کوچک و بزرگ روزانهای است که در جامه فانتزی عرضه میشوند. رُداری همچنین جوایز بسیاری ازجمله جایزه معتبر هانس کریستین اندرسن (۱۹۷۰) را از آن خود کرده است. او سال۱۹۸۰ در شهر رم درگذشت.
«یکی بود که خودش نبود» را با تصویرگری خاویر سابالا، غلامرضا امامی مترجم توانمند آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب را نشر هوپا در 168صفحه با شمارگان 2هزار نسخه، به بهای 35هزار تومان منتشر کرده است.